چه کسی سوسمار میخورد؟
1. نظر رسول خدا (ص) و اهل بیت علیهم السلام در مورد خوردن سوسمار :
على بن جعفر ، برادر حضرت موسى بن جعفر علیه السلام از ایشان روایت مىکند که :
[ 228 ] وسألته عن الضب والیربوع أیحل أکله ؟ قال : " لا "
از امام موسى بن جعفر علیه السلام در مورد حکم سوسمار و موش صحرایى سوال کردم ، که آیا خوردن آن جایز است ؟ آن حضرت فرمود : خیر .
مسائل علی بن جعفر - ابن الإمام جعفر الصادق (ع) - ص 157
همچنین مرحوم کلینى در کتاب کافى چنین روایت مىکند :
5 - علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن ابن
أبی عمیر ، عن حماد ، عن الحلبی ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال :
سألته عن أکل الضب فقال : إن الضب والفارة القردة والخنازیر مسوخ .
از امام صادق علیه السلام در مورد
خوردن سوسمار سوال کردم ، آن حضرت فرمودند : سوسمار و موش و میمون و خوک ،
حیواناتى مسخ شده هستند (و خوردن آنها جایز نیست)
الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن
یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی، ج 6 ص 245 ، ناشر:
اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش.
هیثمى نیز در مجمع الزوائد مجموعهاى از این روایات را نقل مىکند :
( باب ما جاء فی الضب ) عن عبد الرحمن
بن حسنة قال کنا مع النبی صلى الله علیه وسلم فی سفر قال فنزلنا أرضا کثیرة
الضباب قال فأصبنا منها وذبحنا قال فبینا القدور تغلی بها إذ خرج علینا
رسول الله صلى الله علیه وسلم فقال إن أمة من بنی إسرائیل فقدت وإنی أخاف
أن تکون هی فاکفؤها فکفأناها وإنا لجیاع .
رواه أحمد والطبرانی فی الکبیر وأبو
یعلى والبزار ورجال الجمیع رجال الصحیح . وعن عبد الرحمن بن عتم قال قال
رسول الله صلى الله علیه وسلم إن سبطا من بنی إسرائیل هلک لا یدرى أین
مهلکه وأنا أخشى أن تکون هذه الضباب .
رواه أحمد وقد ذکر لعبد الرحمن بن عتم ترجمة فهو مرسل حسن الاسناد أو متصل على رأى الإمام أحمد .
وعن سمرة بن جندب قال أتى نبی الله صلى
الله علیه وسلم رجل أعرابی من بنى فزارة وهو یخطب فقطع علیه خطبته فقال یا
رسول الله کیف تقول فی الضب فقال أمه من بنی إسرائیل مسخت فلا أدرى أی
الدواب مسخت .
رواه أحمد من روایة حصنین بن قبیصة عن
رجل عن سمرة . ورواه من طرق عن حصین عن سمرة وکذلک رواه البزار والطبرانی
فی الکبیر ورجاله ثقات .
وعن عائشة أن رسول الله صلى الله علیه
وسلم أهدى إلیه ضب فلم یأکله فقالت عائشة فقلت یا رسول الله ألا تطعمه
المساکین فقال لا تطعموهم مما لا تأکلون .
رواه أحمد وأبو یعلى ورجالهما رجال الصحیح .
وعن حذیفة قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم إن الضب أمة مسخت دواب فی الأرض .
رواه البزار وأحمد بنحوه محال على حدیث ثابت بن ودیعة ورجاله رجال الصحیح .
وعن سمرة أن النبی صلى الله علیه وسلم سأله رجل کیف یرى فی الضب قال أمة مسخت والله أعلم.
