سازندهی افسانهی
خواستگاری علی (علیه السلام) از دختر ابو جهل ابوهریره است.وی اجیر معاویه
برای ساختن این گونه جعلیات منحوس برای لکهدار ساختن شخصیت فوق تصور علی
امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) در افکار عمومی بود(1).
آنان جریان را چنین نقل کردهاند که علی (علیه السلام) در حیات رسول الله
(صلی الله علیه و آله) دختر ابوجهل را خواستگاری کرد و او را به غضب آورد.
رسول خدا در منبر خطبه خواند و گفت: به خدا سوگند دختر دوست خدا با دختر
دشمن خدا ابی جهل جمع نمیشوند. همانا فاطمه پارهای از من است، هرکس او را
اذیت کند، به من اذیت کرده است اگر علی خواهان دختر ابیجهل است، باید از
دخترم جدا شود؛ سپس هرچه میخواهد بکند. ابن ابی الحدید گوید: این جریان را
در صحیح مسلم و بخاری از مسوربنمخرمة الزهری نقل گرده اند(2).
مسوربنمخرمة در سال فتح مکه سال هشتم هجرت شش ساله بود. بعدها ملازم خدمت
عمر بود و در شبهای شورای عمر همراه دائیش عبدالرحمنبنعوف (فرعون
امت(3)) بود و از او چیزها یاد گرفت و سپس با ابن زبیر بود(4) که در کینهی
او با اهل بیت سخنی نیست.
بنابر این، هنگام وفات پیامبر هشت ساله بود. البته خود او تصریح دارد که
این سخن را در مکه از پیامبر شنیده است که در آن موقع شش ساله بود(5) و به
اتفاق سخن صغیر حجیت ندارد و قابل اعتماد نیست. هم چنین کسی که دل پُر کینه
و بغض به علی (علیه السلام) دارد؛ چنین روایتی را نمیتوان پذیرفت. با
چشمپوشی از سند، این نقل اسائهی ادب به ساحت مقدس رسول اکرم (صلوات الله
علیه و آله) است؛ زیرا او خود آورده است که «فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم
مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعً ». بنابر این، حکم به
اباحهی ازدواج تا چهار زن برای هر مرد از خود آن حضرت است و بر فرض صحت
خواستگاری علی (علیه السلام)، این امر منطبق به حکم عمومی آیه میباشد.
رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرموده: «علی مع الحق و الحق مع علی حیث
کان(6)» و فرموده: «علیّ مع القرآن و القرآن مع علیّ لا یفترقان حتی
یرداعلی الحوض(7)». پس جز کسی که فهم کافی به حدیث شناسی نداشته باشد، در
ساختگی بودن این افسانه شک نمیکند.
پی نوشت:
1؛ شیخ المِضِیرة ابوهریرة محمود ابو ریة: 236 ؛ شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید4: 43
2شرح نهج البلاغة 4: 64؛
3الامامة والسیاسة1: 24
4الاصابة فی معرفة الصحابة3: 419و420
5السنن الکبری 5: 147
6مجمع الزوائد 7: 233؛و234 - 235؛
الامامة والسیاسة1: 78؛ کنوز الحقائق مناوی:70؛ ینابیع المودة:91؛ صحیح
الترمذی 2: 298؛ مستدرک الصحیحین3: 119-و 124؛ کنز العمال6: 157 وغیر اینها
از کتب معتبره اهل سنت
7مستدرک الصحیحین3: 124؛ فیض
القدیرمناوی4: 356؛ کنز العمال6: 153؛ مجمع الزوائد9: 134؛ صواعق
المحرقة74-و75؛ تاریخ الخلفاء1: 173؛ نور الابصار:73ودرحاشیه آن ا سعاف
الراغبین :143؛ ینابیع المودة90؛