سوالی در خصوص احادیث زیارت قبور مطرح است که شما که زیارت قبور را شرک می دانید با زیارت نمودن شخص پیامبر از قبور چه می کنید؟
از احادیثی که صحاح و سنن آنها را نقل کردهاند، استفاده میشود که پیامبر
خدا به علّتی، بطور موقّت از زیارت قبور نهی کرده بود سپس اجازه داد که
مردم راهیِ زیارت آنها شوند.
شاید علت نهی این بوده که اموات گذشته آنان، غالباً مشرک و بت پرست بوده
اند و اسلام علاقه و پیوند آنان را با جهان شرک قطع کرده بود. ممکن است علت
نهی چیز دیگری بوده باشد و آن این که گروه تازه مسلمان، بر سر خاک مردگان
به باطل نوحه سرایی می کردند و سخنان خارج از ادبِ اسلامی به زبان می
راندند. ولی پس از گسترش اسلام و پا برجایی نهال ایمان در دل افراد، این
نهی برداشته شد و پیامبر گرامی به خاطر منافع تربیتی که در زیارت قبور هست
اجازه داد تا مردم به زیارت قبور بشتابند. نویسندگان سنن و صحاح در این
زمینه چنین نقل میکنند:
پرسش :چرا شیعیان بر «مهر» سجده می کنند؟ دلیل فقهی این عمل چیست؟
پاسخ:
1- به لحاظ فقهی، اختلاف فقه شیعه با دیگر فرق اسلامی این است که آیا سجده
در نماز بر هر چیزی صحیح است یا باید بر اشیاء خاصی سجده کرد؟
فقه شیعه معتقد است که سجده بر امور خوردنی و پوشیدنی و بعضی از معادن صحیح
نیست و سجده مثلاً بر سنگ و گیاه ناخوردنی و خاک و چوب و... صحیح است. و
نمیتوان مثلاً بر فرش (که از پشم یا پلاستیک و مواد نفتی باشد) سجده کرد.
اکنون که زندگی ما به گونهای شده است که بعضی مواقع در مکانی نماز
میگزاریم که زیر انداز ما، قابل سجده صحیح در نماز نیست؛ ما قطعهای از آن
چه که سجده بر آن صحیح است را تهیه کرده و به عنوان محل سجده استفاده
میکنیم. امام صادق(ع) میفرماید: سجده جایز نیست مگر بر زمین یا آن چه از
زمین روید الا آن چه که پوشیدنی و خوردنی است.[1]
اینکه انبیاء اقرار به گناه کرده اند و از خداوند همواره طلب مغفرت مى
نمودند، آیا ضررى به نبوت و عصمت آنها نمى زند؟ و آیا براى آنها نقص نمى
آورد؟
قبل از وارد شدن به اصل جواب، به بیان چند مقدمه مى پردازیم:
1. «عصمت» برگرفته از کلمه «عصم» به معناى نگهداشتن و مانع شدن است([1]) و
در اصطلاح «نیروى درونى است که شخص را از گناه و حتى از خطا و اشتباه منع
مى کند»([2]) و طبق تعریف دیگر «عصمت لطفى است از طرف خداوند، که شخص را از
انجام فعل قبیح باز مى دارد([3])، به این معنا که انسان در اثر ایمان و
شناخت و یقین کامل، داراى روحى مى شود که با کمال آزادى و آگاهى هرگز نه
تنها گناه نمى کند بلکه اندیشه و فکر گناه هم در ذهن او خطور نمى کند([4]).
سوال :چرا تعیین جانشین برای پیامبران پیشین مطرح نبوده است و فقط برای خاتم النبیین ضرورت داشته است؟
پاسخ کامل :
دوست عزیز٬ فرض را مسلّم گرفتهاید و بر اساس آن، به ایراد وارد کردن همت
گماردهاید. فرض شما این است که پیامبران گذشته، وصّی و جانشین نداشتهاند و
این مطلب فقط در مورد پیامبر اسلام است، با این که آنان به داشتن وصّی
سزاوارتر و محتاجتر بودهاند.
فرض شما باطل است و امکان ندارد پیامبری از دنیا برود و کسی را به امر خدا به عنوان جانشین معرفی نکرده باشد.
علی ابن ابیطالب در وصف جهاد شیعیان اینگونه بیان میکند:ایها الناس
المجتمعه ابدانهم المتفرقه اهوانهم، ما عزّت دعوة من دعاکم و استراح قلب من
قاساکم، کلامکم یوهی الصُم الصلاب و فعلکم یطمع فیکم و عدوکم فاذا دعوتکم
الی المسیر ابطأتم و تثاقلتم و ... والله لوددت لو انی اصرفکم صرف الدینار
بالدراهم عشرة منکم برجلٍ من اهل الشام. «نهجالبلاغه 94».حال چگونه شیعیان
مدعی ولایت و محبّت علی ابن ابیطالب هستند.؟
پرسش :ابوسفیان بعد از فتح مکه اسلام آورد و به دستور پیامبر اسلام٬ بت های
کعبه را درهم شکست و این از فضایل اوست. چرا شیعیان با این صحابی نامدار٬
خصومت دارند؟
پاسخ :ابوسفیان به عنوان یکی از بزرگان قریش، بیشترین دشمنی را با اسلام
انجام داد. در هیچ کتاب تاریخی معتبر ذکری از شکستن بتهای مکه توسط
ابوسفیان به میان نیامده است. بلکه اسلام او از روی اجبار و ترس شمشیر بود
که هنگام نزدیک شدن سپاهیان اسلام به مکه رخ داد.
ابن هشام بعد از نقل واقعة آمدن ابوسفیان همراه عباس به میان سپاه پیامبر ـ
صلّی الله علیه و آله ـ میگوید:«... چون عمر بن خطاب (خلیفة دوم)
ابوسفیان را دید گفت: این ابوسفیان دشمن خداست «الحمدالله الّذی امکن منک
بغیر عقد و لا عهد» ...و سپس خود را به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و
آله ـ رسانید و گفت: ای رسول خدا این ابوسفیان است آن را به من واگذار کنید
تا گردن او را بزنم و ...(۱) »
پرسش:شیعه هیچ دلیلی برای متعه ندارد.
پاسخ :آیه 24 از سوره نسا می فرماید:« فما استمتعتم به منهنّ قآتوهنّ
اجورهنّ فریضةً»( پس هرگاه از آن زنان بهره مند شدید، مزد آنان را که مهر
معین است بپردازید.الفاظ این آیه به روشنی گواه بر آن دارد که این آیه در
مورد ازدواج موقت است.
1)سیوطی در کتاب تفسیر« درالمنثور» از ابن جریر و سدی نقل می کند که آیه
فوق در مورد متعه است.( درالمنثور، ج 2، ص 140، ذیل آیه یاد شده)
شبهه:شیعیان برای لعن هیچ دلیل قرآنی ندارند و فقط با چند روایت ضعیف لعن میکنند.
پاسخ:با بررسی آیات الهی روشنی می شود که لعن شد گان در قرآن عبارتند از:
1_ کفار:
إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ
لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النّاسِ أَجْمَعینَ* (1)
«کسانى که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.» ...
متعه ساخته شیعیان صفوی است؟
متعه یکی از مسائل اختلافی میان شیعه و مخالفان شیعه ( اعم از اهل سنت و
وهابیت ) می باشد .در باب رد نمودن شبهات اهل سنت و وهابیت ، علمای شیعه
همواره با ادله قرآنی و روایی اهل سنت ، مخالفان را منکوب نموده اند .یکی
از ادله شیعه در رد تحریم متعه ، باقی ماندن ابن عباس بر تحلیل متعه می
باشد .اهل سنت و وهابیت مدعی هستند که ابن عباس از نظریه حلیّت متعه رجوع
نموده است ولی این سخن آنان در حالی است که منابع فراوانی از آنان به صراحت
مدعی هستند که ابن عباس هرگز از نظرش در مورد متعه ( یعنی حلیّت آن و
مخالفت با تحریم عمر بن خطاب ) هرگز رجوع نکرده است .در این مقاله ، به
برخی از منابع مخالفان در مورد عدم رجوع ابن عباس از حلیّت متعه اشاره
خواهیم نمود .