قال رسول الله : من اطاع علیا فقد اطاعنی« بخش اول » ( جدید )

بخش اول : تصحیح روایت

 نویسنده : مقداد علوی

 

بسم الله الرحمن الرحیم


در روزگاری که مخالفان شیعه اعم از اهل کتاب و کفار بر عقاید حقه شیعه اشکال می کنند ، گروهی از کسانی که داعیه تدیّن داشته و خود را محبّ امیرالمومنین علیه السلام دانسته بلکه او را خلیفه چهارم خودشان می دانند نیز دست در دست دیگر مخالفان شیعه نهاده و بر احادیث فضایل امیرالمومنین علیه السلام اشکال می کنند .

این قوم در بحثهای خود با شیعه ، زمانی که روایتی را با هوا و هوس خودشان مخالف ببینند ، به سخنان علمای خودشان استناد کرده و فلان روایت در فضایل اهل بیت علیهم السلام را به بهانه جرح راوی اش توسط ذهبی و ابن حجر و فلان روایت دیگر را به بهانه قبول نکردن ذهبی آن روایت را ، رد می کنند ولی وقتی روایتی را شیعه بر علیه ایشان اقامه می کند که علمای متعصبی همچون ذهبی نیز آن را تصحیح کرده اند ، این قوم تابع نفس ، حتی بر ذهبی نیز خرده می گیرند و روایت را رد می کنند !


گویا جرح و تعدیل در نزد این قوم بر محور تعصبات و امیال شخصی آنها می باشد و یا شاید نظرات علمای ایشان بر اساس امیال شخصی شان است !

استاد ما جناب هشام حکمی قبلا در مقاله ای جداگانه به بررسی ضوابط جرح و تعدیل اهل تسنن پرداخته و نقاظ ضعف آن را نشان داده اند . فراجع .

 ما در این مقاله به بررسی یک روایت در فضایل امیرالمومنین علیه السلام می پردازیم و ان شاء الله به مدد خداوند متعال و توسل به محضر حضرت امیرالمومنین علیه السلام ، به شبهات مطروحه در مورد آن توسط یک وهابی ، پاسخ می دهیم .

 

بخش اول : تصحیح روایت

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : 

مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَکَ فَقَدْ أَطَاعَنِی، وَمَنْ عَصَاکَ فَقَدْ عَصَانِی 

هرکس از من اطاعت کند، به راستى که از خداوند اطاعت کرده است، و هر کس از (فرمان) من سرپیچى کند، به راستى که از (فرمان) خداوند سرپیچى کرده است، هر کس از تو اطاعت کند به راستى که از من اطاعت کرده ، هر کس از (فرمان) تو سرپیچى کند، از (فرمان) من سرپیچى کرده است .

 

 

·         حاکم نیشابوری در " المستدرک علی الصحیحین " نیز این روایت را نقل می کند .

أخبرنا أبو أحمد محمد بن محمد الشیبانی من أصل کتابه ، ثنا علی بن سعید بن بشیر الرازی بمصر ، ثنا الحسن بن حماد الحضرمی ، ثنا یحیى بن یعلى ، ثنا بسام الصیرفی ، عن الحسن بن عمرو الفقیمی ، عن معاویة بن ثعلبة ، عن أبی ذرّ رضی الله عنه قال: قال رسول الله:  

«مَنْ أَطاعَنی فَقَدْ أَطاعَ الله وَمَنْ عَصانی فَقَدْ عَصى الله وَمَنْ أَطاعَ عَلِیّاً فَقَدْ أَطاعَنی وَمَنْ عَصَى عَلِیّاً فَقَدْ عَصانی».

 المستدرک على الصحیحین ، ج 3 ص 131 رقم 4617 ، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : مصطفى عبد القادر عطا

 

وی پس از نقل این روایت چنین می گوید : 

هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الإِسْنَادِ، وَلَمْ یُخَرِّجَاهُ. 

این روایت سندش صحیح است؛ ولى بخارى و مسلم نقل نکرده‌اند . 