عبد الرحمن بن حسنة مىگوید : همراه
رسول خدا (ص) در سفرى بودیم ، و به منطقهاى رسیدیم ، که پر از سوسمار بود ،
ما تعدادى از آنها را شکار کرده و ذبح کردیم و در حالى که دیگها از آنها
مىجوشید ، رسول خدا (ص) بیرون آمده و فرمودند : گروهى از بنى اسرائیل
مفقود شدند و من مىترسم که همین سوسمارها باشند ، آنها را خالى کنید ، ما
نیز دیگها را خالى کردیم ، با اینکه گرسنه بودیم . (سند روایت صحیح است)
عبد الرحمن بن عتم نیز از رسول خدا (ص)
روایت کرده است که یک گروه از بنىاسرائیل هلاک شدند و مشخص نشد چطور هلاک
شدند ، و من مىترسم که همانها تبدیل به سوسمار شده باشند . (سند روایت
حسن است)
از سمرة نیز روایت شده است که یک
اعرابى از بنى فزاره به نزد رسول خدا (ص) آمد و آن حضرت در حال سخنرانى
بودند ؛ او خطبه حضرت را قطع کرده و گفت : اى رسول خدا ! در مورد سوسمار چه
حکمى مىدهید ؟ حضرت فرمودند : امتى از بنى اسرائیل مسخ شدند و مشخص نیست
به صورت کدام جاندار مسخ شدهاند .( راویان روایت ثقهاند)
از عائشه نیز روایت شده است که یک
سوسمار به رسول خدا (ص) هدیه داده شد ، اما آن حضرت نخورند ، عائشه گفت :
اى رسول خدا ! آیا این سوسمار را به نیازمندان نمى دهید تا بخورند ؟ آن
حضرت فرمودند : تنها چیزى را به مساکین بدهید که خود مىخورید . (سند صحیح
است) از حذیفه نیز روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمود : سوسمار امتى مسخ
شده است که در زمین جاىگرفتهاند . (سند صحیح است) از سمره نیز روایت شده
است که شخصى از آن حضرت در مورد سوسمار سوال کرد ، آن حضرت فرمودند که امتى
مسخ شده هستند .
الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن
أبی بکر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 4 ص 37 ، ناشر:
دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – 1407هـ.
بنا بر این طبق روایات اهل سنت نیز ، خوردن سوسمار جایز نیست.
2. چه کسی سوسمار می خورد؟
اما در کتب اهل سنت ، روایاتى آمده است
که بعضى از صحابه ، علاقه خاصى به خوردن سوسمار داشتند ! و سیره همانهاست
که باعث شده است چنین صفتى در مورد عرب به کار برده شود ، از مشهورترین
آنها عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت است !
حدثنا أبو بکر قال حدثنا محمد بن بشر
قال حدثنا مسعر عن زیاد بن علاقة أن عمر رأى رجلا حسن الجسم فسأله أنى خبره
فقال من أکل الضباب فقال عمر وددت أن فی کل جحر ضب ضبین
حدثنا أبو بکر قال حدثنا وکیع عن سفیان
عن زیاد بن علاقة عن سعد بن معبد أن عمر رأى رجلا من محارب سمینا فی عام
سنة فقال ما طعامک قال الضباب قال وددت أن لی فی کل جحر ضب ضبین
حدثنا أبو بکر قال حدثنا وکیع عن شعبة عن قتادة عن سعید بن المسیب قال قال عمر ضب أحب إلی من دجاجة.
عمر شخصى خوشهیکل را دید و از او
پرسید (که چه مىکند) پاسخ داد : به خاطر خوردن گوشت سوسمار است ! عمر گفت :
اى کاش در هر لانه سوسمار ، به جاى یک سوسمار ، دو سوسمار بود (تا مىشد
بیشتر سوسمار خورد)
... عمر شخصى از محارب را که چاق بود
در سال خشکسالى دید ؛ از او پرسید : غذاى تو چیست ؟ گفت : سوسمار ! عمر
گفت : دوست داشتم که براى من در هر سوراخ سوسمارى ، دو سوسمار بود !
