(شمارۀ 36) و مِن حِکمَةٍ له ( علیه السّلام )
خود را به زحمت نینداز تا رستگار شوی!
امیرالمؤمنین علیهالسّلام در مسیر حرکتشان به شام با دهقانهای شهر انبار روبرو شدند. دهقانها از مرکب پیاده شدند و با سرعت به سوى ایشان شتافتند و مراسمى که نشانه ذلت در برابر فرمانروایان بود انجام دادند. حضرت علی علیهالسّلام فرمودند:
مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا
ادامه مطلب ...
(شماره 110) و مِن حِکمَةٍ لَهُ ( علیهالسَّلام )
خوش بینی و بدبینی، هرکدام جایی دارد !
متن[1] و ترجمه[2]:
إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ- وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ
هنگامى که نیکى و نیکوکارى، روزگار و مردم را فراگرفته باشد، اگر کسى به شخصى که کار زشتى از وى سر نزده گمان بد ببرد، براستى که ستم کرده است و هنگامى که بدى و بدکارى بر روزگار و مردم، چیره است اگر کسى به کسى خوش گمان باشد، براستى که خود را فریفته است .
شرح :
امیرالمومنین علیه السلام در این حکمت می خواهند معیاری به دست ما دهند که متناسب با وضعیت زمانه و روزگار عمل کنیم. عقل هم همین حکم را دارد که در میان انسانهای بدکار و فاسد ، گمان خوب ساده لوحی است و در میان انسان های خوب و پرهیزکار گمان بد ، سخت گیری و گناه است.
ادامه مطلب ...
(شمارۀ100) و مِن حِکمَةٍ له ( علیهالسّلام )
دنیا، دشمن آخرت است!
إِنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِیلَانِ مُخْتَلِفَانِ فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا
وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَیْنَهُمَا کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَان]1[
ترجمه
دنیا و آخرت دو دشمن ناسازگارند، و دو راه مخالفند، پس کسى که دوستدار دنیا باشد و به آن دل ببندد، با آخرت دشمن و با آن در ستیز است، و آن دو مانند مشرق و مغربند، کسى که ما بین آنها راه مىرود هر چه به یکى نزدیک شود از دیگرى دور مىشود، و آن دو، پس از این اختلافها به دو زن هوو مىمانند.
ادامه مطلب ...
(شماره 35) و مِن حِکمَةٍ لَهُ ( علیهالسَّلام )
رمز خوب عمل کردن
مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَل
کسى که آرزوهای دور و دراز داشته باشد، بد عمل میکند.
شرح :
ما فات مضی و ما سیأتیک فأین؟ قم فإغتنم الفرصة بین العدمین
(آنچه از دست رفت، گذشت و آنچه قرار است بعداً برایت اتفاق بیافتد الآن کجاست؟ پس بلند شو و فرصت بین این دو عدم (گذشته و آینده) را غنیمت شمار (و کاری انجام بده))
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
خطبه ی مهم مسجد خیف
بعد از نزول سوره ی نصر و اتفاقات بعد از آن،پیامبر صلّی الله علیه و آله تصمیم به ایراد خطبه ای مفصّل برای مردم گرفت.ایشان در آخرین ساعات روز،در حالی که جمعیت زیادی مشغول گوش کردن بودند،و دو نفر که یکی از آنان امیرالمومنین علیه السلام بود،مسئول تکرار حرف ایشان بودند،شروع به سخنرانی کرد.
پیامبر بعد از حمد خداوند،این نکته ی مهم را گوشزد کرد که"شاید بعد از امسال دیگر شما را در چنین موقفی ملاقات نکنم! " ایشان علاوه بر آن،درباره ی برخی مسائل شرعی و اجتماعی صحبت کرده و نکاتی ذکر فرمود.یکی از جملات مهم ایشان این بود:
"...ای مردم،آگاه باشید مبادا بعد از من از دین خود بازگردید و کافر شوید و بر سر دنیا به روی یکدیگر شمشیر بکشید.اگر شما چنین کنید-که خواهید کرد - مرا در لشکری همراه جبرئیل و میکائیل خواهید یافت که روی در روی شما با شمشیر می ایستم و یا علی بن ابیطالب به جای من با شما می جنگد."[1]ادامه مطلب ...
بعد از غروب آفتاب، پیامبر صلی الله علیه و آله از عرفات به سمت مشعر الحرام حرکت کرد.کاروان در مسیر از مکان سابق بت پرستی عبور کرد.بعد از رسیدن به مشعر،با نمایندگان تازه مسلمانان ملاقات هایی داشت.بعد از آن به سمت "مِنا " حرکت کردند.بعد از ورود به منا نوبت به انجام مراسم "رمی جمره" می رسید. بعد از انجام آن اعمال،پیامبر درباره ی قربانی دستوراتی را به مردم داد و از اهمیت و فضیلت مراسم مطالبی را بیان نمود. بعد از انجام مراسم، به قربانی شتر هایی که آورده بودند پرداختند. بعد از آن نوبت به تراشیدن موی سر رسید. بعد هم وقت آن بود که به مکّه بازگشته و طواف و سعی را در آنجا انجام دهند. پس از طواف به چاه زمزم رسیدند و هر کدام از آن نوشیدند.
ادامه مطلب ...
بعد از ایراد خطبه ی مهم توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،در مسجد خیف خداوند آیات 41و 42 سوره زخرف را نازل کرد.آنگاه آیات 93 و94 سوره مومنون...همچنین آیاتی از برخی سور مبارکه در آن هنگام بر حضرت نازل شد.طبق نظر مفسّرین،کلیه ی آیات ناظر به وجود امیرالمومنین علی علیه السلام می باشد. [1]
پیامبر در حالی که سوار بر شتر و دست مبارکش بر شانه ی علی(ع) بود می فرمود:
خدایا!آیا من ابلاغ کردم؟آیا ابلاغ کردم؟این پسر عمویم و پدر فرزندانم است.خدایا،هر کس با او دشمنی کند با صورت در آتش افکن! [2]
ادامه مطلب ...
پرسش مردم از جانشینی پیامبر
در حالی که مراسم حج کم کم به پایان خود نزدیک می شد،سوره نصر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.به محض نزول این سوره،پیامبر به طور رسمی نزدیکی مرگ خویش را خبر داد و فرمود:
"نفسم به من خبر می دهد که در این سال قبض روح خواهم شد."[1]
طبیعتا اولین مسئله ای که پس از نزول این سوره و شنیدن این خبر به ذهن همه خطور کرد،جانشینی حضرت بود.اصحاب پیامبر سراغ سلمان فارسی رفتند و از او خواستند تا از حضرت درباره ی جانشینی و این که محبوب ترین افراد نزد وی کیست سوال کند.در پاسخ این سوال حضرت تعللی نموده و تا سه بار آن را به تاخیر انداخت و گویا مردم را نسبت به مسئله حساس تر کرد.سپس فرمود:
ادامه مطلب ...
بعد از ورود کاروان به مکه، حجاج باقی مانده از اطراف مکه و افراد عقب مانده از کاروان به آن ها ملحق شدند.در مدت اقامت کاروان در مکه اتفاقات مهمی به وقوع پیوست که به آن ها اشاره خواهد شد.
خواندن چند خطبه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله *
در یکی از خطبه ها پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
"هر کس یکی از اهل بیت مرا اذیت کند ارتباط بین من و او قطع می گردد، و هرکس ارتباط بین من و او قطع گردد ارتباط بین او و خدا قطع می گردد در آنچه باعث بهشت می شود. "[1]
ادامه مطلب ...