حدیث صحیح درباره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) «بخش دوم»

 بسم الله الرحمن الرحیم
در مقاله ی پیشین به بیان حدیثی پیرامون شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها پرداختیم و نشان دادیم که این حدیث از نظر سندی صحیح و غیر قابل خدشه است . در ادامه و در این مقاله به بررسی محتوای این حدیث پرداخته و پاسخ چند شبهه را درباره واژگان به کار رفته در آن می دهیم .
 
******************
متن حدیث
جناب ثقة الإسلام شیخ محمد بن یعقوب کلینى (متوفای 329 هـ) در کتاب شریف و نفیس "الکافی" به سند صحیح چنین روایت می کند که :
امام کاظم علیه السلام فرمودند : به راستی که فاطمه علیها السلام صدیقه شهیده بوده و دختران پیامبران حائض نمی شوند .
محمد بن یحیى عن العمرکی بن علی عن علی بن جعفر عن أخیه أبی الحسن ع قال :
إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِیَاءِ لَا یَطْمَثْنَ .
الکافی ، کتاب الحجة ، أبواب التاریخ ، باب مولد الزهراء فاطمة علیها السلام ، ح 2
جلد 1 صفحه 458 ، چاپ دار الکتب الإسلامیة - تهران‏
 
بررسی محتوا
چنان که در ترجمه ساده حدیث ظاهر است ، حضرت زهرا سلام الله علیها دارای سه ویژگی ممتاز هستند :
1- صدّیقه بودن 2- شهیده بودن 3- حیض ندیدن
 
مخالفین شیعه و منکرین شهادت حضرت ، از آنجا که در تضعیف سند این حدیث شریف عاجز مانده اند ، سعی در نفی حدیث از باب محتوای آن نموده اند . آن ها دو اشکال عمده بر مدلول حدیث (=آنچه حدیث بر آن دلالت دارد) وارد کرده اند : شبهه اول این که شهیده در این حدیث ، به معنای مقتول نیست ! و شبهه دوم این که چون حیض ندیدن دختران انبیا محال یا بعید است ، پس کل حدیث مردود می باشد ! !
به حول و قوه الهی به این دو شبهه سخیف و ایراد ضعیف پاسخ می دهیم .
 
شبهه اول : معنای شهیده
گفته شده در روایت مذکور لفظ " شهیده " به معنای شهید شدن نیست بلکه به معنای شهادت دادن می باشد همچنان که در آیه مبارکه 69 سوره نساء " وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقا " این شهادت دادن در کنار صدیقین می باشد و این امر به مثابه متن روایت می باشد و قطعا مقام شهادت بر امت از مقام شهید شدن در راه خداوند بالاتر است .
جواب :
در چند بند به پاسخ این شبهه می پردازیم .
 
1 – معنای اصلی ( شهید ) در کتب لغت به صراحت بیان شده است .
 
زبیدی در " تاج العروس " ج 2 ص 391 چنین می گوید :
" الشهید فی الشرع القتیل فی سبیل الله "                                       
( شهید در شرع یعنی کسی که در راه خداوند کشته شده است )
 
همچنین ابن اثیر در " النهایه فی غریب الحدیث " ج 2 ص 513 چنین می گوید :
" والشَّهیدُ فی الأصْل من قُتِل مُجاَهدا فی سبیل اللّه، ویُجْمع على شُهَداء، ثم اتُّسِع فیه فأُطْلق على مَن سمَّاه النبی صلى اللّه علیه وسلم من المبْطُون، والغَرِق، والحَرِق "
(شهید در اصل کسی  است که در جهاد در راه خدا کشته شود و جمع آن می شود شهداء . سپس این معنی گسترش یافت و بر کسانی که نبی اکرم ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) آن ها را شهید نامید اطلاق گردید ، مثل مبطون ، غرق شده و در آتش افتاده . )
 
پس به روشنی معلوم است که معنای اصلی شهید در نگاه اول چه می باشد .
 
2 – نکته دیگر این که استعمال این واژه به معنایی غیر از معنای اصلی آن ( کشته شدن در راه خدا ) باید مقترن به قرینه ای باشد که مبیّن و متعیّن آن باشد .
اما صاحب شبهه بر چه اساسی مدعی می باشد که کلمه شهیده در روایت مذکور به معنای شهادت بر مردم می باشد ؟؟؟ بر چه اساسی مدعی می باشد شهادت در این روایت به معنای کشته شدن در راه خدا نمی باشد ؟؟؟ او چه قرینه ای در روایت دارند که مصحح مدعیات اش باشد ؟؟؟
البته وی آیه ای از قرآن را ملاک ادعای خویش قرار داده است ، اما باید گفت بر اساس همان آیه مورد استشهاد ، اقتران کلمه شهداء با کلمات ( النبیین ، الصدیقین ، الصالحین ) اصلا به معنای شهادت دادن این گروهها بر مردم نمی باشد بلکه اشاره به کشته شدگان در راه خداوند می باشد که به ایشان نسبت داده شده است .
 
آلوسی در " روح المعانی " ج 3 ص 75 در تفسیر کلمه " الشهداء " چنین می گوید :
" و أن الشهداء جمع شهید، و المراد بهم الذین بذلوا أرواحهم فی طاعة اللّه تعالى و إعلاء کلمته و هم المقتولون بسیف الکفار من المسلمین "
( و شهدا جمع شهید می باشد و مراد از آن یعنی افرادی که جان خود را در راه اطاعت خداوند متعال و اعتلای کلمه الله بذل نمودند و آنها کشته شدگان از مسلمین با شمشیر کفار می باشد )
 
3 – چگونه است که صاحب شبهه بر اساس آیه مورد استشهادش بیان می کند که ( شهیده ) در روایت مذکور به معنای شهادت دادن می باشد ولی روایات متواتر مبنی بر شهادت حضرت را دلیلی بر معنای شهادت در راه خدا بر واژه شهیده در روایت مذکور نمی انگارد ؟ روایاتی در مورد آنچه که بر بی بی مظلومه سلام الله علیها به ظلم روا شد و ایشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سیلی خوردند و پهلوی ایشان شکست و جنین ایشان سقط شد و بیمار شدند و بر همین بیماری شهید شدند .
همچنین چرا ویاز تعداد زیاد احادیث در مورد اینکه شهادت یعنی کشته شدن در راه خداوند ( تا جایی که در شرع آن را به همین معنا می دانند ) تجاهل کرده و آنها را قرینه ای بر وجود معنای کشته شدن در لفظ ( شهیده ) در این حدیث نمی داند ؟ !
 
البته صاحب شبهه برای اثبات ادعای خویش ، به سخن یکی از شارحین اصول کافی استناد نموده و اظهار داشته : مازندرانی در شرح خود بر اصول کافی بیان می کند که منظور از " شهیده " در این روایت به معنای شهید شدن و به قتل رسیدن نیست بلکه به معنای شهادت دادن می باشد .
 
جواب :
صاحب شبهه با تقطیع کلام مرحوم مازندرانی و تغییر کلام ایشان قصد دارد تا به زعم خود اصل شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها را زیر سوال برده و در آن تشکیک نماید .
لذا برای روشن شدن این امر ، تمامی کلام مرحوم مازندرانی در ذیل این روایت را بیان می کنیم .
 
مولی صالح مازندرانی در " شرح اصول کافی " ج 7 ص 213 شرح روایت مذکور چنین می گوید :
" قوله ( قال إن فاطمة ( علیها السلام ) صدیقة شهیدة ) الصدیقة فعیلة للمبالغة سمیت بها لشدة تصدیقها بما جاء به أبوها ، ولتصدیق قولها بالفعل والعمل .
والشهید من قتل من المسلمین فی معرکة القتال المأمور به شرعا ، ثم اتسع فاطلق على کل من قتل منهم ظلما کفاطمة ( علیها السلام ) إذ قتلوها بضرب الباب على بطنها وهی حامل فسقط حملها فماتت لذلک .
وسمیت شهیدة لشهادة الله تعالى وملائکته لها بالجنة أو لاتصافها بالحیاة کأنها شاهدة حاضرة لم تمت ، أو لأنها تشهد ما أعد الله لها من الکرامة فهی فعیلة بمعنى فاعلة أو مفعولة على اختلاف التأویل . "
( در عبارت ( فاطمه علیها سلام صدیقه شهیده می باشد ) کلمه صدیقه صیغه مبالغه می باشد نظر به شدت تصدیق ایشان بر آنچه که پدر بزرگوارش به آن آمد و همچنین بخاطر تصدیق قول این مظلومه با فعل و عمل.
و شهید یعنی مسلمانی که در جنگی که شرعا مامور به انجام آن است کشته شود . پس معنای آن گسترده بوده و شامل کسی نیز می شود که مظلومانه کشته شود همانند فاطمه علیها سلام که بخاطر ضربه در بر پهلوی وی کشته شد . وی حامله بود و فرزندش را سقط کرد و به همین خاطر کشته شد .
و ( همچنین ) شهیده نامیده شد بعلت شهادت خداوند و ملائکه به وی نظر به بهشتی بودن او یا متصف بودن به زندگی یعنی ایشان زنده و حاضر است و نمرده است . یا ایشان شهادت می دهند بر آنچه خداوند از کرامت برای ایشان قرار داده است . و آن فعیله است به معنی فاعل یا مفعول بر اساس اختلاف تاویل . )
 
پس آنچنان که دیده مى شود ، مرحوم مازندرانی به صراحت بیان می کنند که بی بی مظلومه سلام الله علیها به علت وارد شدن ضربه در بر پهلوی ایشان و همچنین سقط جنین به شهادت رسیده اند و هرگز شهادت ایشان را منکر نشده اند . در واقع مرحوم مازندرانی هر دو معنای شهید را برای حضرت ثابت دانسته اند .
 
به این ترتیب معلوم گردید سخن کسی که ادعا می کند شهیده در این حدیث به معنای مقتول نیست ، هیچ دلیلی ندارد و حتی اگر معانی دیگر شهیده را نیز بپذیریم ، باز هم معنای مقتوله بودن حضرت زهرا سلام الله علیها از این حدیث استنباط می شود و این دو معنا منافاتی با هم ندارند .
 
شبهه دوم : حیض ندیدن
گفته شده حیض ندیدن دختران انبیا امری محال یا بعید است . و چون این معنا در حدیث مورد بحث آمده ، پس معلوم می شود که کل حدیث غلط و باطل است .
جواب :
در چند بند به پاسخ این شبهه می پردازیم .
 
1- بیان کننده این شبهه نسبت به متون حدیث اسلامی ناآگاه بوده است و الا چنین سخنی را مطرح نمی کرد .
در کتب متون حدیث همه مسلمین ( اعم از شیعه و سنی ) احادیث فراوان و بلکه متواتری وجود دارد که بر این معنا دلالت دارد . در برخی از این احادیث به طور عام حیض ندیدن دختران انبیا ذکر شده ، و در برخی دیگر به صراحت از حیض ندیدن حضرت زهرا سلام الله علیها سخن گفته شده است .
این احادیث در کتب شیعه از امیر المومنین علی ، امام باقر ، امام صادق و امام کاظم ( علیهم السلام ) و در کتب اهل سنت از ابن عباس ، اسماء ، ام سلیم و عائشه نقل شده است . آیا می توان این همه حدیث را نادیده گرفت و همه آن ها را دروغ دانست ؟ !
برای نمونه دو حدیث یکی از منابع شیعه و دیگری از منابع اهل سنت نقل می کنیم .
محمد بن جریر طبری عالم شیعی در کتاب " دلائل الامامة " ص 146 چنین روایت می کند :
( عن علی ( علیه السلام ) ، قال : قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : إن فاطمة خلقت حوریة فی صورة إنسیة ، وإن بنات الأنبیاء لا یحضن . )
( امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید : رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرمودند : همانا فاطمه حوریه ای است که در شکل انسان آفریده شده است ، و دختران انبیا حیض نمی بینند . )
 
صیداوی غسانی عالم اهل سنت در کتاب " معجم الشیوخ " ج 1 ص 359 چنین روایت می کند :
( عن ابن عباس ، قال : قال رسول الله صلى الله علیه وسلم : ابنتی فاطمة حوراء آدمیة لم تحض ولم تطمث . )
 ( ابن عباس می گوید : رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرمودند : دخترم فاطمه حوریه ای آدمی زاد است که حیض نمی بیند و ناپاک نمی گردد . )
 
2- صاحب شبهه همچنین از عقاید مسلمین درباره حضرت زهرا بی خبر است . زیرا علمای هر دو گروه شیعه و سنی بر طهارت ایشان از پلیدی حیض شهادت داده اند .
سید علی عاشور در کتاب " طهارة آل محمد (ع) " ص 48 مى نویسد :
( والصدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء ( علیها السلام ) فإن من مختصاتها الطهارة المطلقة . وقد روى الفریقان طهارتها . )
( از مختصات صدیقه طاهره فاطمه زهرا ( علیها السلام ) طهارت مطلق اوست ، و هر دو فرقه طهارت او را نقل کرده اند . )
 
به عنوان مثال از علمای شیعه می توان علامه مجلسی را نام برد . ایشان در " بحار الانوار " ج 43 ص 15 می نویسد :
( البتل القطع أی إنها منقطعة عن نساء زمانها بعدم رؤیة الدم . )
( بتل ( که ریشه نام بتول است ) به معنی قطع است ، یعنی فاطمه زهرا از زنان زمان خودش جداست به دلیل عدم رویت خون حیض و نفاس . )
 
از علمای اهل سنت هم می توان به سیوطی اشاره کرد . او در کتاب " أنموذج اللبیب فی خصائص الحبیب " ص 195 می نویسد :
( وذکر صاحب "الفتاوی الظهیریة" من الحنفیة: أن من خصائصه صلى الله علیه وآله وسلم أن ابنته فاطمة رضی الله عنها لم تحض، ولما ولدت طهرت من نفاسها بعد ساعة حتى لا تفوتها صلاة، قال: ولذلک سُمیت الزهراء.
وقد ذکره من أصحابنا المحب الطبری فی "ذخائر العقبى". وأورد فیه حدیث أنها حوراء آدمیة طاهرة مطهرة لا تحیض ولا یرى لها دم فی طمث ولا فی ولادة.)
( صاحب فتاوای ظهیریه ( یعنی القاضی ظهیر الدین أبو بکر المحتسب البخاری ) که از علما و فقهای حنفی است گفته : از خصائص رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم این است که دخترش فاطمه سلام الله علیها حیض نمی دیده است ، و وقتی فرزندی به دنیا می آوردند بعد از ساعتی از نفاس پاک می شدند لذا نمازی از ایشان فوت نشد . و به همین خاطر است که ایشان زهرا نامیده شدند .
از علمای خودمان ( یعنی شافعیان ) محب الدین طبری این مطلب را در کتاب " ذخائر العقبى " گفته ، و در آن دو حدیث آورده که حضرت زهرا حوریه ای آدمی زاد و پاک و پاکیزه است ، که حیض نمی بیند و خونی برای او چه در زنانگی و چه در ولادت دیده نشد . )
 
البته تعداد علمای شیعه و سنی که در کتاب هایشان بر این مطلب تصریح کرده اند زیاد است ، و ما به ذکر تنها یک نمونه از هر کدام بسنده کردیم .
 
3- از آنجا که معمولا منکرین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را اهل سنت تشکیل می دهند ، به یک جواب دیگر در خصوص اشکال آن ها بر این قسمت از حدیث مورد بحث اشاره می کنیم .
خداوند متعال در آیه ی 42 سوره ی آل عمران اعلام می کند که حضرت مریم (سلام الله علیها) تطهیر شده است:
« وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ »
 
بد نیست بدانیم که در زبان عرب وقتی به یک زن طاهر یا طاهره گفته می شود ، یک معنایش پاک بودن او از آلودگی های مربوط به زنان است . در واقع طهارت برای یک زن ، حالت مقابل حیض را دارد :
 
طَهُرَ الشیء من بابی قَتَلَ و قَرُبَ ( طَهَارَةً ) والاسم ( الطُّهْرُ ) وهو النقاء من الدنس و النجس وهو ( طَاهِرُ ) العرض أی بریء من العیب ومنه قیل للحالة المناقضة للحیض ( طُهْرٌ ) و الجمع ( أَطْهَارٌ ) مثل قُفْلٍ و أَقْفَال و امرأة ( طَاهِرَةٌ ) من الأدناس و ( طَاهِرٌ ) من الحیض بغیر هاء وقد ( طَهَرَتْ ) من الحیض من باب قتل .
المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، الفیومی، ج 2 ص 379
 
غالب و اکثریت قریب به اتفاق مفسرین اهل سنت ، ذیل آیه ی فوق اذعان کرده اند که معنای اصلی یا یکی از معانی تطهیر حضرت مریم سلام الله علیها در این آیه ، پاکی از آلودگی های مربوط به زنان ( حیض و نفاس و غیر آن دو ) می باشد . برخی هم پاک شدن تمامی آلودگی ها ( أدناس ) را از این آیه نتیجه گرفته اند که به قول شاعر : چون که صد آید نود هم پیش ماست !
با یک مطالعه مختصر بیش از 40 مفسّر اهل سنت را یافتیم که چنین سخنی می گویند . در اینجا به ذکر سخنان یکی از مفسرین معاصر آن ها دکتر وهبه زحیلی اشاره می کنیم که تمام ویژگی های گفته شده در این آیه برای حضرت مریم سلام الله علیها را برای حضرت زهرا سلام علیها نیز ثابت می داند .
دکتر وهبه زحیلی هم اکنون عضو " المجامع الفقهیة " در جده ، رئیس بخش فقه اسلامی و مذاهب آن در دانشگاه دمشق ، عضو مجلس اعلای افتاء در سوریه ، عضو " لجنة البحوث والشؤون الإسلامیة "و هیئت تحریریه مجله " نهج الإسلام " و و و ... می باشد .
 
زحیلی در " التفسیر المنیر " ج 3 ص 224 در تفسیر آیه 42 سوره آل عمران چنین می گوید :
 
أخبرت الملائکة مریم علیها السلام أن اللّه اختارها لکثرة عبادتها و زهدها و شرفها و طهارتها من الأکدار و الوساوس و من سفساف الأخلاق و ذمیم الصفات (و هو التطهیر المعنوی) ثم اصطفاها ثانیا بالتطهیر الحسی کعدم الحیض و النفاس و الولادة من غیر جماع، و فضلها على نساء عالمی زمانها، فهی طاهرة من الأدناس و الأرجاس من الحیض و النفاس و غیرهما، و من العیوب و النقائص البشریة الحسیة و المعنویة. و مثلها السیدة فاطمة الزهراء التی ما کانت تحیض، و لذلک لقبت بالزهراء. "
( ملائکه به مریم علیها سلام خبر دادند که خداوند ایشان را بخاطر کثرت عبادت و زهد و شرف و پاکی از بدی ها و وساوس شیطانی و زذایل اخلاقی و صفات مذموم انتخاب نموده است ( این ها همان تطهیر معنوی می باشند ) و سپس ایشان را انتخاب نموده است برای تطهیر حسی همچون نداشتن حیض و نفاس و وضع حمل از غیر جماع .
و ایشان علیها سلام را بر زنان زمان خودشان برتری بخشید . پس ایشان از هر گونه پلیدی و رجس حیض و نفاس و غیره و از عیوب و نقایص بشری ، حسی و معنوی پاک بوده است .
و همانند ایشان خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد که حیض نمی شدند و برای همین به زهرا ملقّب شدند. )
 
به این ترتیب معلوم گردید سخن کسی که ادعا می کند حیض ندیدن دختران انبیا و از جمله حضرت زهرا سلام الله علیها امری محال یا بعید است ، نسبت به متون حدیث و تفسیر شیعه و سنی و نیز اعتقادات آن ها ناآگاه بوده و سخنی از روی جهالت گفته است .
 
 
العبد الاحقر – مقداد العلوی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد