آن نام که جاری شده از سوی خدا، عالی اعلی، "علی نامی " است که بر مُلک جهان گرچه امیر است، خودش دوش کِشد کیسه ی خرما، دل شب ها و به دنبال یتیمی است که هر شب رَود و راحت و آسوده بخوابد و بداند که همان مرد خدا آید و دستی ز محبّت به سر و روش کشاند و چو هر شب سهم او در بَرَش آرام گذارد ... و اگر لفظ پدر کافی او نیست ولی او که پدر هست ... پدر جان! ما همه غرق گناهیم و همه روی سیاهیم. "تو که ما را نه رها کردی و نه غافلی از ما"، دل آلوده ی ما را بنما صاف و "خدا را تو بخوان" تا که ببخشاید و ما چشم بیابیم و ببینیم "محبّت ز تو جاری است و آرام بگیریم."
یا علی