رئیس مذهب جعفری , در اصل خود رسول الله
(ص) است ،زیرا ریشه شیعیان به خود پیغمبر عظیم الشان اسلام میرسد واولین
بار اززبان ایشان نام شیعیان امیرالمومین علی(ع) بگوش رسیده است .
ابن عباس روایت مى کند که چون آیه شریفه"
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ
الْبَرِیَّةِ جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتُ عَدْن تَجْرِی مِنْ
تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ
رَضُوا عَنْهُ" «آنان که ایمان آورده اند و نیکوکار شدند به حقیقت، بهترین
اهل عالمند. پاداش آن ها نزد خدا باغ هاى بهشت عدن است که نهرها زیر
درختانش جارى است و در آن بهشت تا ابد جاودان و متنعمند و خدا از آن ها
خشنود است» بینه (98): 7 و 8
بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل
شد، پیغمبر خطاب به على ابن ابى طالب(علیه السلام)فرمود: «یا على! در این
آیه شریفه، مراد از خیر البریه تو و «شیعیانت» مى باشید. روز قیامت تو و
شیعیانت در حالى که خداوند از شما راضى و شما هم از خداوند راضى و خشنود
هستید مى آیید»
اللمعة البیضاء، ص413، حدیث 1125 ; شواهد
التنزیل، ج 2، ص459 ; الدر المنثور، ج 8 ، ص589 ; المناقب، ص265، حدیث 247
; شبهاى پیشاور، ص156 «أنت یا علی و شیعتک تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة
راضین مرضیّین».
ازاین رو رئیس مذهب شیعه شخص رسول گرامی
اسلام و جانشین برحق ایشان امیرالمومنین (ع) است و فرزندان معصوم ایشان
ستارگان هدایتی هستند که رسول گرامی اسلام آنها را به جابربن عبدالله
انصاری آموزش داد.
برهمین اساس چنانچه بخواهیم شیعیان را عدالت خواه معرفی کنیم بهتر آنست که
ایشان را علوی معرفی کنیم واگر چهره صلح طلبی و آرامش خواهی را بخواهیم
بعنوان نماد این مذهب بیان نمائیم بهتر است با عنوان "حسنی " بخوانیم .
همانگونه شهادت طلبی وایثارگری شیعیان از امام حسین (ع) و دیانت طلبی را
باید ازعلی بن حسین سید الساجدین (ع) رنگ وبوی دیگری بخود میگیرد هریک
ازائمه ما قبل و بعدازامام جعفرصادق(ع) دارای خصیصه و شاخصه بارزی میباشند
ولی آنچه در زمان امام ششم ازشیعه متبادر گردید اندیشمندی و علم طلبی این
مذهب بودکه علیرغم شاخصه بارز تاکنون آنچنان که باید ازشیعیان به نمایش
درنیامده است.
در زمان خلفا ،علی(ع) وقتى که رجال و
دانشمندان سایر ادیان، براى کشف حقایق به مدینه مى آمدند تا مناظره و
مباحثه علمى نمایند، امام على(علیه السلام) آنان را مجاب مى کرد و بدین
طریق از ارایه خدمات شایان علمى خود به جامعه مسلمین دریغ نمىورزید. بااین
حال امام اول شیعه هرگز نتوانست دانشگاه علوم وفیوضات الهی خود را آنچنان
که شایسته باشد مفتوح نماید وصندوقچه علوم ایشان سربه مهر به حسن وحسین
علیهما سلام سینه به سینه منتقل شد ولی دوران خفقان حکومت امویان حسنین را
درکنج غربت نشاند و هریک را به مشغله ای درگیر ساخت تا مسلمانان نتوانند
ازسرچشمه های جوشان علوم بهره مند شوند.
پس از شهادت امام حسن مجتبى(ع)، امام حسین، امام سجاد و امام باقر(علیهم
السلام) تحت فشار شدید و آزار و اذیت اموى ها قرار گرفته و تحت نظر و کنترل
بودند.آنچنان که آمار آمد وشدها به منزل امامان معصوم لحظه به لحظه به
حکومت مدینه ودربار حکام اموی گزارش میشدو فقط عده قلیلى از شیعیان خاص،
موفق به دیدار آن ها و اخذ حقایق و علوم مى شدند تاآنکه بالاخره هر کدام از
فرزندان رسول الله(صلى الله علیه وآله) را به طریقى به شهادت رساندند.
در اوایل قرن دوم هجرى، درگیرى هاى شدیدى بین بنى عباس و بنى امیه شکل گرفت
و اموى ها مشغول و مجبور به دفاع از حکومت خود شدند. در نتیجه توان ادامه
آن سختگیرى ها و کنترل ها را نداشتند. لذا امام صادق(علیه السلام) با
استفاده از این فرصت، از انزوا بیرون آمد و خانه خود را به دانشگاه علوم
الهی مبدل ساخت و باب این دانشگاه را به روى همه مردم باز گذاشت. ایشان
آزادانه در منبر مساجد به نشر علوم و احکام و قواعد دین مى پرداخت آنچنان
که بنابر روایت مستند در این زمان بیش از چهار هزار طلبه و دانشجوى علم و
دانش از دریاى بى کران علم آن حضرت بهره گرفته وهریک به دانشمندان و
اندیشمندان شهیری درعصر خود مبدل که نام برخی ازآنها وعلوم مکشوفه ایشان
تاکنون مورد بهره برداری قرار میگیرد.
شاگردان خاص آن حضرت با بهره گیرى از جلسات درس ایشان، درباره مبانى علمى،
قسمت هایى از چهارصد اصل معروف را نوشتند که به «اصول اربعه مائه» معروف
شد.یکى از خوشه چینان مکتب آن حضرت به نام جابر بن حیان کتابى شامل هزار
ورق و پانصد رساله به رشته تحریر در آورد.
جابربن حیان بابهره گیری ازاین سرچشمه جوشان موفق به کشف الکل گردید که تاکنون علوم پزشکی و شیمی خود را مدیون این کشف بزرگ میدانند.
امام جعفرصادق(ع) علیرغم تلاش بدخواهان
شیعه برای نمایش تک بعدی ازآن و هادیان این مذهب دردوران مذکور علوم مختلفی
را در اولین دانشگاه بزرگ اسلام وجهان تدریس نمود که ازجمله آنها میتوان
به : شیمی،فیزیک ،نجوم ، ریاضی،فقه و حقوق اسلامی و...اشاره داشت .
بنابراین براى هیچ کدام از اهل بیت عترت و طهارت، چنین فرصتى پیش نیامده
بود تا بتوانند به نشر احکام و قواعد فقهى، تفسیر آیات قرآن مجید و کشف
اسرار حقایق بپردازند. چون این موقعیت بیشتر براى امام جعفر صادق(علیه
السلام) پیش آمد، لذا مذهب شیعه با مهر "جعفری " مذین از علوم الهیه آن
امام گردید و تاکنون به واسطه این جوشندگی در علم به نام آن حضرت اشتهار
ومعروفیت یافت .
اشتهار مذهب شیعه به نام امام جعفرصادق(علیه السلام) هیچ دلالتى بر تفاوت
بین ایشان و اجدادش و نیز عموى بزرگوارش امام حسن مجتبى(علیه السلام)که از
امامان بر حق شیعه است، ندارد.بلکه مبدء ودلیلی برای علمی بودن چهره شیعه
بشمار میرود.
دامنه تدریس امام صادق(ع) فقط مختص
شیعیان نبود زیرا اکابر علما و فقهاى بزرگی از اهل سنت، نظیر: ابوحنیفه،
مالک بن انس، یحیى بن سعید انصارى، ابن جریح، محمد بن اسحق، یحیى بن سعید
قطان، سفیان بن عیینه و سفیان ثورى از مکتب آن حضرت بهره گرفته و افتخار
شاگردی آن حضرت را باخود همراه ساخته اند .
اما آنچه ازآن جز به تحجر و تبعیت ازکج
فهمی های گذشتگان نمیتوان یاد کرد ،موجب شده تا حق جویان اهل سنت تاکنون از
حقانیت واعلمیت ستارگان آسمان ولایت کم بهره باشند که از نشانه های آن فقط
ذکر همین مطلب کفایت میکند که باوجود پرورش شاگردان بزرگی چون افراد صدر
والذکر نام امام جعفر صادق (ع) باوجود آن همه روایت و اصل معروف که درعموم
کتب اهل سنت نیز ذکر شده جزو ائمه اربعه این مذهب قرار نگرفته است .
حال آنکه این امام همام به جهت نسب و فضیلت که در صفحات کتب مشهوره اهل سنت
به آن اذعان و تاکید شده سرآمد افرادیست که دربیان اصول و فروع شرعیه و
علمیه بدون درک حضرت رسول (ع) به بیان روایات متضاد ازیکدیگر اقدام نموده
اندحال آنکه تاکنون حتی کلمه ای متضاد از آنچه رسول گرامی اسلام (ص) وقرآن
کریم به بشر ارایه نموده است از زبان امام جعفرصادق (ع) ویا دیگر ائمه
طاهرین نقل قول نشده است .
اما آنچه ائمه طاهرین بخصوص امام ششم شیعیان ثبت و ضبط درپرونده علمی وشرعی
شیعه نموده به بیان خود ایشان هیچ نبوده جز آنکه انتقال کلام رسول گرامی
اسلام میباشد.