عمر گفت : سوسمار براى من دوستداشتنى تر از مرغ است !
مصنف ابن أبی شیبة ج 5 ص 125 ش 24352 ، 24355 و 24356
بررسی سندی روایت آخر :
(عبد الله بن محمد بن إبراهیم بن عثمان) ابوبکر (بن ابی شیبة مصنف کتاب)
او یکى از بزرگان علماى اهل سنت است ،
وکیع بن الجراح
ابن حجر در باره او مىنویسد:
وکیع بن الجراح بن ملیح الرؤاسی بضم
الراء وهمزة ثم مهملة أبو سفیان الکوفی ثقة حافظ عابد من کبار التاسعة مات
فی آخر سنة ست وأول سنة سبع وتسعین وله سبعون سنة ع
وکیع بن جراح، مورد اعتماد، حافظ (کسى که یک صد هزار حدیث حفظ است)، عابد و از بزرگان طبقه نهم بود.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر
ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقریب التهذیب، ج1 ص581، رقم:7414 ، تحقیق: محمد
عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.
شعبة بن الحجاج
شعبة بن الحجاج بن الورد العتکی مولاهم
أبو بسطام الواسطی ثم البصری ثقة حافظ متقن کان الثوری یقول هو أمیر
المؤمنین فی الحدیث وهو أول من فتش بالعراق عن الرجال وذب عن السنة وکان
عابدا من السابعة مات سنة ستین ع
شعبة بن الحجاج، مورد ، اعتماد، حافظ و
ثابت قدم بود. ثورى مىگفت: او در علم حدیث «امیر المؤمنین» بود، نخستین
کسى است که در عراق در باره علم رجال تحقیق و از سنت دفاع کرد و عابد بود.
تقریب التهذیب، ج1 ص266، رقم:2790
قتادة:
قتادة بن دعامة بن قتادة السدوسی أبو الخطاب البصری ثقة ثبت یقال ولد أکمه وهو رأس الطبقة الرابعة مات سنة بضع عشرة ع
قتادة بن دعامة، مورد اعتماد، و ثابت قدم بود. گفته شده که او لال به دنیا آمد.
تقریب التهذیب ج1 ص453، رقم: 5518 .
سعید بن المسیب:
سعید بن المسیب بن حزن بن أبی وهب بن
عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم القرشی المخزومی أحد العلماء الأثبات
الفقهاء الکبار من کبار الثانیة اتفقوا على أن مرسلاته أصح المراسیل وقال
بن المدینی لا أعلم فی التابعین أوسع علما منه مات بعد التسعین وقد ناهز
الثمانین ع.
سعید بن مسیب، یکى از علماى ثابت قدم و
از فقهاى بزرگ بود. علماى اتفاق دارند که مرسلات او صحیحترین مرسلات است.
ابن مدینى گفته: در میان تابعین داناتر از او نمىشناسم.
تقریب التهذیب ج1 ص241، رقم:2396
محمد بن جریر طبری، در کتاب تهذیب
الآثار، مسند عمر بن الخطاب، 14 روایت نقل کرده است که ثابت مىکند خلیفه
دوم علاقه فراوانى به خوردن سوسمار داشته است و حتى خوردن سوسمار را بر
خوردن گوشت شتر و مرغ ترجیح مىداد:
267 - حدثنا هناد بن السری ، حدثنا ابن
أبی زائدة ، أنبأنا عبد الرحمن ابن إسحق ، عن القاسم بن عبد الرحمن ، قال :
جاء أعراب إلى عمر بن الخطاب أصابتهم مجاعة ، فجعل یرضخ لهم فی أیدیهم ،
فرأى رجلا سمینا فسأل عنه ، فقالوا : سمن من أکل الضباب . فقال عمر : وددت
أن فی جحر کل ضب ضبین ، اللهم اجعل رزقهم فی بطون التلاع ورؤوس الآکام .
