اَصبَغ بن نُباته تمیمی حَنْظلی مُجاشِعی از یاران ویژه امیر مؤمنان علی علیه السلام و از چهره های برجسته یاران ایشان[1] و از معتمدان آن حضرت است.[2]
استوار گامی او در دوستی علی علیه السلام مشهور است. او در متون کهن تاریخی به شیعه[3] معروف و به عشق و دوستی علی علیه السلام مشهور است. او از «شُرطة الخَمیس (نیروهای ویژه)»[4] و از فرماندهان آنان است[5] که تا مرز مرگ و شهادت، با مولا علیه السلام پیمان بسته بودند.[6]
اصبغ در جنگ های جمل و صِفّین، همراه مولا علیه السلام بود[7] و از یاران با وفای علی علیه السلام به شمار می رفت. اصبغ، عهد نامه علی علیه السلام به مالک اشتر را نقل کرده[8] که مجموعه ای بزرگ و جاودان است. پس از ضربت خوردن علی علیه السلام، وی از معدود افرادی است که اجازه حضور بر بالین ایشان را یافت.[9] اصبغ را از یاران امام حسن علیه السلام نیز شمرده اند.[10]
روایتی در مورد جناب اصبغ بن نباته
در کتاب وقعة صِفّین - به نقل از عمر بن سعد اسدی، در یادکرد واقعه صِفّین - نقل شده که:
علی بن ابی طالب علیه السلام یارانش را ترغیب [به جهاد] کرد. پس اصبغ بن نباته در حضور او برخاست و گفت:
ای امیر مؤمنان! مرا با باقی مانده مردم، پیش فرست که امروز، پایداری و یاری ام را خواهی دید. ما شامیان را تار و مار کرده ایم و خود، هنوز جنگجویان و دلاورانی داریم. به من اجازه ده تا به پیش بتازم.
علی علیه السلام فرمود:
«به نام و برکت خدا، به پیش بتاز».
پس اصبغ، پرچمش را برگرفت و پیش می راند و می خواند :
ای اصبغ! تا به کی امید ماندن داری؟
بی گمان، امید با نا امیدی درهم شکسته می شود.
آیا حوادث روزگار را نمی بینی که چه سان در می رسند؟
پس هوا و هَوَست را چون چرم، دبّاغی کن.
مدارا تو را بهتر به خواسته ات می رساند
امروز، گرفتاری ای هست و فردا نیز بیکار نخواهی بود.
پس اصبغ - که پیری پارسا و پرهیزگار بود و هرگاه دو نفر را در نزاع با هم می دید، شمشیرش را غلاف میکرد - در حالی بازگشت که شمشیر و نیزه اش را [ به خون، ] رنگین کرده بود.
او از ذخیره های علی علیه السلام به شمار میرفت که تا پای جان به ایشان پایبند بود و از شه سواران عراق شمرده می شد و علی علیه السلام از اعزام او به جنگ و کشتار، دریغ می ورزید.[11]
پی نوشت ها:
[1] رجال النجاشی:4:69:1، الفهرست:119:85، وقعة صفّین:406.
[2] کشف المَحَجّة:236، وقعة صفّین:406.
[3] الطبقات الکبری:225:6.
[4] الطبقات الکبری:225:6، الاختصاص:65.
[5] وقعة صفّین:406.
[6] رجال الکشّی:165:321:1.
[7] وقعة صفّین:406.
[8] رجال النجاشی:4:70:1، الفهرست:119:85.
[9] الأمالی، طوسی:191:123.
[10] رجال الطوسی:919:93. نیز، ر. ک:تهذیب المقال:198:1-5:204.
[11] وقعة صفّین:442.
نوشته شده توسط گروه اصحاب