هنگامی که اسیران
فارس (مجوسان) را به خدمت عمر آوردند وی آنها را با دست بسته مشاهده کرد،
از علت امر جویا شد، اسیران گفتند این حالت رسم ماست در هنگام تعظیم بر
ملوک. عمر از حالت اینها خوشش آمد و دستور داد که مسلمانان در موقع نماز
چنین حالتی را اتخاذ کنند.(1)
همه مذاهب اسلامی در اینکه بستن دستها
در نماز واجب نیست، اتفاق نظر دارند. یعنی نمازگزار میتواند با دست باز
نماز بخواند؛ حنفیه، شافعیه و حنابله بستن دستها را در هنگام نماز سنت
میدانند.
مالکیه بستن دستها را در نماز مستحبی،
جایز؛ اما در نمازهای واجب، باز بودن دستها را مستحب میدانند. برخی دیگر
از تابعین و علمای اهل سنت نظیر عبدالله زبیر، حسن بصری، ابن سیرین و لیث
بن سعد با دست باز نماز میخواندهاند.(2)
از نظر شیعه بستن دست در نماز جایز نیست،
زیرا عبادات توقیفی است و زیاده و کم کردن در آن بایستی با اجازه شارع
مقدس باشد و از سوی دیگر دلیل بر صحت آن وجود ندارد؛ بلکه در روایاتی که از
طریق اهلبیت به ما رسیده از آن نهی کردهاند مانند روایات محمد بن مسلم
که میگوید: از امام باقر(ع) در مورد فردی که با دست بسته نماز میخواند و
دست راست خود را بر روی دست چپ میگذارد سؤال کردم حضرت در پاسخ فرمود: این
عمل را انجام مده.(3)
دلیل آنها که این عمل را جایز میدانند
این است که در کتاب صحیح مسلم آمده است. از وائل بن هجر نقل شده است
که: پیامبر وقتی که خواست نماز بخواند، دستهایش را بالا برد و تکبیر گفت،
سپس با لباسش خود را پوشاند و پس از آن دست راست را بر روی دست چپ قرار
داد.(4)
از جهت متن حدیث که احتجاج به فعل است،
یعنی طبق این حدیث پیامبر(ص) لباس را دور خودش پیچید و دستها را در حال
نماز بست. بنابراین اولاً معلوم نیست که فعل پیامبر(ص) که پیچیدن لباس به
دور خودش باشد، برای چیست، ممکن است به جهت سرما یا به سبب اینکه به زمین
کشیده نشود این کار را انجام داده است. علاوه بر اینکه اصولاً در زیر لباس
معلوم نمیشود آیا دستها باز است یا بسته.
اشکال دوم: از نظر سند حدیث است - حدیث
مرسله است یعنی در وسط سند حدیث به سند آن قطع میشود و به پیامبر نمیرسد،
بنابراین به این حدیث نمیتوان تمسک کرد.
اما شیعه روایات زیادی در دست دارد که طبق آن پیامبر(ص) از دست بستن نهی کرده است.
1. رواید زراره از ابی جعفر(ع)
میفرماید: «و لا تکتف فانما یفعل ذلک المجوس»؛ امام صادق(ع) به زراره
فرمود دستهایت در نماز نبند چون این عمل از اعمال مجوس است.(5)
2. روایت محمد بن علی بن الحسین به
اسنادش از حماد بن عیسی از ابی عبدالله نقل کرده که حضرت فرمود: «انّه لما
صلی قام مستقبل القبله منتصباً فارسل یدیه جمیعاً علی فخذیه قد صمّ
اصابعه»؛ شخصی به خدمت امام صادق آمد حضرت در حالی که راست و ثابت ایستاد و
دستهایش را در حال نماز باز گذاشت.(6)
علت تکتف در نماز:
اولا; گذاردن دستها با این کیفیت خاص در
حال نماز، در میان خود اهل تسنن نیز مورد اختلاف است و بعضی از فرقههای
ایشان چنین نمیکنند.
ثانیا; ریشه تاریخ این عمل، بدعتی است که
خلیفه دوم با مشاهده نحوه احترام اهالی بعضی از کشورها به سلاطین خود،
اختراع کرد و در اصل کیفیت نماز در اسلام چنین چیزی نبوده است.
ثالثا; تسلیم واقعی در برابر خداوند در
عمل به دستورات و بایدها و نبایدهای الهی است، لذا نماز خواندن با این
کیفیت; یعنی، دست به روی دست گذاشتن نه تنها نشانه تسلیم بیشتر نیست بلکه
چون بدعت است، با حقیقت تسلیم در برابر خدا کاملامنافات دارد.
پی نوشتها:
1- مستند العروةالوثقی، محاضرات آیتاللّهخوئی، ج 4، ص 445
2- المجموع فی شرح التهذیب، ج 3، ص 311، ط بیروت؛ الهدایه، ج 1، ص 97، چاپ لاهور.
3- وسائل الشیعه، باب 10، از ابواب قواطع الصلاْ، حدیث 3، علل الشرایع.
4-صحیح مسلم، ج 4، ص 114؛ المغنی و شرح
الکبیر، ج 1، مسأله 661، باب الصلاْ؛ صحیح بخاری7 ج 2، ص 353؛ الفقه علی
المذاهب الاربعه، ص 251.
5- وسایل الشیعه، ج 4، باب 15، ص 710.
6- .علل الشرایع، ص 358، باب 74.