بسم الله الرحمن الرحیم
در حریم عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) و بهلول
بهلول با امام حسن عسکری(ع) در هنگام کودکی آن حضرت را ملاقات نمود، در حالی که کودکان به بازی مشغول بودند. بهلول ابتداء تصور نمود که آن حضرت(ع) به اسباب بازی کودکان با حسرت نگاه می کند، در نتیجه پیش آمده و عرض کرد: میل دارید که من از برای تو هم چیزهایی بخرم تا بتوانی با آنها بازی کنی؟
حضرت فرمود: «یا قلیل العقل ما لللعب خلقنا»؛ یعنی ای کم خرد ما از برای بازی خلق نشده ایم.
بهلول عرض کرد: پس ما از برای چه چیزی خلق شده ایم. حضرت فرمود: «للعلم و العبادة» ( برای علم و عبادت ).
بهلول عرض کرد: از کجا می فرمائید؟
فرمود: از قول خدای تعالی که فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون»
آیا شما گمان می کنید که ما شما را عبث و بیهوده آفریدیم و اینکه شما به جانب ما بازگشت نمی کنید.
پس از آن بهلول از حضرتش درخواست کرد که او را پندی دهد. حضرت او را با ابیاتی موعظه فرمود، اما آن ابیات امام حسن عسکری علیه السلام به شرح زیر است:
هی الدنیا تجهز بانطلاق مشمرة علی قدم و ساق
فلا الدنیا بباقیة لحی و لا حی علی الدنیا بباق
کان الموت و الحدثان فیها الی نفس الفتی فرسا سباق
یعنی: این است دنیا ، تو خود را مهیای رفتن کن. و دامن بکمر زن و از برای رفتن دست و پای خود را جمع کن. که دنیا از برای هیچ ذی حیاتی باقی نمی ماند. و هیچ زنده و صاحب حیاتی در دنیا باقی نخواهد ماند، که گویا مرگ در دنیا شبانه روز است و برای جوان همچون دو اسبی تا زنده و دوان هستند.
بهلول گوید؛ من آن حضرت(ع) را دیدم که بعد از خواندن این ابیات اشک از دیدگانش مانند باران روان شده است و به مناجات این ابیات بر زبان مبارکش جاری بود:
یا من الیه المبتهل یا من الیه المتکل
یا من اذا ما آمل یرجوه لم یخطا الامل[۱]
۱-زندگانی عسکریین، ابوالقاسم سحاب،ج۲،ص۹۱و۹۲
منبع : رضوی ؛ نگاهی متفاوت