حدیث صحیح درباره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) «بخش اول»

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از عجیب ترین شبهات منکرین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، آن است که هیچ حدیث صحیح و معتبری در منابع شیعه و سنی برای اثبات شهادت حضرت وجود ندارد !! از آنجا که در بحث های میان موافق و مخالف ، عمدتاً به اثبات اعتبار منابع و مدارک اهل سنت پرداخته شده و منابع شیعی کمتر مورد تحقیق قرار می گیرند ، در این چند مقاله برآنیم تا با یکی - و تنها یکی - از مدارک شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها در کتب شیعه آشنا شویم .
ابتدا به حدیثی صحیح السند در باب شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها اشاره نموده و بعد از بررسی سند حدیث و دیدن سخنان برخی از بزرگان شیعه در تصریح بر صحت آن ( البته برای کسانی که صحت روایت را تنها و تنها در توثیق روات می دانند ! ) به بررسی محتوای حدیث مزبور پرداخته و در هر مورد پاسخ چند شبهه را نیز می دهیم .

******************
متن حدیث
جناب ثقة الإسلام شیخ محمد بن یعقوب کلینى (متوفای 329 هـ) از بزرگ ترین محدثان تاریخ تشیع ، در کتاب شریف و نفیس "الکافی" که یکی از کتب اربعه شیعه محسوب شده و سرآمد کتب حدیثی شیعه در معتبر بودن است ، چنین روایت می کند که :
امام کاظم علیه السلام فرمودند : به راستی که فاطمه علیها السلام صدیقه شهیده بوده و دختران پیامبران حائض نمی شوند .
محمد بن یحیى عن العمرکی بن علی عن علی بن جعفر عن أخیه أبی الحسن ع قال :
إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِیَاءِ لَا یَطْمَثْنَ .
الکافی ، کتاب الحجة ، أبواب التاریخ ، باب مولد الزهراء فاطمة علیها السلام ، ح 2
جلد 1 صفحه 458 ، چاپ دار الکتب الإسلامیة - تهران‏
 
محتوای این حدیث با کلیت اعتقادات شیعه و حتی اهل سنت منطبق است ، و لذا معلوم می شود که حدیث صحیح بوده و از معصوم صادر شده است ؛ با این وجود برای آن که راه هرگونه تشکیکی در این حدیث بسته شود ، به بررسی وضعیت راویان این حدیث از منظر علم رجال هم می پردازیم و نشان می دهیم که این حدیث طبق منهج اهل سنت و نیز برخی متاخرین شیعه که تنها سند حدیث را ملاک صحت آن می دانند ، صحیح و غیر قابل انکار است .
 
بررسی سند
برای معرفی راویان این حدیث ، از کتاب های دو رجالی بزرگ و متبحر شیعه ، شیخ نجاشی (متوفای 450 هـ) و شیخ طوسی (متوفای 460 هـ) بهره گرفته ایم .
 
*** علی بن جعفر العریضی :
رجال ‏الطوسی، ص ‏359 : ثقة
فهرست ‏الطوسی، ص ‏265 : جلیل القدر ثقة
*** العمرکی بن علی :
رجال ‏النجاشی، ص ‏304 : شیخ من أصحابنا ثقة روى عنه شیوخ أصحابنا
*** محمد بن یحیى العطار :
رجال‏ النجاشی، ص 353 : شیخ أصحابنا فی زمانه ثقة عین کثیر الحدیث
*** محمد بن یعقوب الکلینی‏ :
رجال ‏النجاشی، ص ‏378 : شیخ أصحابنا فی وقته بالری و وجههم و کان أوثق الناس فی الحدیث و أثبتهم
رجال ‏الطوسی، ص ‏439 : جلیل القدر عالم بالأخبار
فهرست ‏الطوسی، ص ‏395 : ثقة عارف بالأخبار
قول علمای شیعه در باب صحت این روایت
چنان که ملاحظه گردید همه ی راویان این حدیث ، امامی مذهب و ثقه هستند . بنابر این حدیث مزبور بر اساس منهج اهل سنت و نیز برخی متاخرین شیعه که تنها سند حدیث را ملاک صحت آن می دانند ، صحیح و غیر قابل انکار است . در این جا جهت رفع هرگونه شک و شبهه ، سخنان برخی از علمای حدیث شناس و طراز اول شیعه را نقل می کنیم که به صحت این حدیث تصریح نموده اند .
 
1- شیخ حسن صاحب معالم (1011 هـ) : منتقی الجمان فی الأحادیث الصحاح و الحسان ، ج 1 ص 224
" صحی : محمد بن یعقوب ، عن محمد بن یحیى ، عن العمرکی بن علی عن ، علی بن جعفر ، عن أخیه أبی الحسن علیه السلام قال : إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة ، وإن بنات الأنبیاء لا یطمثن "
 
مرحوم صاحب معالم این روایت را با رمز " صحی " مشخص نموده است که نشان از صحت روایت نزد همه علما آن هم بدون اختلاف دارد . در آغاز کتاب ( ج 1 ص 46 ) در معرفی رموز احادیث آمده است :
" صحی : رمز الی الصحیح عند الکل "
( صحی : اشاره به احادیثی دارد که در نزد همه علمای امامیه صحیح می باشد . )
 
محقق کتاب مرحوم علی اکبر غفاری در مورد این رمز چنین می گوید :
" وأورد الکتب والأبواب على الترتیب المعمول إلا ما ندر ثم یورد النصوص التی لا نزاع فی صحتها برمز ( صحی ) "
( ایشان کتب و ابواب حدیثی را به ترتیب معمول آورده است ، مگر در برخی موارد نادر [ که این ترتیب رعایت نشده ] و سپس نصوصی که در صحت آنها هیچ اختلافی نیست را با رمز " صحی " آورده است . )
 
2- شیخ بهایی عاملی (1030 هـ) : مشرق الشمسین و إکسیر السعادتین ، ص 324
" ( کا ) محمد بن یحیى عن العمرکی عن علی بن جعفر عن أخیه أبی الحسن علیه السلام قال إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة وأن بنات الأنبیاء لا یطمثن . هذا الحدیث لصحّة سنده ... "
 
3- مجلسی اول : علامه محمد تقی مجلسی (1070 هـ) : روضة المتقین فی شرح اخبار الأئمة المعصومین ، ج 5 ص 342
" و فی الصحیح، عن علی بن جعفر عن أخیه أبی الحسن علیه السلام قال: إن فاطمة صدیقة شهیدة و إن بنات الأنبیاء لا یطمثن "
 
4- مجلسی دوم : علامه محمد باقر مجلسی (1110 هـ) : مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ، ج 5 ص 315
" (الحدیث الثانی) : صحیح "
 
البته روایات فراوانی با این سند در کتب حدیثی شیعه موجود است که فقها بر اساس آن ها حکم صادر می نمایند . به عنوان نمونه :
 
*** میر داماد استرآبادی (1041 هـ) در کتاب " اثنا عشر رساله " ج 6 ص 34 یکی از احادیثی را که سند آن دقیقا مانند سند حدیث مورد بحث می باشد ، صحیح نامیده اند :
" فان هذه تتمة الروایة الاولى فی طریق رئیس المحدثین محمد بن یعقوب الکلینی فی الکافی فی الصحیح عن محمد بن یحیى عن العمرکى بن على عن على بن جعفر عن اخیه ابى الحسن علیه السلام قال ... الحدیث "
 
به این ترتیب معلوم می شود که شکی در صحّت و اعتبار حدیث مورد بحث در میان علمای شیعه وجود ندارد .
 
پاسخ به یک شبهه
 
گفته شده :
محمد باقر بهبودی که از علمای شیعه محسوب می شود ، در کتاب خود بیان کرده که این حدیث صحیح نمی باشد . بنابر این حدیث مزبور فاقد اعتبار و خالی از صحت است .
 
