علت مرگ و وفات حضرت فاطمه زهراء (سلام
الله علیها)، غصه از دست دادن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
بود. بطوری که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) چون خیلی وابسته بود به
رسول خدا، همانروز وفات باید میمرد؛ اما چند ماه دوام آورد و به گفته
صحابه و راویان، هر روز در غم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ذوب
میشد تا وفات کرد.
پاسخ:
نظر شیعه:
1-روایت محمد بن جریر طبری شیعی در کتاب دلائل الإمامه از امام صادق سلام الله علیه روایت نموده است.
او میگوید: سبب شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها این بوده است که:
أن قنفذاً مولى عمر لکزها بنعل السیف بأمره فأسقطت محسناً ومرضت من ذلک مرضاً شدیداً، ولم تدع أحداً ممن آذاها یدخل علیها.
قنفذ، غلام عمر به امر مولایش با غلاف
شمشیر ضربهای بر فاطمه وارد ساخت که از آن ضربه محسن سقط گردید و به مرض
شدیدی مبتلا گردید که از آن پس به هیچ یک از کسانی که او را مورد آزار و
اذیت قرار دادند اجازه ملاقات نداد.
این روایت از حیث سند صحیح میباشد؛ چون رجال سند عبارتند از:
ـ محمد بن هارون تلعکبری: که نجاشی در کتاب رجالش صفحه 79 او را توثیق نموده و از خداوند برای او طلب رحمت نموده است.
ـ هارون بن موسى بن احمد: که دارای وجاهت
خاصی میان علمای ما بوده و ثقه و مورد اعتماد بوده و هیچ طعنی بر او وارد
نشده است. رجال نجاشی، ص 439.
ـ محمد بن همام بن سهیل: که نجاشی او را توثیق نموده است.
ـ احمد بن محمد بن خالد برقی: که از اصحاب اجماع و موثق میباشد.
ـ احمد بن محمد بن عیسی: رئیس القمیین و در اعلا مرتبه وثاقت بوده است.
ـ عبد الرحمن بن ابی نجران: نجاشی در باره او گفته است: او ثقه است.
ـ عبدالله بن سنان: به اجماع علمای شیعه او راوی ثقه است.
ـ عبدالله بن مسکان: از اصحاب اجماع و وثاقتش مورد اجماع علمای شیعه است.
ـ أبو بصیر اسدی: نیز ثقه و از اصحاب اجماع میباشد.
2-مرحوم کلینی (ره) روایت صحیح در کتاب کافی دارد آن هم از زبان آقا موسی
بن جعفر (علیه السلام) مبنی بر شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها):
محمد بن یحیی از عمرکی بن علی عن علی بن ابو جعفر از برادرش امام کاظم علیه السلام:
إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة.
کافی، ج1، ص458
عقیده شیعه همین است. امام کاظم (علیه السلام) میفرماید که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) شهیده است.
رجال سند این روایت به این شرح است:
ـ محمد بن یحیى: ثقه و از شیوخ کلینی است.
ـ العمرکی بن على: نجاشی او را توثیق نموده است.
ـ علی بن جعفر: شیخ طوسی او را در کتاب الفهرست خود ص 151 توثیق نموده است.
3- سلیم بن قیس هلالی که از اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده، در کتاب خود، ص150 میگوید:
و دعا عمر بالنار فأضرمها فی الباب ثم دفعه فدخل.
عمر درب خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را آتش زد و درب را باز کرد و داخل خانه شد.
4-روایت بحار، جلد 43، باب 7، شماره 11، به نقل از دلائل الإمامه طبری با سند معتبر از امام صادق علیه السلام تأیید میکند که:
وکان سبب وفاتها أن قنفذاً مولى الرجل رکزها بنعل السیف بأمره فأسقطت محسناً
سبب وفات فاطمه این بوده است که قنفذ
غلام عمر به امر مولایش با غلاف شمشیر ضربهای بر فاطمه وارد ساخت که از آن
ضربه محسن سقط گردید.
5-علامه سید جعفر مرتضى عاملی در کتاب خود از امام حسن سلام الله علیه
روایتی را نقل میکندکه آن حضرت با خطاب به مغیرة بن شعبه میفرمایند:
أنت الذی ضربت فاطمة بنت رسول الله حتى أدمیتها وألقت ما فی بطنها.
تو آن کسی هستی که فاطمه دختر رسول خدا را مورد ضربه قرار دادی تا این که او را مجروح ساختی و موجب سقط جنین او گردیدی.
الإحتجاج، طبرسی، ج 1، ص 414.
6- سید مرتضی (ره) در کتاب الشافی، ج3، ص241 از آقا امام صادق (علیه السلام) نقل میکند:
و الله ما بایع علی علیه السلام حتى رأى الدخان قد دخل علیه بیته.
به خدا قسم علی (علیه السلام) بیعت نکرد، تا اینکه آتش و دود سراسر خانهاش را فرا گرفت.
اگر عقیده شیعه را میخواهید نسبت به
شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، این است عقیده ما و شیعه از این
عقیدهاش سر سوزنی عقب نشینی نمیکند. عقب نشینی از شهادت حضرت فاطمه
زهراء (سلام الله علیها)، به تعبیر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (ره)
عقب نشینی از عقیده متقن و مسلم شیعه است.
نظراهل سنت:
1-ابوالمعالی جوینی از شخصیتهای برجسته
أهل سنت است و استاد ذهبی که از استوانههای علمی أهل سنت و اگر ذهبی را از
أهل سنت بگیریم، هیچی ندارند و تقریبا 75% از علوم أهل سنت بستگی دارد به
جناب ذهبی؛ ذهبی وقتی به استادش میرسد، تعبیر امام را بکار میبرد. واژه
امام فوق وثاقت است.
الامام المحدث الأوحد الأکمل فخر الاسلام
پیشوای محدث و یگانه و کامل و فخر اسلام است.
تذکرة الحفاظ ذهبی، ج4، ص1505
سمعانی نقل میکند که ابوالمعالی:
امام الائمه علی الاطلاق، مجمعا على إمامته شرقا و غربا ، لم تر العیون مثله.
پیشوای پیشوایان بوده؛ تمام علمای أهل سنت در شرق و غرب، اجماع دارند بر امامت و پیشوائی او؛ چشم مانند او را ندیده.
سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج18، ص469
همین جناب جوینی در کتاب فرائد السمطین،
ج2، ص34 قضیه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را به عنوان یک
قضیه قطعیه نقل میکند و غیر از قضیه شهادت، مصائب ناگوار و جانسوزی که بر
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) گذشت را هم متذکر میشود:
روای میگوید وقتی حضرت زهراء (سلام الله
علیها) در آخرین لحظات حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد
منزل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شد، پیامبر اکرم (صلی الله
علیه و آله و سلم) چشمش به زهراء (سلام الله علیها) افتاد و قطرات اشکش
جاری شد. سؤال کردم که یا رسول الله چرا گریه میکنی؟
ذکرت ما یصنع بها بعدی کأنی بها و قد دخل
الذل بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقها و منعت ارثها و کسر جنبها و اسقطت
جنینها و هی تنادی: یا محمداه فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث ... فتکون اول
من تلحقنی من أهل بیتی فتقدم علی محزونة مکروبة مغمومة مغصوبة مقتولة.
فرمود وقتی نظرم به زهراء (سلام الله
علیها) افتاد، به یاد آوردم مصایبی را که پس از من به زهراء (سلام الله
علیها) وارد میشود. میبینم که ذلت و خواری داخل خانه زهراء شده، حرمت او
را شکستهاند، حق او را به یغما بردهاند، ارث او را تصرف کردهاند، پهلوی
او را شکستهاند و جنین او را سقط کردهاند در حالیکه او فریاد میزند که
یا محمدا، ولی کسی کمک نمیکند. از مردم کمک میطلبد ولی کسی به فریادش
نمیرسد ... اول کسی که به من ملحق میشود، زهراء (سلام الله علیها) است.
پس او میآید نزد من درحالیکه محزون و گرفته و غمناک و حقش غصب شده و به
شهادت رسیده است.
جالب اینجاست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی زهراء (سلام الله علیها) را با این وضع میبینم، میگوید:
أللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلل من أذلها و خلد فی نارک من ضرب جنبیها حتى ألقت ولدها فتقول الملائکة عند ذلک: آمین.
دست بر میدارم و نفرین میکنم و میگویم
خدایا! لعنت کن کس را که به او ظلم کرد، ... در آتش جاودانه کن آنکس که او
را کتک زد تا فرزندش سقط شود. در این حال ملائکه آمین میگویند.