مؤلفه حضور مردم البته در تمامی حکومتهای مردمسالار وجود دارد و مشروعیتبخش آن حکومتهاست. مردم در چنین حکومتها با حضور در انتخابات مسؤلان سیاسی کشور را انتخاب میکنند و مسؤلان در قبال مردم و نمایندگان آنها پاسخگو هستند. مشارکت سیاسی مردم در اینجا یک پیوند اعتقادی نیست، بلکه بیشتر یک عمل سیاسی هدفمند و مادی است که تنها در زمان انتخابات یا تظاهرات ایجاد میشود. بههمین سبب مسؤلان سیاسی در قبال اعتقادات مردم تعهدی ندارند و تنها به تأمین نیازهای مادی آنها میاندیشند، مگر اینکه برخی از این اعتقادات را در تضاد با تأمین منافع مادی خود بدانند. اما در جمهوری اسلامی، ایفای نقش مردم در حکومت و سیاست قبل اینکه عملی مادی باشد و به رأیدادن محدود گردد، برخاسته از پیوند اعتقادی و ایمانی مردم با نظام سیاسی است. این پیوند طبق بیانات مقام معظم رهبری بهمعنای حضور آگاهانه و مؤمنانه مردم در حمایت از نظام است. این حضور تنها یک حضور فیزیکی نیست، بلکه اعتقادی آگاهانه به دفاع از نظام است و بهگونهای است که حتی زمانیکه فرد در موقعیت انتخابات یا مناسبتهای انقلابی مانند راهپیمایی 22 بهمن قرار ندارد، از لحاظ اعتقادی با نظام سیاسی احساس نزدیکی میکند. بنابراین وقتی که ارزشهای نظام بهخطر میافتد بهصورت خودجوش بهدفاع از نظام برخاسته و خود موقعیتهای ممتازی همچون 9 دی 1388 را خلق میکند. بنابراین حضور مردم در جمهوری اسلامی خلق کننده موقعیت دفع تهدید و تضمین ثبات انقلاب و نظام سیاسی است. دفع تهدید و برقرای امنیت بیرونی و تضمین ثبات و پایداری در داخل اهداف ویژه و معنای اصلی سیاست بهشمار میروند و این اهداف ویژه در جمهوری اسلامی با حضور آگاهانه و مؤمنانه مردم خلق میشود.حضور مردم در جمهوری اسلامی بهمعنای پیوند امت با امام است. چنین حضوری ماهیتی اسلامی و توحیدی دارد، چرا که پیوند مسلمین و شیعیان با رهبر خود که مجتهدی جامعالشرایط است، برخاسته از اعتقادات و باورهای دینی آنهاست. مقام معظم رهبری در تبیین مفهوم ولایت به همین موضوع اشاره میکنند از این رو باید گفت حضور مردم گوهر ویژه سیاست در جمهوری اسلامی است.
در حکومتهای مردمسالار سکولار حمایت مردم از حکومتها سبب تقویت ثبات داخلی و امنیت بیرونی آنها میشود، اما این حکومتها چون معتقدند هدف وسیله را توجیه میکند، از هرگونه هدف مادی برای حفظ خود استفاده میکنند. جمهوری اسلامی که تلاش میکند بر مبنای لوازم و برنامههایی که اسلام تجویز میکند، حکومت کند، تنها میتواند متکی به حضور مردم امنیت بیرونی و ثبات داخلی خود را تضمین کند. این حضور بهترین وسیله حل شکافهای بالقوه و بالفعل داخل کشور اعم از شکاف قومی، طبقاتی، نسلی و سایر چالشها داخلی است. همچنانکه حضور مردم در راهپیمایی 9 دی نیز بساط فتنه را جمع کرد و جلوگیری از وقوع دوباره فتنهها بسته به چنین حضور مردمی است.
در هر جامعهای باید تمامی بخشها با گوهر ویژه سیاست در آن جامعه ارتباط داشته باشد، در غیر اینصورت و بهویژه زمانیکه این حوزهها در تقابل با آن گوهر ویژه باشد، ثبات و آرامش داخلی کشور بههم میریزد و سبب چالش و بحران میگردد. در جمهوری اسلامی در تمامی ارکان جامعه باید حضور مردم گنجانده شود و این نمیتواند یک موضوع نمایشی باشد. بهعبارت دیگر اگر حضور مردم بهمعنای پیوند اعتقادی و فکری آنها با سیاست است، بخشهای اساسی آن جامعه باید بهگونهای باشد که مردم اعتقاد و باور داشته باشند که در این بخشها حضور دارند و بخشهای مذکور متشکل از حضور مردمی است. همچنین این بخشها باید تجسم اعتقادات و گرایشات مردم باشند تا این حضور معنا پیدا کند.
مهمترین خطری که در اینجا وجود دارد، انحصارگرایی است. انحصارگرایی و ویژهخواری دو تأثیر منفی بر حضور مردم و پشتیبانی آنها از حکومت میشود. اولین تأثیر اینکه اعتقاد مردم به نظام را تخریب میکند و پیوند فکری و ایمانی آنها با نظام و حضور در صحنههای دفاع از حکومت را از بین میبرد. دوم اینکه حضور مردم که ماهیتی یکپارچه و هویتی واحد دارد و بهمعنای وحدت در عین کثرت است را دچار شکاف و انشقاق میکند.
انحصارگرایی میتواند در سه حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ رخ دهد. در جمهوری اسلامی ساختار مردمسالار قدرت و وجودکانالهایی برای مشارکت مردم در قدرت سیاسی، انحصارگرایی در عرصه سیاسی را تا حد زیادی از بین میبرد، اما در حوزه اقتصاد وفرهنگ این خطر وجود دارد. مقام معظم رهبری برای مقابله کردن با انحصارگرایی در عرصه اقتصدای و مردمیکردن این حوزه تاکنون در قالب توصیه، تذکر و ابلاغ برنامههای مشخص به دولتها، اقدامات زیادی را انجام دادهاند. تأکید ایشان بر مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، ابلاغ فرمان هشت مادهای مبارزه با فساد و ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 از جمله اقدامات برجسته ایشان در مردمی کردن بخش اقتصادی کشور است. موفقیت بخش اقتصاد زمانی مشخص میشود که ببینیم این بخش با گوهر سیاست یعنی مردمی بودن چقدر نزدیک است. طی سالهای گذشته هرچند اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است، اما خطر وجود جریانهای انحصارگر که دستی در فساد اقتصادی دارند، موضوعی است که این روزها مشاهده میشود و میتواند ضربات بزرگی بر کشور وارد کند، هرچند اقتدار قوه قضائیه در مقابله با فساد اقتصادی با این خطر مقابله میکند.
انحصارگرایی در حوزه فرهنگ با ظرافت زیادی همراه است. همچنین مردمیبودن این حوزه نیز نیازمند تعریف است. در حوزه فرهنگ برای اینکه حضور مردم تجلی یابد، باید این حوزه برآیند افکار و اعتقادات مردم باشد. اکنون دیگر با گذشت بیش از سی سال از عمر انقلاب اسلامی و حضور گسترده و فراگیر مردم در راهپیمائیهای انقلابی اثبات شده است که اکثریت مردم ایران طرفدار جمهوری اسلامی بوده و وحدت و ثبات کشور را میخواهند.
هرچند در میام مردم افرادی هم وجود دارند که تمایلی به جمهوری اسلامی ندارند، اما خواهان براندازی آن نیستند. در حالیکه برخی جریانهای سیاسی با مطبوعاتی که در اختیار دارند، همواره سعی میکنند از جانب این اقلیتی که با نظام همراه نیستند سخن گفته و آنها را شمار بزرگی تلقی کنند که خواهان از بین رفتن نظام هستند. این کار تحمیل یک دیدگاه خاص بر مردم است که با ابزارهای ارائه اطلاعات و تحلیلهای غیرواقعی سعی میکند الگوی فکری یک جریان سیاسی خاصی را بر مردم تحمیل نماید. درفتنه 88 و ماههای قبل از آن این موضوع با قدرت تمام توسط مطبوعات اصلاحطلب دنبال شد، اما تنها موجب برانگیختن بخش کوچکی از مردم گردید و اکثریت جامعه با برگزاری راهیمائیهای انقلابی و از جمله راهپیمائی بینظیر 9 دی 88 اثبات کردند که آنچه جریان اصلاحطلب در مطبوعات خود منتشر میکرد، سخن اکثریت نیست. مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود با اشاره به این موضوع فرمودند: « حجم عظیم تبلیغات دشمن، می خواست فتنه گران را مردم ایران معرفی کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند. آن تبلیغات دشمن، با این حرکت مردم، به کلی نقش بر آب شد. یعنی مردم نشان دادند که این اجتماع، مردم ایران است. تحلیل گران خارجی وقتی نگاه کردند، گفتند: هیچ اجتماعی با این بزرگی، با این طپش با این شور و هیجان وجود نداشته است. این است حقیقت 9 دی. این حرکت، حرکت بزرگی بود و کار بزرگی هم انجام گرفت.»
نکته مهم اینکه امروزه دشمنان انقلاب اسلامی، همانها که فتنه 88 را طراحی کردند، محور اصلی کار خود را بر این مبنا گذاشتهاند که خود را نه دشمن مردم ایران بلکه دوست آنها معرفی کنند و وانمود کنند که در کنار مردم قرار دارند و خواستههای آنها را دنبال میکنند. دشمن در این کار بهدنبال ترجمه خواستههای مردم بهزبان خود و مصادره کردن این خواستهها و گرایشها در چارچوب برنامههای خود است. این کار با هدف جدا کردن مردم از نظام جمهوری اسلامی صورت میگیرد. بنابراین دخالت دادن مردم در تمامی حوزهها؛ نقش اساسی در حفظ ثبات نظام دارد. بهنظر میرسد در شرایط کنونی مصادره بهمطلوب کردن حضور مردم و تبدیل آن به پشتوانه قدرت یک جریان سیاسی خاص یک موضوع مهم است که میتواند در ماههای آینده عرصه سیاسی را بهخود مشغول کند.
نوشته شده توسط :سرباز ولایت