گروهى از اعراب به نزد عمر آمدند که
دچار خشکسالى شده بودند ، و به آنها غذا داد . اما شخصى را دید که چاق است ،
در مورد او سوال کرد ، گفتند : او از خوردن سوسمار چاق شده است ! عمر گفت :
آرزو داشتم که به جاى هر یک سوسمار دو سوسمار در سوراخ بود ! خداوندا به
این مردم از درون سوراخها (لانه سوسمار) و سر تپهها قرار بده
268 - حدثنا هناد بن السری ، حدثنا ابن
أبی زائدة ، أنبأنا إسرائیل ، عن الرکین بن الربیع ، عن أبی ربعی الفزاری ،
قال : أتینا عمر بن الخطاب فذکر مثل حدیث القاسم ثم قال لنا : أما تأکلون
الهبید یعنی الحنظل لقد کانت أمنا تصنعه فنأکله .
269 - حدثنا هناد ، حدثنا أبو معاویة ،
عن عبد الرحمن بن إسحاق ، عن القاسم بن عبد الرحمن ، عن عبد الله قال :
رأى عمر أعرابیا سمینا فی [ عام ] مجاعة ، فقال : من أی شیء سمن هذا ؟
فقالوا : من أکل الضباب . فقال : والله لوددت أن فی جحر کل ضب ضبین ، اللهم
اجعل رزقهم فی بطون الآکام ورؤوس التلاع.
270 - حدثنی العباس بن محمد ، حدثنا
خالد بن مخلد ، حدثنا إبرهیم بن إسماعیل بن أبی حبیبة ، عن داود بن الحصین ،
عن یزید بن رومان ، عن عروة ، عن عائشة قالت ، قال عمر : ما أحب أن لی مئة
ناقة ، کلها سود الحدقة ، بحظ العرب من الضباب .
عمر گفت : من دوست ندارم که در مقابل لذتى که عربها از خوردن سوسمار مىبرند به جاى آن صد شتر سیاه چشم داشته باشم
271 - حدثنا محمد بن سنان ، حدثنا محمد
بن جعفر ، حدثنا شعبة ، عن قتادة ، عن سعید بن المسیب ، عن عمر بن الخطاب
قال : ما أحب أن لی مکان کل ضب دجاجة .
عمر گفت : من دوست ندارم که به جاى سوسمار ، مرغ داشته باشم !
272 - حدثنا أبو کریب محمد بن العلاء ، حدثنا وکیع ، عن شعبة ، عن قتادة ، عن سعید بن المسیب قال ، قال عمر : لضب أحب إلی من دجاجة .
عمر گفت : سوسمار نزد من دوستداشتنىتر از مرغ است .
273 - حدثنا ابن بشار ، حدثنی ابن أبی
عدی ، / عن سعید ، عن قتادة ، عن الحسن : أن رجلا شکا إلى عمر الجوع ، فقال
: ألست بأرض مضبة ؟ قال : بلى . قال : ما یسرنی بحظی من الضباب حمر النعم .
شخصى از گرسنگى به عمر شکایت کرد! عمر
گفت : آیا در جایى نیستى که سوسمار زیاد است ؟ لذتى که من از سوسمار مىبرم
از شتران سرخموى نمىبرم .
274 - حدثنا هناد ، حدثنا یعلى ، عن
المسعودی ، عن زیاد بن علاقة ، قال : رأى عمر رجلا سمینا فی عام سنة فقال :
ما أسمنک ؟ فقال : الضباب . فقال عمر : لوددت أن فی جحر کل ضب ضبین .
275 - حدثنی عبدة بن عبد الله الصفار ،
حدثنا عباد بن لیث ، حدثنا شعبة ، عن قتادة ، عن سعید بن المسیب قال ، قال
عمر : ما یسرنی أن لی مکان کل ضب دجاجة .
276 - حدثنا محمد بن عبد الله المخرمی ،
حدثنا قراد أبو نوح ، قال المسعودی ، أنبأنا عن زیاد بن علاقة ، عن عمه
قطبة بن مالک قال : رأى عمر رجلا راعیا سمینا ، فی عام سنة ، فقال : ما
أسمنک ؟ فقال : الضباب . فقال عمر : وددت أن فی جحر کل ضب ضبین .
275 - حدثنی عبدة بن عبد الله الصفار ،
حدثنا عباد بن لیث ، حدثنا شعبة ، عن قتادة ، عن سعید بن المسیب قال ، قال
عمر : ما یسرنی أن لی مکان کل ضب دجاجة .
276 - حدثنا محمد بن عبد الله المخرمی ،
حدثنا قراد أبو نوح ، قال المسعودی ، أنبأنا عن زیاد بن علاقة ، عن عمه
قطبة بن مالک قال : رأى عمر رجلا راعیا سمینا ، فی عام سنة ، فقال : ما
أسمنک ؟ فقال : الضباب . فقال عمر : وددت أن فی جحر کل ضب ضبین .
277 - حدثنا محمد بن عبد الله المخرمی ،
حدثنا أبو کامل مظفر بن مدرک ، حدثنا شریک ، عن زیاد عن علاقة ، عن رجل من
قومه یقال له معبد بن سوید أو غیره : أن عمر رأى رجلا سمینا فی عام
الرمادة ، فقال : ما أسمنک ؟ قال : الضباب . فقال عمر : وددت أن فی جحر کل
ضب ضبین .
278 - حدثنا محمد بن العلاء الهمدانی ،
حدثنا وکیع ، عن سفیان ، عن زید بن علاقة ، عن سعد بن معبد : أن عمر رأى
رجلا من محارب سمینا فی عام سنة ، فقال : ما طعامک ؟ قال : الضباب . قال :
وددت أن فی جحر کل ضب ضبین .
279 - حدثنا محمد بن المثنى ، حدثنا
عبد الرحمن بن مهدی ، حدثناشعبة ، عن زیاد بن علاقة ، عن رجل من قومه : أن
عمر رأى رجلا سمینا ، فقال : ما هذا ؟ قال : الضباب . قال : وددت أن مکان
کل ضب ضبین .
280 - حدثنا ابن المثنى ، حدثنی وهب بن
جریر ، حدثنا شعبة ، عن زیاد بن علاقة ، عن رجل من قومه : أن عمر رأى رجلا
دحداحا ، فقال : ما الذی أسمنک ؟ فذکر نحوه .
تهذیب الآثار وتفصیل الثابت عن رسول
الله من الأخبار تهذیب الاثار مسند عمر بن الخطاب 1 ص 169 ـ 174، اسم
المؤلف: أبی جعفر محمد بن جریر بن یزید الطبری الوفاة: 310هـ ، دار النشر :
مطبعة المدنی - القاهرة ، تحقیق : محمود محمد شاکر
همچنین علماى اهل سنت در مورد یکى از بزرگان خویش بدون تصریح به نام او (به هر علتی) گفتهاند که :
والمکن بیض الضب، یقال ضبة مکون، وروی عن بعض الصالحین أنه قال: ضبة مکون أحب إلیّ من دجاجة سمینة. وقال أبو الهندی:
ومکن الضباب طعام العریب ولا تشتهیه نفوس العجم
مکن، تخم سوسمار است، گفته مىشود:
سوسمارى که در شکمش تخم است . از بعضى از صالحین نقل شده است که گفت:
سوسمارى که در شکمش تخم باشد، براى من از مرغى چاق دوست داشتنىتر است .
و ابو الهندى گفته است :
سوسمارى که در شکمش تخم باشد، غذاى عربها است؛ اما عجمها به آن میلى ندارند.
الدینوری، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفاى276هـ)، المعانی الکبیر ، ج 1 ص 154 ، طبق برنامه الجامع الکبیر.