(شماره 19) و مِن حِکمَةٍ لَهُ ( علیهالسَّلام )
متن[1] و ترجمه[2] :
وَ قَالَ ( علیهالسلام )قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ وَ الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ
و درود خدا بر او، فرمود: ترس با ناامیدى، و شرم با محرومیّت همراه است، و فرصتها چون ابرها مىگذرند، پس فرصتهاى نیک را غنیمت شمارید.
شرح[3] :
مقصود امام (ع) از هیبت، ترس از طرف مقابل است. بدیهى است که ترس مانع برآورده شدن حاجت و رسیدن به هدف است، چون با روى باز سخن گفته نمىشود، و معناى نزدیکى ترس با زیان هم همین است و هم چنین، شرم با ناامیدى همراه است به دلیل همراهى شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نکردن آن، این سخن براى برحذر داشتن از ترس و شرم که هر دو نکوهیدهاند، مىباشد. باید توجه داشت که هر شرم و حیائی نکوهیده نیست. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمودهاند: « الحَیاءُ حَیاءان حَیاءُ عَقلٍ و حَیاءُ حُمقٍ، فَحَیاءُ العَقلِ هُوَ العِلمُ و حَیاءُ الحُمقِ هُوَ الجَهلُ » مجلسىّ «رحمه اللّه» در مجلّد پانزدهم کتاب بحار الأنوار پس از نقل این روایت از کتاب کافى مىنویسد: فرمایش پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله دلالت میکند بر اینکه حیاء بر دو قسم است یکى ممدوح و آن حیائى است که ناشى از عقل و خردمندى است مثل اینکه شخص از چیزى شرمنده باشد که عقل صحیح یا شرع به زشتى آن حکم کند مانند شرمندگى از گناهان و ناشایستهها، و دیگرى مذموم و آن حیائى است که ناشى از حمق و بىخردى است مثل اینکه شخص شرمنده شود از کارى که عوامّ مردم آنرا زشت پندارند و در واقع زشت نیست و عقل صحیح و شرع بآن حکم مىنماید مانند شرمندگى از پرسش مسائل علمیّه یا بجا آوردن عبادات شرعیّه. آن گاه در ادامۀ حدیث شریف حضرت امیر علیهالسلام به غنیمت شمردن فرصتهاى خوب فرمان داده، یعنى در موقع به دست آمدن فرصت، هر چه زودتر کار را باید انجام داد.
هیـولاى ترس و لهـیب هراس رفیـق زیـان است و دام حـواس
پشـیمانى و طیف شـرمندگى قرین بیأس است و درمانـدگی
و فرصت، چـو ابر رونده، عبـور نمـایـد ز انسـان و گــردد بـدور
همـانـا که پـرواى کار و مجـال زمانى که در آن، شکوفد کمال
مسازیدش از کف، بدور و رها تـبــاه و پـریــش و بــدون بـهـا[4]
_________________________________________________________
[1] فیضالاسلام، کلمات قصار، ص 1096
[2] ترجمهنهجالبلاغه(دشتى)، ص 627
[3] برگرفته از ترجمهوشرحنهجالبلاغه(فیضالاسلام)، ج 6، ص 1093 و ترجمهشرحنهجالبلاغه(ابنمیثم)، ج 5، ص 422
[4] نهجالبلاغهمنظوم-کلماتقصار، متن، ص 9
نوشته شده توسط گروه نهج البلاغه