ابوبرزه اسلمی

ابو برزه، از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علی علیه ‏السلام است. نام او نضله فرزند عبداللَّه و به قولی فرزند عبید یا عابد است و در سال 60 هجری قبل از مرگ معاویه، یا سال 64 هجری در زمان حکومت یزید بن معاویه دار فانی را وداع گفته است. به نقل ابن حجر عسقلانی و ابن اثیر و دیگر مورخان، ولی در فتح مکه و فتح خیبر و غزوه حنین و چند غزوه دیگر در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله حضور داشته و سپس در رکاب امیرالمؤمنین علیه ‏السلام در جنگ صفین و نهروان جنگیده و بعد در فتح خراسان شرکت کرد و در همان جا وفات نموده است. [1]

ادامه مطلب ...

جریش سکونی

جریش، از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏ السلام است که با حضرت در صفّین مجاهدت کرد. هم‏چنین وی شاعر بود و قصیده ‏ای نیز در جنگ صفّین سرود. از اشعار او پیداست که او مردی شجاع و دلاور بوده است، به چند بیت از اشعار او توجه کنید.

معاویَ ما أفلت إلّا بجرعةٍ

من الموتِ رُعْباً تحسبَ الشمسُ کَوکبا

نجوتَ و قد أدمیت بالسَّوط بطنَه

أزوماً علی فأس اللجام مُشذَّبا

ادامه مطلب ...

زید بن وهب جهنی

کنیه‏ اش ابوسلیمان است که در عصر جاهلیّت به دنیا آمد و در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله، اسلام آورد. و به مدینه هجرت کرد، اما موفق به زیارت آن حضرت نگردید، از این رو او از تابعین و در زمره اصحاب امیرمؤمنان علیه ‏السلام است، و به همراه سپاهیان حضرت علی علیه ‏السلام در صفین و نیز در سرکوبی خوارج و نهروان حضور داشته است. [1]

به گفته برخی وی کتابی جمع‏ آوری کرد که شامل تمام خطبه ‏های علی علیه‏ السلام بود که حضرت در عیدها و اجتماعات و... ایراد فرموده بود. [2]

ادامه مطلب ...

اصبغ بن نُباته

اَصبَغ بن نُباته تمیمی حَنْظلی مُجاشِعی از یاران ویژه امیر مؤمنان علی علیه السلام و از چهره ‏های برجسته یاران ایشان[1]  و از معتمدان آن حضرت است.[2]

 استوار گامی او در دوستی علی علیه السلام مشهور است. او در متون کهن تاریخی به شیعه[3]  معروف و به عشق و دوستی علی علیه السلام مشهور است. او از «شُرطة الخَمیس (نیروهای ویژه)»[4]  و از فرماندهان آنان است[5]  که تا مرز مرگ و شهادت، با مولا علیه السلام پیمان بسته بودند.[6]

ادامه مطلب ...

ابو الجنوب (حبشی بن جناده)

او کوفی و از اصحاب جلیل‏ القدر پیامبر صلی الله علیه و آله است که به کنیه‏ اش «ابو الجنوب» نیز مشهور بود. او در تمام جنگ های زمان خلافت حضرت علی علیه‏ السلام حضور یافت.[1]

مردی به عیادت حبشی آمد و گفت: من بر تو خوفی ندارم، جزاین که از همراهی و همدلی تو با علی بن ابی‏طالب می‏ ترسم. وی در جواب گفت: هیچ عملی از اعمالم به اندازه همین همراهی برایم امیدوار کننده نیست.[2]

ادامه مطلب ...

ابراهیم بن مالک اشتر

ابراهیم در نوجوانی مانند پدرش مردانه همراه حضرت علی علیه ‏السلام در جنگ صفّین مجاهدت کرده است. او مردی شاعر، فصیح، سخنور، شجاع و همواره از علاقه‏ مندان و موالیان فداکار اهل بیت رسالت بود. [1]

نصر بن مزاحم نقل می‏کند:

هنگامی که معاویه در صفّین، عمروعاص را با لشکری از گروه «حمیر» و «یحصب» به میدان فرستاد، مالک اشتر مقابل آنها آمد و قصد مبارزه با فرمانده گروه یعنی عمروعاص را کرد، اما همین که عمروعاص وی را شناخت، سست شد و ترسید، ولی از روی خجالت در صحنه باقی ماند و چند نوبتی بین او و مالک نیزه ردّ و بدل شد، اما عمرو عاص چون نتوانست با مالک اشتر مقابله کند از صحنه جنگ فرار کرد و با شرمندگی به سپاه معاویه بازگشت.

ادامه مطلب ...

ابورافع

از او با کُنیه نام برده می‏شود و در نام او اختلاف است. بیشتر اهل علم، نام او را «اسلم» دانسته‏ اند و برخی «ابراهیم»[1] و برخی نام‏های دیگر. او از چهره ‏های برجسته تشیّع و از پیشتازان در تألیف و تدوین و دانش و از همراهان ارجمند امام نیکان، علی علیه‌السلام است.

 ابورافع، از غلامان عبّاس(عموی پیامبرصلی الله علیه وآله) بود[2] که او را به پیامبر صلی الله علیه وآله بخشید.[3] زمانی‌که عبّاس اسلام آورد و ابو رافع خبر اسلام آوردن او را به پیامبر خدا داد، پیامبر صلی الله علیه وآله او را آزاد کردند.[4]

ادامه مطلب ...

ابوسعید خُدری

ابو سعید سعد بن مالک بن شَیبان خُدری، از یاران پیامبر صلی الله علیه وآله[1]  و از چهره‏های برجسته و مشهور انصار است.[2]  وی از محدّثان بزرگ[3]  و از جمله راویان «حدیث غدیر»[4]  و «حدیث منزلت»[5]  است.

 سعد در بسیاری از نبردهای پیامبر خدا در کنار ایشان بود[6]  و از کسانی است که پس از پیامبر صلی الله علیه وآله نیز در شناخت حق، استوار اندیش بود[7]  و در حمایت از حقیقت، استوارگام.[8]  امام صادق علیه السلام از او تجلیل و او را تکریم نموده و به استقامت او در طریق حق، تصریح کرده است. او همراهی علی علیه السلام را وا ننهاد و در نبرد نهروان، همراه مولا علیه السلام بود.[9]  ابو سعید به سال 74 هجری زندگی را بدرود گفت.[10]

ادامه مطلب ...

میثم تمار (ابو سالم)

میثم فرزند یحیی، غلام آزاد شده حضرت علی علیه‏السلام است، او برده زنی از بنی اسد بود و حضرت او را از آن زن خریداری و آزادش نمود و سپس از او پرسید: نام تو چیست؟ گفت: نام من سالم است. فرمود: رسول خداصلی الله علیه و آله به من خبر داده که پدر و مادرت در عجم نام تو را «میثم» نهاده‏اند. گفت: آری خدا و رسولش و تو ای امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام راست می‏گویید، و به خدا سوگند نام من میثم است.

حضرت فرمود: حال نامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تو قرار داده برگزین، و سالم را رها کن و ما کنیه تو را «ابو سالم» قرار می‏دهیم.

او از آن تاریخ به میثم و به کنیه ابوسالم معروف شد. [1]

ادامه مطلب ...

جابر بن عبدالله انصاری

جابر فرزند «عبداللَّه بن عمرو بن حرام انصاری» از طائفه خزرج و کنیه‏اش «ابو عبداللَّه» و به قولی «ابو عبدالرحمن» یا «ابو محمد» بوده و او یکی از بزرگان و اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و از ارادتمندان خاندان رسالت به شمار می‏آید.

مادرش نسیبه دختر ابوعبداللَّه (عبدالرحمان) عقبةبن عدی است. جابر در کودکی همراه پدرش در عقبه دوم در جمع هفتاد نفری خدمت رسول‏خدا صلی الله علیه و آله در مکه رسیدند و با حضرت بیعت کردند. [1]

به نقل ذهبی، جابر 94 سال عمر کرد و در جنگ بدر هجده ساله بوده است. [2]

ادامه مطلب ...