علت عدم ثبت آتش زدن درب

چرا مولف کتاب الامامه و السیاسه از آتش زدن درب خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سخنی به میان نمی آورد؟

الف) در مسیر پاسخ‌گویی

تبیین پرسش

با شناختی که از عقاید تند تسنن‌گرایانه مولف به دست آوردیم و با تحلیلی که از انگیزه وی در ثبت مدرک حاکی از تهدید بیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به احرق ارائه نمودیم طبیعی است که به این نتیجه دست یابیم که:

همانطور که او مدرک حاکی از تهدید عمر به آتش افروزی را در فضای تسنن‌گرایی نقل کرده و با انگیزه مذمت امیرالمومنین صلوات الله علیه به ثبت آن اقدام نموده است توقع می‌رود که در صورت وقوع احراق درب خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز از درج آن مدرک تاریخی هیچ ابایی نداشته باشد چنانچه درگذشته برخی از اهل حدیث به وقوع احراق تصریح می‌کردند.

لذا سوال اساسی این است که:‌

آیا عدم ثبت چنین سندی در کتاب الامامه و السیاسه به دلیل عدم وقوع حادثه احراق درب نمی‌باشد؟‌

به عبارت دیگر این سوال مطرح می‌گردد که:

در شرایطی که مولف کتاب بی باکانه از تهدید عمر مبنی بر احراق بیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سخن می‌راند دلیل انصارف او از ثبت وقوع احراق درب خانه چیست؟‌و این حذف و تحریف تابع چه معیاری بوده است؟‌

یادآوری انگیزه مولف کتاب الامامه و السیاسه از ثبت سند حاکی از تهدید بیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به احراق

یادآور می‌شویم که انگیزه مولف کتاب و سایر مورخین سنی که ماجرای تهدید به احراق را نقل نموده‌اند از ثبت تهدید عمر مبنی بر احراق بیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اثبات حقایت و مظلومیت امیرالمومنین صلوات الله علیه و ایراد خدشه به خلافت ابوبکر نبوده است.

بلکه برعکس او در فضای اعتقاد غلطش به حقانیت خلافت ابوبکر و با انگیزه مذمت امیرالمومنین صلوات الله علیه و محکوم نمودن ایشان به تخلف از انجام بیعت با خلیفه رسول خدا به ثبت تهدید عمر اقدام نموده است.

بنابراین ثبت تحریف و یا حذف هر سند تاریخی دیگری در کتاب الامامه و السیاسه در راستای صیانت از این انگیزه صورت می‌گیرد و تابع حفظ و نگهداری آن می‌باشد.

نمونه‌هایی از تلاش مولف کتاب و سایر مورخین سنی که ماجرای تهدید به احراق را نقل نموده‌اند برای صیانت از این انگیزه :

برای مثال:

به یاد بیاورید که مولف کتاب الامامه و السیاسه چگونه برای حفظ انگیزه فوق به ثبت نقل‌های دروغین (ر.ک: مظلومی گمشده در سقیفه (تالیف: علی لباف) ج4، فصل یکم، گفتار چهارم. ) بیعت مختارانه پرداخته (ر.ک: بلاذری: انساب الاشراف ج1، ص587، چاپ مصر طبری: تاریخ الامم و الملوک ج3، ص207، چاپ دار التراث، ابن عبد ربه: العقد الفرید، ج4، ط247، چاپ بیروت ابوالفداء : المختصر فی اخبار البشر (معروف به: تاریخ ابی الفداء) ج1، ص165، چاپ مصر.و) یا این اعتراف را از زبان ابوبکر نقل کرده است که:‌

"دوست می داشتم خانه علی را ترک می‌کردم اگر چه او آشکارا با من جنگ می‌کرد.

لازم به یادآوری است که او در ادامه ماجرای تهدید عمر به احراق بیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تمهید زیرکانه‌ای اندیشیده است تا از طریق آن سندی که به زعم او حاکی از مذمت امیرالمومنین صلوات الله علیه می‌باشد به هیچ روی و تحت هیچ شرایطی به سندی حاکی از مذمت ابوبکر تبدیل نگردد ! او با چنین هدف پلیدی دست به ثبت دروغ دیگری می‌یازد و گستاخانه می‌نگارد:‌علی تا زمانی که فاطمه زنده بود با ابوبکر بیعت نکرد فاطمه پس از پدرش رسول خدا فقط 75 شب زنده بود. گویند وقتی فاطمه وفات کرد علی در پی ابوبکر فرستاد تا نزد وی آید. ابوبکر آمد بنی‌هاشم نیز نزد علی بودند. علی پس از ستایش پروردگار ابوبکر را چنین مخاطب قرار داد. عدم بیعت ما با تو به خاطر انکار فضیلت و برتری تو نبود بلکه ما می‌دیدیم که ما نیز در کار خلافت دارای حقی و بهره‌ای هستیم. در این مورد به ما ستم روا داشته شد. آنگاه علی قرابت خود را نسبت به پیامیر یادآور شد و هنوز سخن او به پایان نرسیده بود که ابوبکر شروع به گریه کرد. ابوبکر گفت: قرابت با رسول خدا از خانواده خودم برایم دوست‌داشتنی‌تر است. من کسی را به کار فرا نمی‌خوانم مگر انچه را که رسول خدا به آن خوانده است و آن کاری را انجام می‌دهم که رسول خدا انجام داده است. علی به ابوبکر گفت: میعادگاه ما و شما برای بیعت فردا در مسجد جامع انشاء الله ... ابوبکر ... به مسجد رفت و روی به سوی مردم کرد و علی را از این که با وی بیعت نکرده است معذور داشت. پس از ابوبکر علی برخاست و مقام وی را بزرگ داشت و فضیلت و سابقه او را یادآور شد. پس از آن علی با ابوبکر بیعت کرد. مردم نیز به علی گفتند: کاری درست و پسندیده انجام دادی. پس از آن که کار بیعت مردم با ابوبکر به پایان رسید ابوبکر سه روز با مردم سخن گفت ابوبکر با مردم چنین می‌گفت: شما را در بیعت با خود آزاد گذاشته ام آیا کسی این بیعت را ناخوشایند می‌داند؟ علی در صف اول مردم ایستاده بود و می‌گفت: سوگند به خدا ما تو را سرور و پیشوای خود قرار نادیم بلکه این رسول خدا بود که تو را بر ما مقدم داشت تا دینمان بر جا ماند. چه کسی خواهد تو را به خاطر دنیای ما موخر گرداند؟!!!

معیار مولف کتاب، برای ثبت یا کتمان حوادث فاطمیه

در حقیقت در کتاب الامامه و السیاسه از درج هر سند و مدرکی که دلالت آن به گونه‌ای در تعارض با انگیزه مولف کتاب از ثبت تهدید عمر قرار گیرد اجتناب شده است.

ب)نتیجه‌گیری

آری! مولف کتاب الامامه و السیاسه از ثبت احراق درب خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ترسی به دل راه نمی‌دهد زیرا ساکنان خانه را مستحق این مجازات می‌انگارد!

ولی این احتمال نیز وجود دارد که برخی از خوانندگان کتابش تحت تاثیر عواطفشان قرار گرفته و با مشاهده اسناد حاکی از وقوع آتش‌افروزی ناگهان انگشت اتهام را به سوی ابوبکر نشانه روند

در این صورت ثبت وقوع احراق درب از نظر مولف کتاب نوعی نقض غرض محسوب گشته و با توجه به این نکته بسیار حساس که احادیث وقوع احراق قابل تشکیک در دلالت و قابل تاویل در الفاظشان نمی‌باشند. از اشاره به وقوع این حادثه در ادامه ماجرای تهدید عمر پرهیز کرده است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد