مجنون حضرت ابوالفضل علیه السلام

شهید عباس مجازی 

عضو اطلا عات عملیات لشکر25 کربلا 

شهادت1365/12/17-بعد از عملیات والفجر 8 دز بیمارستان 

محل دفن :گلزار شهدای شایستگان امیرکلاه بابل


وافجر8 مجروح شده بود برده بودنش یکی از بیمارستانهای شیراز. حافظه اش 

رو از دست داده بود.کسی رو نمی شناخت حتی اسمش رو یادش  رو   هم 

فراموش کرده بود. پرستاران یکی یکی اسمهارو می گفتند بلکه عکس العمل

نشان بده. 

به اسم ابوالفضل که می رسیدن شروع می کرد به سینه زدن . خیال کردند

اسمش ابوالفضل.

رفته بودم یکی از بیمارستان های شیراز . گفتند:«اینجا مجروحی بستریه که

حافظه اش رواز دست داده . فقط می دونن اسمش ابوالفضل» رفتم دیدنش.

تا دیدم شناختمش.عباس بود .عباس مجازی.

بهشون گفتم:«این مجروح اسمش عباسه نه ابوالفضل.»گفتند:«ماهراسمی که آوردیم عکس العمل نشان نداد ام وقتی گفتیم ابوالفضل شروع کرد به سینه زدن.فکر کردیم اسمش ابوالفضل.»

عباس میون دار هیئت بود.توی سینه زنی اونقدر ابوالفضل ابوالفضل می گفت که از حال می رفت بسکه با اسم ابوالفضل سینه زده بود،این کار شده بود ملکه ذهنش. همه چیز 

رو فراموش کرده بود الا سینه زدن با شنیدن اسم ابوالفضل...

برگرفته از کتاب خط عاشقی ص 85 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد