این روایت را احمد بن حنبل و دیگر بزرگان اهل سنت با تعبیرات مختلف و سندهاى متعدد نقل کردهاند که سند روایت احمد بن حنبل و طحاوى معتبر است:
1123 (978)- [1123] حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ طَیْفُورٍ، قثنا قُتَیْبَةُ، نا یَعْقُوبُ، عَنْ سُهَیْلِ بْنِ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، قَالَ:
«لَقَدْ أُوتِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثَلاثًا، لأَنْ أَکُونَ أُوتِیتُهَا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِعْطَاءِ حُمْرِ النَّعَمِ جِوَارُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِی الْمَسْجِدِ، وَالرَّایَةُ یَوْمَ خَیْبَرَ، وَالثَّالِثَةُ نَسِیَهَا سُهَیْلٌ»
عمر بن خطاب گفت: به على بن أبى طالب (علیه السلام) سه ویژگى داده شده است که اگر من آنها را داشتم، از داشتن شترهاى سرخ مو بهتر بود: همسایهگى رسول خدا در مسجد، دادن پرچم در روز خیبر. سومى را سهیل فراموش کرد.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2 ص 659، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م؛
ادامه مطلب ...
آیا امیرمؤمنان علیه السلام در قضیه قرطاس حضور داشت؟ اگر حضور داشت، چرا جواب اهانتکنندگان را نداد؟
این که امیرمؤمنان علیه السلام در قضیه قرطاس حضور داشته است، قطعى است؛ چرا که آن حضرت در زمان بیمارى رسول خدا صلى الله علیه وآله هیچگاه از آن حضرت جدا نشدند؛ مگر ضرورتى پیش مىآمد؛ چنانچه شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه مىنویسد:
وَکَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُفَارِقُهُ إِلَّا لِضَرُورَة.
امیر مومنان جز براى کارهاى ضرورى از رسول خدا (ص) جدا نمىشدند!
شیخ مفید داستان حدیث قرطاس را این گونه نقل و در آن به صراحت مىگ
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
در این نوشتار قصد داریم به دو متن از حدیث غدیر که در مصادر معتبر اهل تسنّن آمده است اشاره نماییم:
به روایت احمد بن حنبل
احمد بن حنبل در کتاب مسند خود، به سند صحیح از زید بن ارقم چنین نقل مىکند:
همراه رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله در سرزمینى به نام «خمّ» فرود آمدیم. پیامبر خدا صلى اللَّه علیه وآله به نماز امر فرمود و در شدّت گرما نماز را به پا داشت و پس از آن براى ما خطبهاى ایراد فرمود. براى آن سرور- با پارچهاى که بر درخت تنومندى انداخته بودند- سایبانى آماده شد.
آن بزرگوار در ضمن خطبهاش چنین فرمود:
ادامه مطلب ...
مساله غدیر در نزد اهل سنت از متواترات است تا جایی به این تواتر نیز بسیاری از علمای اهل سنت اعتراف کرده و در مورد آن نیز رساله ها نوشته اند .
***میرزا محمد بدخشی در " نزل الابرار " ص 54 چنین می گوید :
" حدیث صحیح مشهور ولم یتکلّم فی صحّته إلا متعصّب جاحد لا اعتبار بقوله "
( حدیث غدیر ، حدیث مشهوری است که در صحت آن هیچکس اشکال نمی کند مگر متعصب مخالف حق که به کلام وی اعتباری نیست )
*** غزالی در " احیاء علوم الدین " ص 18 چنین می گوید :
" واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » "
( از
خطبه*هاى رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) خطبه آن حضرت به
اتفاق همه مسلمانان در روز عید غدیر خم است که در آن فرمود: هر کس من مولا و
سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است )
ادامه مطلب ...
پس از شخص خاتم الانبیأ صلی الله علیه و آله هیچ کس به شرافت و فضیلت علی علیه السلام نمی رسد و به قدری نسب و نژاد آن حضرت درخشنده و پاک است که عقول خردمندان حیران می شود.حتی متعصبین از اهل سنّت مانند علأ الدین مولی علی بن محمد قوشچی و ابو عثمان جاحظ ناصبی و سعد الدین مسعود تفتازانی گویند ما در کلمات علی کرّم الله وجهه (سلام الله علیه) محو و حیرانیم، آنگاه که می فرماید:
«نحنُ أهلُ البیت لا یُقاس بِنا أحدٌ؛
هیچ کس با ما اهل بیت مقایسه نگردد».
میر سیدعلی همدانی در مودت هفتم از مودة القربی از ابی وائل از عبدالله بن عمر نقل می کند که گفت: هنگام شمارش اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله ما گفتیم ابو بکر و عمر و عثمان. مردی گفت: پس نام علی علیه السلام چه شد؟ گفت:
ادامه مطلب ...
مقدمه
مباهله مصدر باب مفاعله مشتق از بهل یبهل به معنی آزاد شدن و از قید رها گردیدن است، و باهل در لغت عرب نجات یافته و به معنای شتر رها شده از قید و نجات یافته از داغ کردن است؛ یا ناقه ای ست که شیر او را ترک کرده و نمی دوشند و ابهان (مصدر باب افعال) در دعا استعمال میشود و در ابهال دعا به معنای تضرع و زاری کردن است و چون به باب افتعال برده و ابتهال گفته شود، به معنای لعن می باشد و معنای اصطلاحی مذکور در آیه 61 سوره عمران همین معنا می باشد:
« ثم نبتهل ونجعل لعنة اللّه علی الکاذبین»؛
سپس نفرین کنیم و لعن و نفرین خود را برای دروغگویان قرار دهیم»؛
و معنای بهل در این آیه لعن است و «نبتهل» یعنی با تضرع لعن کنیم.
ادامه مطلب ...
مقدمه
شیعه در التزام و پیروی از مکتب اهل البیت علیهمالسلام از استدلال به کتاب، سنت و عقل بهره وافری جسته است و از جمله آیاتی که شیعه بر امامت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام به آن استدلال و ادعای اجماع کرده است آیه «اِنَّما وَلِیُّکُم اللّهُ و رَسُولُه و الذینَ آمنوا الذینَ یُقیمونَ الصلوةَ و یُؤتونَ الزکوةَ و هُم راکِعونَ» (مائده / 55) میباشد. گذشته از اجماع شیعه بر نزول آیه در باره امام علی علیهالسلام ، ادعای اجماع امت اسلامی نیز بر این مسئله شده، که در جای خود آمده است.
استدلال شیعه به این آیه بر مقدماتی استوار میباشد. یکی از آن مقدمات که نقشی اساسی در استفاده خلافت بلافصل حضرت امیر علیهالسلام از این آیه دارد نزول این آیه درباره آن حضرت میباشد.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...