خود را به زحمت نینداز تا رستگار شوی!

(شمارۀ 36) و مِن حِکمَةٍ له ( علیه­ السّلام )

خود را به زحمت نینداز تا رستگار شوی!

 

امیرالمؤمنین علیه­السّلام در مسیر حرکتشان به شام با دهقان­های شهر انبار روبرو شدند. دهقان­ها از مرکب پیاده شدند و با سرعت به سوى ایشان شتافتند و مراسمى که نشانه ذلت در برابر فرمانروایان بود انجام دادند. حضرت علی علیه­السّلام فرمودند:

 

مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟    فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا

(شمارۀ 36) و مِن حِکمَةٍ له ( علیه­ السّلام )

خود را به زحمت نینداز تا رستگار شوی!

 

امیرالمؤمنین علیه­السّلام در مسیر حرکتشان به شام با دهقان­های شهر انبار روبرو شدند. دهقان­ها از مرکب پیاده شدند و با سرعت به سوى ایشان شتافتند و مراسمى که نشانه ذلت در برابر فرمانروایان بود انجام دادند. حضرت علی علیه­السّلام فرمودند:

 

مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟    فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا

فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ

وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار

 

این چه کارى بود که شما کردید؟     عرض کردند این آدابى است که ما برای بزرگ­داشت امیران خود انجام مى‏دهیم.

امام فرمودند: به خدا سوگند از این عمل زمامداران شما سودی نمی­برند، و شما با این کار در دنیا خود را به سختی می­اندازید و در قیامت هم بدبخت می­شوید.

چه زیان بار است مشقت کشیدنی که در پس آن مجازات الهى باشد و چه پرسود است آسودگی و رها کردن مشقت که همراهش امان از آتش جهنم هم باشد.

 

شرح:

    عبادت خداوند متعال باید تنها از همان راهی انجام شود که خود پروردگار عالم فرموده است و آن را می­پسندد. هنگامی که به ابلیس لعین فرمان دادند بر حضرت آدم علیه­السلام سجده کند، از خداوند خواست او را از این کار معاف دارد در عوض او عبادتی خواهد کرد که نه هیچ فرشته­ای و نه هیچ پیامبری آنچنان خدا را عبادت نکرده باشد. خداوند متعال به او فرمود:

نیازی به عبادت تو ندارم، من تنها می­خواهم به آن گونه­ای عبادت شوم که خود بخواهم نه به هر گونه­ای که تو می­خواهی.[1]

    بر همین اساس است که بسیاری اوقات کسانی خود را به زحمت زیادی می­اندازند ولی چون از طریقی که خدا امر کرده عمل نمی­کنند اجری ندارند. اینان در دنیا و آخرت خسران زده­­اند. قرآن می­فرماید:

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً

الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعا [2]

بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین(مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟

 آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گمراهانه است(آنگونه که خدا می­خواسته نیست) ؛ با این حال، مى‏پندارند کار نیک انجام مى‏دهند!»

 در نهج­ البلاغه سخنی از امیرالمومنین علیه­­السلام آمده که در مورد چنین افرادی می­فرمایند:

چه بسیار روزه داری که از روزه­­اش جز گرسنگی و تشنگی بهره­­ای ندارد و چه بسیار شب زنده­ داری که از شب زنده­ داریش بهره­­ای جز بیداری و خستگی ندارد؛ چه خوب و پسندیده است خوابیدن زیرکان و روزه­ خواریشان (در مقایسه با کسانی که شب زنده داری و روزۀ آنها مقبول نیست) [3]

* * * * *

    در فراز آخر حدیث مورد بحث ما (حکمت سی و ششم) حضرت علیه­السلام به همین نکته اشاره می­کنند. کسانی که خود را به زحمت می­اندازند و فرمانروایان را با ذلت خود تکریم می­کنند هم سختی دنیا را دارند و هم عذاب آخرت را. بنا بر این آسودگی کسانی که در مقابل صاحب منصبان چنین نمی­کنند بسیار پر سود است زیرا علاوه بر راحتی دنیا امان از عذاب آخرت را هم در پی دارد.

    اما ممکن است سؤال شود آیا تکریم بزرگان یا مثلاً تکریم مهمان کار پسندیده­­ ای نیست؟ اگر هست چگونه تکریم کنیم؟

    در پاسخ می­گوییم اصولاً تکریم خلایق و ذلت در مقابل آنها در صورتی نکوهیده است که فرد این کار را تنها برای خوش آمد آنها و بردن بهره و سودی یا دفع ضرری از این کار انجام دهد. چنین فردی اگر بهره و سود خود یا دفع ضررش را وابسته به خوش آمد مخلوق بداند مشرک شده است زیرا از لوازم توحید آن است که ما سود و زیان خود را تنها در ید خالق عالم بدانیم. همچنین انسان موحد جز پروردگار عالم را شایسته تکریم و تمجید نمی­داند و جز در مقابل حضرت حق خود را ذلیل نمی­داند زیرا دیگران هر چه دارند از لطف و کرم خداوند دارند و هیچ کس خارجِ مِلک خدا چیزی برای خود ندارد.

    اما اگر خدای متعال خود ما را امر به خشوع و خضوع و تذلل در مقابل یک مخلوق کند و ما این کار را برای رضای خدا انجام دهیم و این کار را همانگونه که خدای متعال امر فرموده انجام دهیم، این کار نه تنها شرک نیست بلکه مصداق بارز عبودیت و حتی لازمه آن است. ماجرای فرمان سجده بر حضرت آدم علی­نبینا­و­آله­و­علیه­السلام یکی از بهترین مثالهای فرمان خدا برای خشوع در مقابل یک مخلوق است. البته واضح است که اطاعت خداوند در این امور بیش از هر چیز نشان دهنده خضوع و خشوع در مقابل خود خداست نه مخلوقش. یکی از معروفترین مواردی که خداوند متعال امر به تذلل در مقابل مخلوق کرده است فرمان تذلل در مقابل پدر و مادر است. قرآن در این مورد می­فرماید:

وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیراً [4]

و بالهاى ذلت و تواضع خویش را از روی محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان‏گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»

* * * * *

    پس تکریم دیگران و تذلل در مقابل آنان به طور کلی نهی نشده است تنها باید توجه داشت که این کار را مطابق امر خدا و برای رضای او انجام دهیم و الا مصداق تملق و چاپلوسی خواهد بود. بنا بر این آشنایی با آداب معاشرت دینی در این امر ضرورت دارد.

    ما در اینجا تنها به ذکر یک ادب که در روایات وارد شده بسنده می­کنیم و علاقه­ مندان را به کتب مفصل نوشته شده در این مورد ارجاع می­دهیم.

1- از حقوق مهمان است که او را تا دم در جایی که در آن مهمان تو بوده همراهی کنی[5]

 

پی نوشت­ها:

[1] بحارالأنوار ج : 11 ص : 141

[2] 103 و 104 کهف

[3] مستدرک‏الوسائل ج : 7 ص : 367

[4] 24 اسراء

[5] وسائل‏الشیعة ج : 12 ص : 226

نوشته شده توسط گروه نهج البلاغه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد