خوشا به حال خباب إبن أرت(حکمت41)

(شمارۀ41) و مِن حِکمَةٍ له ( علیه­السّلام )

خوشا به حال خَبّاب إبن أرَت

 

یَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ ابْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً

طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ

خداى خباب بن ارت را رحمت کند او از روى میل اسلام آورد و از روى اطاعت خدا هجرت کرد. و بزندگى ساده قناعت نمود. و از خدا خشنود و در تمام دوران زندگى مجاهد بود

خوشا به حال کسى که بیاد معاد باشد. و براى روز حساب عمل کند و بمقدار کفایت قناعت نماید. و از خدا راضى باشد.


شرح:

    خبّاب ابن أرت کیست؟

نام و نسب او، خباب بن ارت بن جندلة بن سعد بن خزیمة بن کعب بن سعد بن زید منات بن تمیم است، کنیه او را ابو عبد الله و ابو محمد و ابو یحیى گفته‏اند. مادرش هم از زنانى بود که ختنه مى‏کردند.

او از مسلمانان بسیار قدیمى بود و گفته شده است ششمین مسلمان است. در دوره جاهلى گروهى او را به اسیرى گرفتند و در مکه او را فروختند. او را به آهنگری گماردند و حرفه اش ساختن شمشیر شد.

او از شمار شکنجه شدگان در راه خداوند بود. ابن ابی الحدید می گوید دومی به روزگار خلافت خود از او پرسید: از مردم مکه چه کشیدى؟ گفت: پشت مرا نگاه کن، به پشت او نگریست و گفت: تا کنون پشت هیچ مردى را چنین ندیده‏ام، خباب گفت: آرى، براى من آتشى مى‏افروختند و مرا با پشت بر آن مى‏افکندند و پشت من آن را خاموش مى‏کرد.

در جنگ بدر و دیگر جنگها شرکت کرد و در خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله جهاد کرد. خبّاب از فقراى برگزیده مسلمانان بود و از بیماری هم رنج می برد با این حال شکایت نمی کرد و راضی به رضای خدای سبحان بود.

بعدها خباب ساکن کوفه شد و در همان شهر در سال سى و هفت یا سال سى و نهم هجری پس از شرکت در جنگهاى صفین و نهروان در التزام حضرت على علیه السّلام در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. امیرالمؤمنین علیه السّلام بر پیکرش نماز گزاردند و او پشت کوفه به خاک سپرده شد. او اوّل کسى است که در بیرون کوفه دفن گشته و پیش از آن مردم مردگانشان را در خانه‏ها یا جلوی خانه‏هایشان دفن مى‏نمودند.

پسرش عبد الله بن خباب را خوارج کشتند و حضرت على علیه السّلام خون او را از ایشان مطالبه کردند و همین موضوع را بر ایشان حجت آوردند.[1]

* * * * *

بنا به این کلام حضرت امیر علیه السلام خباب از یاران خجسته ایشان بوده که رستگار شده است. حضرت جهات رستگاری او را در پنج ویژگیش می دانند:

1.       با میل و رغبت اسلام آوردن

2.       هجرت کردن برای اطاعت از خدا

3.       قناعت

4.       راضی بودن به قضا و قدر الهی

5.       زندگی مجاهدانه (همراه با تلاش و کوشش فراوان)

به نظر می رسد امیرالمؤمنین علیه السّلام در جمله پایانی دلیل بسیاری از توفیقات خبّاب را به یاد معاد و روز حساب بودن دانسته اند و بار دیگر بر قناعت و راضی بودن به رضای خداوند متعال تاکید فرموده اند.

پی نوشت ها:

 [1] برگرفته از دو منبع: جلوه‏تاریخ‏درشرح‏نهج‏البلاغه‏ابن‏ابى‏الحدید، ج 7 ، صفحه‏ى 264   و   ترجمه‏وشرح‏نهج‏البلاغه(فیض‏الاسلام)، ج 6 ، صفحه‏ى 1109

 

نوشته شده توسط حمید سودیان

نظرات 1 + ارسال نظر
Persian-Talk چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 22:19 http://persian-talk.com/links/

سلام دوست خوبم
وبت خیلی قشنگه
لطفا به سایت منم سر بزن
اگه میل به تبادل لینک داشتید لطفا سایت بنده را به مشخصات زیر لینک نمایید و فرم تبادل لینک را پر کنید

عنوان : پرشین تاک
شرح : تالار گفتمان پرشین تاک
آدرس : http://persian-talk.com

.
.
.
یادت نره ها سر بزنی
Persian-Talk
سایت پرشین تاک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد