ادامه مطلب ...
پس از شخص خاتم الانبیأ صلی الله علیه و آله هیچ کس به شرافت و فضیلت علی علیه السلام نمی رسد و به قدری نسب و نژاد آن حضرت درخشنده و پاک است که عقول خردمندان حیران می شود.حتی متعصبین از اهل سنّت مانند علأ الدین مولی علی بن محمد قوشچی و ابو عثمان جاحظ ناصبی و سعد الدین مسعود تفتازانی گویند ما در کلمات علی کرّم الله وجهه (سلام الله علیه) محو و حیرانیم، آنگاه که می فرماید:
«نحنُ أهلُ البیت لا یُقاس بِنا أحدٌ؛
هیچ کس با ما اهل بیت مقایسه نگردد».
میر سیدعلی همدانی در مودت هفتم از مودة القربی از ابی وائل از عبدالله بن عمر نقل می کند که گفت: هنگام شمارش اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله ما گفتیم ابو بکر و عمر و عثمان. مردی گفت: پس نام علی علیه السلام چه شد؟ گفت:
ادامه مطلب ...
مقدمه
مباهله مصدر باب مفاعله مشتق از بهل یبهل به معنی آزاد شدن و از قید رها گردیدن است، و باهل در لغت عرب نجات یافته و به معنای شتر رها شده از قید و نجات یافته از داغ کردن است؛ یا ناقه ای ست که شیر او را ترک کرده و نمی دوشند و ابهان (مصدر باب افعال) در دعا استعمال میشود و در ابهال دعا به معنای تضرع و زاری کردن است و چون به باب افتعال برده و ابتهال گفته شود، به معنای لعن می باشد و معنای اصطلاحی مذکور در آیه 61 سوره عمران همین معنا می باشد:
« ثم نبتهل ونجعل لعنة اللّه علی الکاذبین»؛
سپس نفرین کنیم و لعن و نفرین خود را برای دروغگویان قرار دهیم»؛
و معنای بهل در این آیه لعن است و «نبتهل» یعنی با تضرع لعن کنیم.
ادامه مطلب ...
مقدمه
شیعه در التزام و پیروی از مکتب اهل البیت علیهمالسلام از استدلال به کتاب، سنت و عقل بهره وافری جسته است و از جمله آیاتی که شیعه بر امامت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام به آن استدلال و ادعای اجماع کرده است آیه «اِنَّما وَلِیُّکُم اللّهُ و رَسُولُه و الذینَ آمنوا الذینَ یُقیمونَ الصلوةَ و یُؤتونَ الزکوةَ و هُم راکِعونَ» (مائده / 55) میباشد. گذشته از اجماع شیعه بر نزول آیه در باره امام علی علیهالسلام ، ادعای اجماع امت اسلامی نیز بر این مسئله شده، که در جای خود آمده است.
استدلال شیعه به این آیه بر مقدماتی استوار میباشد. یکی از آن مقدمات که نقشی اساسی در استفاده خلافت بلافصل حضرت امیر علیهالسلام از این آیه دارد نزول این آیه درباره آن حضرت میباشد.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است.
صرف نظر از کتب تفسیر و تاریخ و حدیث شیعه که بر انتصابی بودن امام از سوی خداوند تصریح و تأکید دارند، این مطلب را میتوان به روشنی از کتب اهل سنّت نیز اثبات نمود.
متن مقاله :
طبری مینویسد: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از گذشت 3 سال از آغاز بعثت، از سوی خداوند مأمور شد که دعوت خویش را آشکار سازد، و آیه «وَ اَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَقْرَبینَ»(1) در این مورد نازل شد. پیامبر، سران بنی هاشم را جمع کرد و فرمود: «من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام. خداوند به من امر کرده است که شما را به آن دعوت کنم. کدام یک از شما مرا در نشر این آیین یاری می کند تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار نمود و در هر بار تنها علی علیه السلام آمادگی خود را اعلان کرد. در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّ هذا أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی فیکُمْ؛(2) او برادر و وصی و جانشین من در میان شماست.»
ادامه مطلب ...
چکیده:
عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر ، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است ، تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است .چنانکه میدانیم در دیانت مقدسه اسلام نیز عبادت سر لوحه همه تعلیمات است ، چیزی که هست در اسلام عبادت به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگی که صرفا به دنیای دیگر تعلق داشته باشد وجود ندارد ، عبادات اسلامی با فلسفههای زندگی توام است و در متن زندگی واقع است . گذشته از اینکه برخی عبادات اسلامی به صورت مشترک و همکاری دسته جمعی صورت میگیرد ، اسلام به عبادتهای فردی نیز آنچنان شکل داده است که متضمن انجام پارهای از وظایف زندگی است ، مثلا نماز که مظهر کامل اظهار عبودیت است چنان در اسلام شکل خاص یافته است که حتی فردی که میخواهد در گوشه خلوت به تنهائی نماز بخواند خود به خود به انجام پارهای از وظائف اخلاقی و اجتماعی از قبیل نظافت ، احترام به حقوق دیگران ، وقت شناسی ، جهت شناسی ، ضبط احساسات ، اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید میگردد .از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدی اگر با انگیزه پاک خدائی توام باشد عبادت است ، لهذا درس خواندن ، کار و کسب کردن ، فعالیت اجتماعی کردن اگر لله و فی الله باشد عبادت است . در عین حال ، اسلام نیز پارهای تعلیمات دارد که فقط برای انجام مراسم عبادت وضع شده است از قبیل نماز و روزه و این خود فلسفهای خاص دارد .
ادامه مطلب ...
آنچه پیش رو دارید نگاهى است گذرا به فضائل و اوصاف امیرمؤمنان على علیه السلام از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه در منابع اهل سنّت چرا که:
خوشتر آن باشد که وصف دلبران
گفته آید در کتاب دیگران
راستى این اعجوبه کیست که همه در شناخت او در مانده اند، عدّه اى او
را تا سر حدّ خدایى بالا بردهاند، و عدّه اى حتى در بندگى او شک دارند که :
در مسجد کوفه شهیدش کردند
گفتند مگر اهل نماز است على؟!
و آن که او را حقیقتاً شناخت خداى او و رسول خدایش بود.
پیامبر اعظم صلی الله علیه خطاب به على علیه السلام فرمود: «یا على ما عرف اللّه حق معرفته غیرى و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیرى؛[1] اى على! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.
ادامه مطلب ...
در محیط های علمی و مذهبی گه گاه این پرسش به گوش می خورد که «چرا در نهج البلاغه به حدیث غدیر استناد یا احتجاج نشده است؟» از این رو نگارنده درصدد برآمد تا در مقاله ای پاسخی برای این پرسش عرضه کند. امید است علاقه مندان و پژوهندگان عرصه دین را سودمند افتد.
متن مقاله :
حدیث غدیر و فضای صدور آن
یکی از ادلّه و بلکه استوارترین دلیل شیعیان بر امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ، حدیث غدیر است. حدیث غدیر و فضای صدور آن بنا به نوشته شیخ مفید به این شرح است:
چون رسول خدا مناسک حج را بهجا آورد، علی را در قربانی خود شریک ساخت و با او و مسلمانان به سوی مدینه بازگشت تا به جایی که به غدیر خم معروف است رسید و آنجا چون آب و چراگاه نداشت برای فرود آمدن مناسب نبود. با این حال پیامبر صلی الله علیه وآله در آنجا فرود آمد و...
ادامه مطلب ...