لا اوتی بمن یفضلنی علی ابی بکر

آیا روایت « لا اوتی بمن یفضلنی علی ابی بکر و عمر الاّ جلدته حدّ المفتری» از قول امیر مؤمنان (ع) صحت دارد ؟

روایت فوق در کتاب های اهل سنت از جمله کتاب « فضائل الصحابه » احمد بن حنبل به عنوان مویّدی در مشروعیّت خلافت ابوبکر ذکر گردیده ؛ به این مفهوم که امیر المومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام فرموده‌اند : « کسی نزد من قائل به افضلیّت من بر ابوبکر و عمر نشد مگر این که حدّ افتراء بر او جاری نمودم .»

پاسخ اجمالی :

‏1 . حدیث فوق از حیث سندی مشکل دارد .

 2 - بسیاری از صحابه و تابعین قائل به افضلیت حضرت علی علیه السلام بودند .



3 -  اعتراف ابوبکر برعدم افضلیت خویش .

4 - تصریحات حضرت علی علیه السلام بر افضلیت خویش .

5 - این حکم در حق هیچ کس اجرا نشده .

6 . تصریح رسول اکرم صلی الله علیه وآله برافضلیت حضرت علی علیه السلام:

پاسخ تفصیلی :

1 . ضعف سند حدیث

احمد بن حنبل در کتاب فضائل الصحابه این روایت را این چنین نقل کرده است:حدثنا عبد الله ، قال : حدثنی هدیة بن عبد الوهاب ، قال : ثنا أحمد ابن إدریس ، قال : ثنا محمد بن طلحة ، عن أبی عبیدة بن الحکم ، عن الحکم بن جحل ، قال : سمعت علیا یقول : لا یفضلنی أحد على أبی بکر وعمر إلا جلدته حد المفتری.حکم بن جحل می‌گوید :‌ از علی (علیه السلام) شنیدم که می‌گفت : هیچ کسی نزد من قائل به فضیلت من بر ابوبکر و عمر نشد ؛ مگر آن که حد افترا بر او جاری نمودم .آنگاه پس از ذکر سلسله سند آورده است :

 وهو من زیادات عبد الله بن أحمد .

این روایت از ساخته های عبد الله بن احمد است .

محقق کتاب فوق « فضائل الصحابه» در حاشیه آن گفته است :

 إسناده ضعیف لأجل أبی عبیدة بن الحکم  ومحمد بن طلحة لم یتبین لی من هو ؟

سند این روایت به خاطر ابی عبد الله بن احمد ضعیف است و برای من مشخص نشد محمد بن طلحه چه کسی است ؟

فضائل الصحابة ، ج 1 ، ص 83 ، رقم 49، 294/1 رقم 387، بتحقیق د. وصی اللّه محمد عباس. ط. مؤسسة الرسالة - بیروت.

عقیلی در کتاب الضعفا بعد از نقل  این روایت، در رابطه با  محمد بن طلحة که در سند قرار گرفته ، می نویسد:وضعّفه یحیى، وروى عن عبد اللّه بن أحمد قال سمعت یحیى بن معین یقول: کان یقال: ثلاثة یتقى حدیثهم، محمد بن طلحة وایوب بن عتبة وفلیح.

یحیی ، محمد بن طلحه را از ضعفاء شمرده است و ازعبدالله بن احمد روایت شده است که همواره می گفت : سه نفرند که باید از حدیثشان پرهیز شود ، محمد بن طلحة و ایوب بن عتبه و فلیح  بن سلیمان .

ضعفاء العقیلی ، ج 1 ص 108 و  ج 4 ، ص 85 ،  ورجوع شود به: تهذیب الکمال ، مزی ، ج 25 ، ص 420 و سیر اعلام النبلاء ، ج 7 ، 353 و میزان الاعتدال ، ج3 ، ص 365 . و الجرح و التعدیل ، الرازی ، ج 7 ص 292 و الکامل ، عبدالله بن عدی ، ج 6 ص 236 و...

2 - بسیاری از صحابه و تابعین قائل به افضلیت حضرت علی علیه السلام بودند:

ترمذی متوفّای 279 هـ با اسناد خود از عایشه روایت کرده است :

روى الترمذی، بإسناده عن جمیع بن عمیر قال: دخلت مع عمّتی على عائشة فسألت: أیّ الناس کان أحبّ إلى رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلّم؟ قالت: فاطمة، فقیل: من الرجال؟ قالت: زوجها....جمیع بن عمیر می‌گوید : همراه عمه‌ام ، عایشه را ملاقات نمودم و از او سئوال کردم : محبوب ترین اشخاص در نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چه کسی است ؟ عایشه در پاسخ گفت : محبوب ترین زنها در نزد او فاطمه [سلام الله علیها] و از مردان شوهرش [حضرت] علی [علیه السلام] 

ترمذی بعد از نقل حدیث می‌گوید :هذا حدیث حسن غریب .این حدیثی است حسن وعجیب .(سنن الترمذی، ج 5، ص 362 و المستدرک ، حاکم نیشابوری متوفاى 405 هـ ، ج 3، ص 157،. الاستیعاب ،ً ابن عبد البر،متوفاى 462 هـ ، ج 4، ص 1897.)

 ذهبی می گوید : لیس تفضیل علی برفض ولا هو ببدعة ، بل قد ذهب إلیه خلق من الصحابة والتابعین.افضل دانستن ( حضرت ) علی ( علیه السلام) نه رفض است و نه بدعت ، بلکه گروهی از صحابه و تابعین بر این عقیده هستند .(سیر أعلام النبلاء ، ج 16 ص 457 .)

 ابن عبد البر از علماء بزرگ أهل سنت در کتاب الاستیعاب که از معتبرترین کتاب  های رجالى است نقل کرده‏ :


    وروی عن سلمان ، وأبی ذر ، والمقداد ، وخباب ، وجابر ، وأبی سعید الخدری ، وزید بن أرقم : أنّ علی بن أبی طالب - رضی الله عنه - أوّل من أسلم ، وفضله هؤلاء على غیره.


از سلمان و ابوذر و مقداد و خباب و جابر و ابو سعید خدری و زید بن ارقم روایت شده است که : علی ابن ابی طالب ( علیهما السلام ) اولین کسی بود که اسلام آورد . و آن گروه ( صحابه ای که اسمشان در بالا آمد ) او( حضرت علی علیه السلام ) را بر دیگران افضل و برتر می دانستند . 


الإستیعاب فی معرفة الأصحاب ، ج 3  ،1090 .


 ابن حزم در کتابش « الفصل » می گوید :


 اختلف المسلمون فی من هو أفضل الناس بعد الأنبیاء ، فذهب بعض أهل السنة وبعض المعتزلة وبعض المرجئة وجمیع الشیعة : إلى أن أفضل الأمة بعد رسول الله صلى الله علیه وسلم : علی بن أبی طالب - رضی الله عنه - . وقد روینا هذا القول نصا عن بعض الصحابة - رضی الله عنهم - وعن جماعة من التابعین والفقهاء.


در این که بعد از انبیاء بهترین مردم چه کسی است بین مسلمین اختلاف نظر وجود دارد ، بعضی از معتزله و بعضی از مرجئه و تمامی شیعیان بر این اعتقادند که افضل امّت بعد از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلم ( حضرت ) علی ( علیه السلام ) می باشد . و ما این روایت را به عنوان نصّ از بعضی صحابه و گروهی از تابعین و فقها نقل نمودیم .


الفصل فی الملل والنحل ، ج 4 ، ص 181 .


ابن جوزى در مناقب أحمد از قول پسر أحمد بن حنبل این چنین نقل کرده:


عبد الله بن أحمد بن حنبل یقول : حدثت أبی بحدیث سفینه فقلت . . ما تقول فی التفضیل ؟ قال : فی الخلافة أبو بکر وعمر وعثمان ، فقلت : فعلیّ؟ قال:  علیّ من أهل بیت لا یقاس بهم أحد.