قبل از بیان جواب این شبهه ابتدا لازم است که توضیحاتی در مورد محمد باقر بهبودی و کتابش بدهیم .
 
جناب آقای محمد باقر بهبودی اگرچه در برخی درس های بزرگانی چون آیت الله خوئی و آیت الله حکیم در نجف اشرف شرکت داشته ، و وظیفه تحقیق و مقابله 45 جلد از کتاب بحار الانوار علامه مجلسی با نسخه مولف را داشته ، اما بیشتر فعالیت های وی معطوف به مطالعه و تحقیقات شخصی است و لذا موفق به طی مدارج علمی در زمینه ی علوم دینی و اسلامی نگردید . ( ر.ک. : کیهان فرهنگی ، سال سوم شماره 7 مهر 1365 )
بهبودی به پیروی از فرزند شهید ثانى شیخ حسن صاحب معالم در تالیف کتاب " منتقى الجمان فی الأحادیث الصّحاح و الحسان " که در آن احادیث صحیح السند شیعه را از کتب اربعه استخراج کرده بود ، اقدام به نوشتن کتاب هائی نمود که تنها شامل احادیث صحیح السند کتب اربعه می شدند . خود بهبودی در مقدمه " گزیده کافی " ص 6 که ترجمه کتاب صحیح الکافی وی است ، با یاد آوری اقدام صاحب معالم می نویسد :
" اینک در طلیعه قرن پانزدهم هجرى، نگارنده این سطور، بعد از سى سال مطالعه مداوم و بعد از تجربیات فراوان در شناخت علل حدیث، به انتخاب احادیث معتبر شیعه پرداخت و با پیروى از سیره پیشینیان، یعنى با توجه به شرائط اعتبار، در متن و سند، احادیث معتبر کتب أربعه را به تشخیص خویش مشخص نمود. "
 
اما در خصوص کتاب بهبودی و منهجی که او در این کتاب به کار گرفته ، اشکالات زیادی وارد است که به سه مورد اشاره می شود .
 
اشکال اول : بهبودی در تصحیح و تضعیف روایات به اقوالی که در کتاب رجال منسوب به این غضائری بیان شده است نیز اعتماد نموده ، که صحت این انتساب نزد علمای شیعه مورد تردید واقع شده است .
 
علامه عسکری در کتاب " معالم المدرستین " ج 3 ص 282 می گوید :
" وقد ألف أحد الباحثین فی عصرنا صحیح الکافی اعتبر من مجموع 16121 حدیثا من أحادیث الکافی 3328 حدیثا صحیحا وترک 11693 حدیثا منها لم یراها حسب اجتهاده صحیحة . "
( یکی از پژوهشگران معاصر ما کتابی تالیف کرده است به نام " صحیح کافی " که در آن از مجموع 16121 روایت اصول کافی ، تعداد 3328 روایت را تصحیح نموده و 11693 روایت را بر اساس اجتهاد خود تضعیف نموده و ترک کرده است )
 
ایشان در پاورقی همان صفحه چنین می گویند :
" صحیح الکافی تألیف محمد باقر البهبودی ، ط . بیروت سنة 1401 ه‍ . ولما کان المؤلف قد اعتمد فی عمله على الأقوال المنقولة عن کتاب الرجال المنسوب إلى ابن الغضائری أبو الحسین أحمد بن الحسین ( کان معاصرا للنجاشی والطوسی ) وعلماء الدرایة والرجال ینکرون وجود کتاب کهذا لابن الغضائری ، لهذا لم یلق عمله المذکور القبول فی الحوزات العلمیة "
( صحیح کافی تالیف محمد باقر بهبودی ... مولف در تالیف این کتاب بر اساس اقوال بیان شده کتاب رجالی که منسوب به ابن الغضائری ( که معاصر نجاشی و طوسی بوده است) اعتماد نموده ، در حالی که علمای علم درایه و رجال اصل وجود انتساب کتابی اینچنین را به ابن غضائری منکر می شوند . به همین دلیل است که این عمل بهبودی ( یعنی تالیف کتاب صحیح کافی ) مورد قبول حوزه های علمیه شیعه قرار نگرفت . )
 
پژوهشگران برای دیدن ادله عدم انتساب این کتاب رجالی به مرحوم ابن غضائری می توانند به مقدمه رجال خوئی ( معجم رجال الحدیث ج 1 ص 95 - المقدمه السادسه – التشکیک فی نسبه الرجال الی الغضائری ) یا به کتاب " کلیات فی علم الرجال " تالیف آیت الله جعفر سبحانی ص 77 ( الفضل الثالث – رجال ابن الغضائری ) مراجعه نمایند .
 
اشکال دوم : بهبودی در استفاده از این منهج خود در تالیف کتاب صحیح کافی نیز قصور کرده ، و بسیاری از احادیثی که با همین منهج صحیح شمرده می شوند را در کتابش نیاورده است .
 
سید ثامر هاشم حبیب العمیدی در مقاله " مع الکلینی وکتابه الکافی " در این باره می گوید :
" وبقطع النظر عن فساد المنهج وصحّته، فلنا أن نؤاخذه أیضاً على عدم استحکام تطبیق منهجه، وفرقٌ بین نقد المنهج وبین کیفیة استخدامه.
لقد أخفق البهبودی فی جمع کل ما هو صحیح ـ حتى على المصطلح الذی التزمه، والمنهج الذی انتهجه ـ فترک الکثیر ممّا هو صحیح ولم یورده فی کتابه، وهذا یَنُمُّ عن وجود ثغرات فی عمله."
( با صرفنظر از درستی یا نادرستی منهج وی ، باید او را به خاطر عدم پیاده کردن منهجش مورد مواخذه قرار دهیم . توجه کنید که بین نقد منهج و نقد نحوه ی استفاده از آن تفاوت وجود دارد . بهبودی حتی با روشی که خودش آن را الزامی دانسته ، در جمع همه آن چه صحیح می باشد ناکام مانده است . لذا بسیاری از احادیث صحیح السند را در کتابش نیاورده و این از وجود ایراداتی در کار او خبر می دهد . )
 
ایشان سپس سه مثال از احادیث صحیحی که باید در کتاب بهبودی می بودند می آورد .
 
اشکال سوم : منهج علمای قدیم شیعه در تصحیح احادیث صرفا ً توجه به سند نبوده است ؛ بلکه بررسی متن حدیث در تشخیص صحت آن تاثیر گذار بوده است . این مساله موضوع همان اشکالی است که برخی فضلا بر امثال بهبودی وارد دانسته اند . آن ها صحیح نامیدن تنها تعدادی از احادیث کافی را ، مخالف منهج شیعه در تصحیح احادیث دانسته و این عمل بهبودی را مذموم تلقی کرده اند .
 
به عنوان مثال شیخ عبدالرسول غفار در کتاب خود به نام " الکلینی و الکافی " در ص 432 چنین می گوید :
" ... ومع کل ذلک فقد أنکر بعض المتأخرین جملة کبیرة من الأحادیث التی أودعها الشیخ فی " الکافی " ، فهذا محمد باقر البهبودی قد صیر " الکافی " فی ثلاث أجزاء صغیرة وسماه ب‍ " صحیح الکافی " ، ثم أعاد طبعه تحت عنوان " زبدة الکافی " ظنا منه أنه یحسن صنعا ، وما یدری أن ذلک إساءة کبیرة إلى التراث الشیعی ، بل إساءة إلى أهل البیت علیهم السلام  "
( با این وجود برخی از متاخرین تعداد زیادی از احادیثی که کلینی در الکافی آورده است را رد نموده اند مانند محمد باقر بهبودی که کتاب کافی را در 3 جلد کوچک نموده و آن را به " صحیح کافی " نام نهاده است . سپس در چاپ بعدی آن ، نام کتاب را به " زبدة الکافی " ( گزیده کافی ) تغییر داده و فکر کرده است که کار درستی انجام داده است . و نمی داند که این عمل وی توهین بزرگی است به تراث شیعی بلکه اهانتی است به اهل بیت علیهم السلام . )
 
ایشان همچنین در ص 453 – 454 چنین می گویند :
" 4 - مختصر محمد باقر البهبودی ، المطبوع أخیرا فی بیروت ، فی ثلاث أجزاء ، وقد أسماه ب‍ " صحیح الکافی " ، نهج فیه طریقا غیر مرضی ، أسقط ما یقارب نصف أحادیث الکتاب ، واختار الصحیح حسب مذاقه الخاص ، ولا حسبه یجید هذا الفن أو یحسن اختیاره ، بل أن ذلک موکول إلى علماء الطائفة ومراجعها ، لأنهم منزهون عن الأهواء والمیول ، والله العالم بالسرائر .
5 - غیر عنوان هذا المختصر فی الطبعة الثانیة فأسماه : " زبدة الکافی " ، وهذا خیر دلیل على سوء فعلته السابقة . ولا أدری ما هو المبنى الذی یسیر علیه ، فلا هو یطابق مسلک القدماء ، کما أنه نأى عن مذاق المتأخرین ، ومن مثله یصدق علیه القول : حاطب لیل . "
( 4 – مختصر محمد باقر بهبودی که اخیرا در بیروت در 3 جلد چاپ شده است . و نام این کتاب را " صحیح کافی " نهاده است . طریق وی در این کتاب غیر مرضی و مورد قبول می باشد و لذا در حدود نصف احادیث کتاب را انداخته است و احادیث صحیح را بر اساس سلیقه خاص خودش انتخاب نموده است . و او از کسانی که این فن را خوب بداند و به درستی انتخاب کند شمرده نمی شود ، بلکه این امر به علمای طائفه شیعه و مراجع ایشان باید موکول شود زیرا که ایشان از هوا و امیال منزه می باشند و خداوند به خفیات آگاهتر است .
5 – بهبودی ، عنوان کتاب مختصر خود را در چاپ دوم به " گزیده کافی " تغییر داد و این بهترین دلیل بر سوء عمل وی در نامگذاری کتاب قبلی خود می باشد . و نمی دانم که مبنایی که وی بر اساس آن عمل می کند چیست زیرا که مطابق مسلک علمای قدیم نمی باشد . همچنان که متاخرین نیز این منهج را قبول ندارند و مثال این گونه افراد مصداق همین قول می باشد : حاطب لیل .)
*******************
اکنون با دانستن این اطلاعات در خصوص آقای محمد باقر بهبودی و کتابش ، پاسخ شبهه ی مزبور را می دهیم .
 
بله اگرچه حدیث مورد بحث در کتاب صحیح کافی تالیف بهبودی نیامده است ، اما :
 
اولا : تمام راویان این حدیث امامی مذهب و ثقه هستند ؛ لذا به فرض وجود تضعیفی در خصوص آن ها در کتاب رجال منسوب به ابن غضائری که مورد استفاده بهبودی در کتابش می باشد ، توثیقات شیخ نجاشی و شیخ طوسی ارجح است .
ثانیا : درباره هیچ یک از راویان این حدیث مطلبی در کتاب رجال ابن غضائری وجود ندارد . لذا نیامدن احادیثی با سند این حدیث در کتاب بهبودی ، نشان از عدم پایبندی مولف کتاب به منهجی است که خودش را به آن ملتزم نموده است .
ثالثا : محتوای این حدیث منطبق با کلیت اعتقادات جمیع مسلمین است و لذا حدیث صحیح می باشد . یعنی مضمون این حدیث به طور معنوی یا لفظی در احادیث دیگری که سند صحیح دارند ، آمده است . از این رو حتی به فرض آن که سند این حدیث صحیح هم نمی بود - که هست - باز هم صحیح ننامیدن حدیث از سوی بهبودی ، ضرری به این حدیث وارد نمی کند .
 
العبد الاحقر – مقداد العلوی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد