شیعه نیوز :
« یا حق »
در این پست مجموعه ای کتاب پیرامون موضوع حج قرار داده شده است
دانلود در ادامه
« یا حق »
در این پست مجموعه ای کتاب قرار داده شده است
مجموعه کتاب-4
منتظر بقیه ی بخش های آن باشید !
دانلود در ادامه
« یا حق »
در این پست مجموعه ای کتاب قرار داده شده است
مجموعه کتاب-3
منتظر بقیه ی بخش های آن باشید !
دانلود در ادامه
برای دانلود مداحی بروی گزینه دانلود زیر کلیک کنید
کی مثل من غریب و تنهاست (حاج محمود کریمی / فاطمیه دوم 1390) 1,521 کیلو بایت زمان: 0:04:19 |
|
میری زهرا، مونده حالا علی و ... ( حاج مهدی سلحشورر / فاطمیه دوم 1390 ) 2,566 کیلو بایت زمان : 0:10:54 |
|
روزای بی تو چه غمگینه غمگینه (حاج محمود کریمی / سال 1389 / فاطمیه سال 1389 ) حجم فایل 1,583 کیلو بایت |
|
بارونه، بارونه بارونه، چشمامون برا تو گریونه ( حاج محمود کریمی فاطمیه دوم 1389 ) 2,396 کیلوبایت |
|
پیچیده تو کوچه شمیم یاس پرپر (حاج مهدی سلحشور / فاطمیه اول 1389 ) 1,262 کیلو بایت |
فاطمه جان ، شرمسارم و از خجالت نمیدانم چه بگویم ،
حتی نمی دانم از دست خودم عصبانی باشم یا از دست دیگران! ،
اصلا نمی دانم چرا ما آدم ها بعضی موقع ها با خودمان چه کارهایی که نمیکنیم ،
برخی مواقع ما آدم ها آب بر روی حسین (ع) می بندیم ،
گاهی ما آدم ها از طفل بی گناهی هم نمی گذریم ،
گاهی ما آدم ها سر بالای نیزه میبریم ،
و ...
و ...
نمی دونم تابحال داغ عزیزی را دیده اید یا نه ،
ولی انشاءالله هیچ موقع داغ عزیز نبینید ،
آنهایی که دیده اند میدانند چه سخت است و چه جانسوز ،
و خوب می دانند که در آن ساعات و در آن روزها چه به سرشان می آید! ،
ولی من فدای فاطمه زهرا (س) بشوم که ما آدم ها ،
در ایام سوگواری آن چه کارها که نمی کنیم ...
...
خدایا نمی دانم ، آیا ما فردای قیامت می توانیم جواب تک تک کارهایمان را بدهیم ، یا ...
آیا این شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم ، آن روز به کارمان می آید ،
یا باید برای همین کلمه هم آنجا جواب بدهیم! ، که چرا گفتیم و عمل نکردیم ،
که چرا بر سینه و سر زدیم ولی ...
دلم خون شد و هیچ نتوانستم بگویم جز همین چند خط ...
لطفا جهت اطلاع بیشتر به "پخش سریال طنز در سیمای شیعه همزمان با آغاز ایام فاطمیه" مراجعه نمائید .
... و فقط از امام زمان (عج) معذرت میخواهم!!!
از علی هم روی پوشاندی؟!
دگر هنگام رفتن بود، تو را ای دخت پیغمبر، سوره ی کوثر، چه سان در این جهان آزرده کردن سخت مشکل بود و قومی وه! چه کوشیدند تا به همراهی طفلانت دست برآری - ولی یک دست - و خواهی از خدا...
"عجّل وفاتی"
ازگریه عرش آسمان دریا شد یک قطره چکید و مثل عاشورا شد
با شال عزا مرد غریبی می گفت ایام عزای مادرم زهرا(س) شد
اهل سنتی که واقعه شهادت را شنیدند گریه کردند !
و هر سال هم در این ایام عزاداری می کنند!!
فرارسیدن ایام فاطمیه بر آزادیخواهان جهان بویژه مسلمان تسلیت باد.
نماز بی ولایت بی نمازیست
عبادت نیست نوعی حقه بازیست
-----------------------------------------
هر بلایی کز تو آید رحمتیست / هر که را رنجی دهی خود رحمتیست
زان به تاریکی گذاری بنده را / تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند/ تا که با عشق تو پیوندم زنند
این یک دیدار خودمانیست , شاید به قول امروزیها یه جوری بتونم بگم که میتینگ جانبازان اسلام . دیداری از جنس درد عشق . اینجا تنها جایی هست که رهبر به سمت میهمانان میرود و اینقدر عاشقانه در آغوششان میگیرد . بوسه های متمادی بر صورت و گلوی جانبازان به خوبی از ویژگی این دیدار برایمان میگوید .
راستی اینها همانانی نیستند که برخی از مسئولین از دیدنشان اکراه دارند !!!!
جانبازان 70% به بالا ( میدانم که این درصد را خیلی از مسئولین قبول ندارند و اعتقاد دارند که با مرور زمان برخی از این ضایعات ترمیم شده واقعا باید تلخ خندید ) و قطع نخاعی . در چهره هایشان غمی را میتوان دید که جنس آن متفاوت از دردهای ماست . غمهای ما بوی بنزین و نان و طلا دارد .و از این نالانیم که چرا بیشتر نداریم . و غمهایی اینان در این است که چرا نای بلند شدن برای فدا شدن ندارند . غمهای اینها غم خانه نشینی در زمان غربت رهبرست . غم فتنه و غم تنهایی عبد صالح خدا . غم اینها غم آلزایمر برادران دیروز است که البته دیگر آنها را برادر صدا نمیکنند . احتمالا پیشوند اسمشان دکتر , مهندس و ... دیگر اگه خیلی هم خودشان را فراموش نکرده باشند از لفظ حاجی استفاده میکنند . البته این حاجی معنی حاجی زمان جنگ را نمیدهد معنای این حاجی را باید در فرهنک لغات بازار جست . درحالی که عمارنماها امروز در حال شمارش تعداد صفرهای اختلاس بزرگ هستند این قبیله مشغول شمارش یاران امام خویش هستند .
راستی چرا اینقدر تنهایی آقا ...؟
خبرگزاری
فارس : جانباز روی تخت خوابیده و دهانش نیمه باز است. و دوباره در عمق
همان سکوت صدایی شبیه ناله از گلویش خارج میشود و با پیچ و تاب میچرخد به
سمت آقا. رهبر که صدای ناله توجه ایشان را هم جلب کرده است میگویند:
"سلام" و جانباز دیگر ناله نمیکند و آقا به احوالپرسیها ادامه میدهند.
و
حالا رهبر رسیدهاند کنار تخت همان جانباز. گویا نمیتواند حرف بزند. همه
ساکتاند. با دستهای بیرمقش دست مجروح آقا را گرفته است و میکشد روی
صورتش. جانباز به صورتی ممتد ناله میزند.
نالههایی که کم کم صدای هق هق همه را بلند میکند. خانمها هم که تخت این جانباز جلوی جایگاه آنهاست، دارند بلند بلند گریه میکنند. جانباز هنوز دارد ناله میکند. آقا این یکی را چندین بار میبوسند. و او گویا دارد با نالههایش با آقا حرفهایی میزند که فقط دو جانباز یعنی خودش و آقا میفهمند. سردارهای کنار آقا هم شانههایشان دارد، میلرزد. حتی ما خبرنگارها و عکاسها و محافظها. و فقط آقاست که مهربانانه دارد به چشمهای جانباز خیره خیره نگاه میکند.
یکی از جانبازها چفیه رهبر را طلب میکند و آقا هم قبول میکنند اما با رندی خاصی چفیه جانباز را از روی دوشش برمیدارند و میاندازند روی شانه خودشان.
http://www.aypara.ir