عبدالله فرزند احمد بن حنبل می‌گوید : برای پدرم حدیث « سفینه » را نقل کردم و از او سئوال کردم : نظرت راجع به فضیلت اضحاب بعد از پیامبر چیست ؟ او گفت : در رابطه با خلافت در مرحله اول ، فضیلت با ابوبکر و بعد از او با عمر و بعد با عثمان است ؛ گفتم : پس [حضرت ] علی [ علیه السلام ] چه می‌شود ؟ گفت : [حضرت ] علی [ علیه السلام ] که از اهل بیت محسوب شده و هیچ کس را تاب مقایسه با آنها (اهل بیت علیهم السلام) نیست .


 مناقب الامام أحمد لابن الجوزی ص 163.

3 -  اعتراف ابوبکر برعدم افضلیت خویش:


محدثان اهل سنت از قول ابوبکر نقل کرده اند که گفته است:


 ولّیتکم وَ لَستُ بخیرکم .


رهبری شما را پذیرفتم در حالی که  بهترین شما نبودم .


 طبقات ابن سعد ، ج 3 ، ص 182 و تأویل مختلف الحدیث ، لابن قتیبة المتوفى 276 ، ص 109   ط. دار الجیل - بیروت بتحقیق محمد زهرى النجار و تاریخ مدینة دمشق ، ج30 ، ص  304 و تخریج الأحادیث والآثار للزیعلی المتوفى 762، ط. دار ابن خزیمة الریاض وغریب الحدیث للخطابى ، المتوفى 388 ط. جامعة أم القرى بتحقیق عبد الکریم العزباوی ، تفسیر القرطبی ، ج 3 ، ص 262 و غریب الحدیث ، ج2 ، ص 35  و الإمامة والسیاسة ، ص 22 و العقد الفرید ، ج 5 ص 13 و السقیفة وفدک ، للجوهری ، ص 52 و المعیار والموازنة ، لأجعفر الإسکافی ، ص 39 و شرح نهج البلاغه ، ابن أبی الحدید ، ج 1، ص 169 و ج 2 ، ص 56  و  کنز العمال ، ج 5 ص 636 و البدایة والنهایة ، ابن کثیر، ج 5 ، ص 269.


و در روایت دیگری گفته است :


 أقیلونی ولست بخیرکم.


 من را رها کنید ( به سراغ شخص بهتر از من بروید ) که من بهترین افراد ، بین شما نیستم .


 مجمع الزوائد ، ج 5 ، ص183 و سیرة ابن هشام ، ج 2، ص 661  و تاریخ الخلفاء، ص 71 و شرح النهج للمعتزلی ، ج1 ص 169 و تفسیر القرطبی ، ج 1 ص 272 و السیر الکبیر للشیبانی ، ج 1 ص 36 و الإمامة والسیاسة ، ج1 ص 31 و المعیار والموازنة للإسکافی ، ص 39 و المعجم الأوسط للطبرانی ، ج7 ، ص 267 و کنز العمال ، ج 5 ، ص 631.


 و اگر بگویند که ابوبکر این سخن را از روی تواضع گفته است باید گفت : در جائی که از چنین سخنی موجبات اشتباه و سر در گمی افراد را باعث شود دیگر تواضع معنی ندارد .

4 - تصریحات حضرت علی علیه السلام بر افضلیت خویش:


ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کند:


وقال عثمان لعلی علیه السلام إنّک إن تربّصت بى فقد تربّصت بمن هو خیر منّی ومنک، قال: ومن هو خیر منّی؟ قال: أبو بکر وعمر.


 فقال: کذبت ، أنا خیر منک ومنهما ، عبدت اللّه قبلکم  وعبدته بعدکم.


عثمان به ( حضرت ) علی ( علیه السلام ) عرض نمود : اگر تو انتظار مرا می کشیدی من نیز انتظار کسی بهتر از تو را می کشیدم ؟ حضرت فرمود : و چه کسی بهتر از من ؟ عثمان گفت : ابوبکر و عمر .


حضرت فرمود : دروغ گفتی ، من از تو و از هر آن دو نفر ( ابوبکر و عمر) بهترم چرا که من خدا را قبل و بعد از شماها عبادت نموده‌ام .  


شرح نهج البلاغه معتزلی ، ج 10 ، جزء 20 ، ص 25 ، احتجاج طبرسی ، ج 1 ص 229 و مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1 ، ص 289 و المسترشد طبری ، ص 227 و الفصول المختارة ، شیخ مفید ، ص 261.

5 - این حکم در حق هیچ کس اجرا نشده:


اگر چنانچه این روایت صحیح است چرا حضرت امیر علیه السلام  در حق کسى این حکم را جارى نفرموده ؟ وحال آنکه تمامی اهل بیت ( علیهم السلام ) و بسیاری از صحابه و تابعین قائل به افضلیت آن حضرت بر أبو بکر و عمر بودند .


و اولین کسی که افضلیت علی را بر دیگران مطرح کرد پیامبر گرامی بود و در صورت صحت حدیث یاد شده ( نستجیر بالله ) چنین حکمی باید بر رسول خدا جاری می شد .

6 . تصریح رسول اکرم صلی الله علیه وآله برافضلیت حضرت علی علیه السلام:


 اگر این حدیث صحیح می بود ،  لازم بود که ( نستجیر بالله ) بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چنین حکمی جاری می شد چرا که آن حضرت همیشه و در همه مواقع  حضرت علی علیه السلام را بر دیگران ترجیح می داد مثل آنچه که در واقعه مباهله اتّفاق افتاد:


در صحیح مسلم و بسیاری از کتاب‌های معتبر اهل سنّت آمده است :


ولمّا نزلت هذه الآیة : (فقل تعالوا ندع أبنائنا وأبنائکم) دعا رسول اللّه ص علیّاً وفاطمة وحسناً وحسیناً فقال : اللهمّ هؤلاء أهلی.


و چون این آیه نازل شد  (فقل تعالوا ندع أبنائنا وأبنائکم) رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم علی و فاطمه وحسن و حسین را فرا خواند و گفت : خدایا ! این‌ها اهل من هستند .


صحیح مسلم ، ج 7 ، ص 120 ، ح 6373،  و ج 5 ، ص23 ، ح‏32 و کتاب فضائل الصحابة ، باب فضائل علی ، مسند أحمد ، ج 1 ، ص 185 و صحیح ترمذی ، ج 5 ، ص596 و المستدرک على الصحیحین ، ج 3 ، ص 150 و فتح الباری ، ج 7 ، ص60  و تفسیر الطبری ، ج 3 ص  212 و الدر المنثور ، ج 2 ، ص 38 و الکامل فی التاریخ ، ج 2 ، ص 293 .


زمخشری در ذیل این آیه آورده است :


 وفیه دلیل لا شئ أقوى منه على فضل أصحاب الکساء علیهم السلام.


و در این آیه قوی ترین دلیل بر افضلیّت اصحاب کساء است و دلیلی قوی تر از این وجود ندارد .


 الکشاف ، ج 1 ، ص 370 .


و بسیاری از موارد دیگر که ذکر آن به طول می انجامد همچون :


الف : عقد اخوت بین خود و آن حضرت .


ب : بستن تمام درهای منتهی به مسجد النبی مگر درب خانه امیرالمومنین علیه السلام .


ج : تشخیص او به عنوان هم کفو دخترش حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) در حالی که بسیاری از بزرگان صحابه از خواستگاران او بودند .


د :تعیین او به عنوان خلیفه و جانشین خود .


و: حضرت بارها فرموده بودند : هر که علی را دوست بدارد خدا و رسول او را دوست داشته و خدا و رسول نیز او را دوست می دارند .


ز : علی علیه السلام را نسبت به خود به منزله هارون نسبت به موسی قرار داده بودند .


ح : سلم با او را سلم با خود و حرب با او را حرب با خود قرار داده بودند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد