چهل حدیث زیبا به همراه ترجمه در مورد فضیلت زیارت ثامن الحجج امام رضا علیه السّلام.
آرزوی جهاد جانم را میسوزاند؛ مجالی نبود. اویسوار دوستدار دیدار پیامبر صلّیاللهعلیهوآله بودم؛ میسّر نمیشد. بر دلم گذشت کاش پیامبر صلّیاللهعلیهوآله مرا ببیند! از آرزویش هم خجل شدم. اینگونه که من مسلمانی کرده بودم، جز به چشم خشم و غضب مرا نمیدیدند.
گفتم به خانهی خدا میروم. گام از گام نتوانستم بردارم؛ که هیچ تناسبی بین میهمان و میزبان ندیدم. از هرچه ثواب و نیکی که گفته بودند، تنها یکی شایستهی من بود: ترس از عذاب! و دریغ که آن هم، رو به سوی یأس داشت! و یأس لغزشگاهی بود همخانهی کفر. وای بر من اگر از رحمت خدا مأیوس میشدم!
و همین که نام رحمت از ذهنم گذشت، رحمت خدا جلوهگر شد. رحمتی که بر غضب پیشی گرفته است. امام هشتم را به یاد آوردم؛ امام مهربان؛ امام رؤوف.
بارها به زیارتش رفته بودم و مرا نرانده بود. من نرفته بودم؛ او مرا برده بود. او را دوست میداشتم. در حضورش از پلیدی و نیاز خود شرمی نداشتم. کودک هر چه که چشمی به دستی نداشته باشد، بر سفرهی پدر مینشیند؛ بی هیچ خجلتی. و پدر نیز سفره میگستراند. بی هیچ منّتی. پدر همیشه پدر است و پسر هماره پسر.
به زیارتش رفتم و آنچه میخواستم که نه، صدها برابر آنچه میخواستم را دریافتم. نگاه پرعطوفت رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله را میخواستم، و حال در کنار آن حضرت بودم؛ در رکابشان میجنگیدم و در برابرشان شهید میشدم؛ زنده میشدم؛ زندهای که روزیاش به دست پروردگار است؛ در جوار پروردگار. حجّ و عمره میخواستم و حال هزاران حجّ و عمرهی مقبول داشتم. زیارت خانهی خدا میخواستم و حال خود خدا را زیارت کرده بودم؛ آن هم نه در مکّه؛ در عرش. ثوابم دیگر ترس از دوزخ نبود. بر دوزخ حرام شده بودم. ثوابِ من امید بود؛ امید به رحمت پروردگار؛ امید به همنشینی با امامان؛ امید به شفاعت؛ امید به خدا.
بیاختیار خم شدم. آستان رضا علیهالسّلام را، جای پای زائران رضا علیهالسّلام را بوسیدم. عطر بال فرشتگان را داشت.
(رضا بیات)
حجم فایل: 1.35 مگابایت
لینک دانلود: مستقیم
رمز: www.aboutorab.com
نوشته شده توسط گروه دانلود