 

 

 

*** ذهبی نیز در تلخیص مستدرک در مورد این روایت چنین می گوید : صحیح  

المستدرک علی الصحیحین و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، ج3، ص121 - کتاب معرفة الصحابة، باب ذکر اسلام امیر المؤمنین ، دارالنشر : طبعة مزیدة بفهرس الأحادیث الشریفة، دارالمعرفة – بیروت - 1342هـ.

 

تصحیح ذهبی بر این روایت بسیار حائز اهمیت است زیرا ذهبی فردی است بسیار متعصب که بسیاری از احادیث فضایل امیرالمومنین علیه السلام را به راحتی رد می کند تا جایی که احمد بن صدیق مغربی در " فتح الملک العلی " ص 50 چنین می گوید :

ولکن الذهبی اذا رای حدیثا فی فضل علی علیه السلام بادر الی انکاره بحق و بباطل حتی کانه لا یدری ما یخرج من راسه

ولی ذهبی زمانی که حدیثی در فضیلت علی علیه السلام می بیند ، مبادرت به انکار آن می کند – چه صحیح و چه غلط – تا جایی که نمی داند چه می گوید .

 

 

 

·         حاکم نیشابوری در جای دیگری از مستدرکش بر صحیحین چنین می گوید : 

حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ، ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ سُلَیْمَانَ الْبُرْنُسِیُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ، ثنا یَحْیَى بْنُ یَعْلَى، ثنا بَسَّامٌ الصَّیْرَفِیُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمْرٍو الْفُقَیْمِیِّ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: 

«مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَکَ فَقَدْ أَطَاعَنِی، وَمَنْ عَصَاکَ فَقَدْ عَصَانِی».

 
از أبوذر غفارى از رسول خدا (ص) نقل شده است که به على بن أبى طالب علیه السلام فرمود: هرکس از من اطاعت کند، به راستى که از خداوند اطاعت کرده است، و هر کس از (فرمان) من سرپیچى کند، به راستى که از (فرمان) خداوند سرپیچى کرده است، هر کس از تو اطاعت کند به راستى که از من اطاعت کرده ، هر کس از (فرمان) تو سرپیچى کند، از (فرمان) من سرپیچى کرده است.

المستدرک على الصحیحین ، ج 3 ص 139 رقم 4641 ، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : مصطفى عبد القادر عطا

 

وی پس از نقل این روایت چنین می گوید :

هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الإِسْنَادِ، وَلَمْ یُخَرِّجَاهُ.

این روایت سندش صحیح است؛ ولى بخارى و مسلم نقل نکرده‌اند

 

ذهبی در مورد این روایت سکوت کرده است ولی سند این روایت نیز معتبر می باشد .

قسمتی از سند این روایت دقیقا مشابه سند اولی است که خود ذهبی آن را تصحیح کرده و ذکر آن گذشت .

ثنا یَحْیَى بْنُ یَعْلَى، ثنا بَسَّامٌ الصَّیْرَفِیُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَمْرٍو الْفُقَیْمِیِّ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ  "

لذا 3 راوی باقی می ماند :

 

1)     أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ  

مقبل بن هادی الوادعی ( که از علمای وهابی معاصر می باشد ) در کتاب " رجال الحاکم فی المستدرک " چنین می گوید :

محمد بن یعقوب:

* قال الحاکم رحمه الله (ج1 ص42 ح3): حدثنا أبو العباس محمد بن یعقوب.

قال الذهبی فی «السیر» (ج15 ص452):

(الأصم) محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان الإمام، المحدث مسند العصر رحلة الوقت أبو العباس الأموی مولاهم.

وذکر الذهبی عن الحاکم أن شیخه الأصم یقول: ولدت سنة سبع وأربعین ومائتین.

ثم قال الذهبی فی آخر ترجمته: توفی أبو العباس فی الثالث والعشرین من ربیع الآخر سنة ست وأربعین وثلاثمائة.

وترجم له الذهبی رحمه الله فی «تذکرة الحفاظ» (ج3 ص860).

رجال الحاکم فی المستدرک  ، ج 2 ص 313 – 314  رقم 1581 ، اسم المؤلف مُقْبلُ بنُ هَادِی بنِ مُقْبِلِ بنِ قَائِدَةَ الهَمْدَانی الوادعِیُّ  الوفاة: 1422 هـ ، دار النشر : مکتبة صنعاء الأثریة- 1425 هـ - 2004 م، الطبعة : الثانیه

 

می گویم :همچنان که مشخص است ذهبی این راوی را با الفاظی همچون " امام ، محدث ، مسند عصره " ستایش کرده است .

ذهبی در " تذکره الحفاظ " نیز این راوی را با الفاظی همچون " الامام ، الثقه ، محدث المشرق " نیز ستوده است .

 

 

2)     إِبْرَاهِیمُ بْنُ سُلَیْمَانَ الْبُرْنُسِیُّ 

مقبل بن هادی الوادعی در " رجال الحاکم فی المستدرک " در مورد این راوی می گوید :

إبراهیم بن سلیمان البرلسی:

* قال الحاکم رحمه الله (ج 2 ص 686 ح 4180): حدثنا أبو العباس محمد بن یعقوب، ثنا إبراهیم بن سلیمان بن أبی داود البرلسی.

ترجمه الذهبی رحمه الله فی " السیر " (ج 13 ص 293) فقال:

(البرلسی) الشیخ، الإمام، الحافظ، المجود، أبو إسحاق إبراهیم بن أبی داود: سلیمان بن داود الأسدی، الشامی الصوری المولد البرلسی بفتحتین ثم لام مضمومة.

وذکر من الرواة عنه أبا العباس الأصم. ثم ذکر أنه توفی بمصر فی شعبان سنة سبعین ومائتین.

رجال الحاکم فی المستدرک  ، ج 1 ص 102  رقم 175 ، اسم المؤلف مُقْبلُ بنُ هَادِی بنِ مُقْبِلِ بنِ قَائِدَةَ الهَمْدَانی الوادعِیُّ  الوفاة: 1422 هـ ، دار النشر : مکتبة صنعاء الأثریة- 1425 هـ - 2004 م، الطبعة : الثانیه

 

همچنان که مشخص است ذهبی نیز این راوی را با الفاظ " شیخ ، امام ، حافظ ، المجود " ستوده است .

 

می گویم : ان عساکر در " تاریخ مدینه دمشق " نیز او را با الفاظی همچون " کان من اوعیه الحدیث ، احد الحفاظ المجودین الثقات الاثبات ، ثقه من حفاظ الحدیث " می ستاید .

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل ، ج 6 ص 414 – 416 ذکر من اسم أبیه سلیمان ممن اسمه إبراهیم رقم 407 ، اسم المؤلف:  أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی الوفاة: 571 ، دار النشر : دار الفکر - بیروت - 1995 ، تحقیق : محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری

 

 

3)     مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ 

این راوی نیز نیاز به شرح ندارد زیرا او " محمد بن اسماعیل بن ابراهیم البخاری " صاحب صحیح بخاری – صحیح ترین کتاب اهل تسنن بعد از قرآن – می باشد .

 

پس این سند نیز بر اساس منهج اهل تسنن نیز معتبر می باشد . 

 

·         عاصمی مکی نیز در " سمط النجوم العوالی " این روایت را در فی ذکر الخلفاء الاربعه - خلافة أمیر المؤمنین أبی الحسنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه - الأحادیث فی شأن أبی الحسنین کرم الله تعالى وجهه  بیان کرده و این روایت را صحیح دانسته و آن را از مناقب امیرالمومنین علیه السلام می داند . 

برای همین است که وی بعد از نقل گروهی از روایات ( 154 روایت ) در فضیلت امیرالمومنین علیه السلام ، چنین می گوید :

قلت هذا ما ظفرت به مما ورد فی شأنه خاصة ... فاعتمدت على ما أثبته الأئمة الأثبات وأودع بطون الکتب المصنفات

می گویم : این گروهی از روایاتی بود که خصوصا در شان شخص امیرالومنین علیه السلام آمده و من بدان دست یافتم و لذا اعتماد کردم بر روایاتی که ائمه اثبات – حدیث اهل تسنن – بدانها اعتماد کرده و در کتابها آمده است .

سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی ، ج 3 ص 67 ، اسم المؤلف:  عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی العاصمی المکی الوفاة: 1111هـ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419هـ- 1998م ، تحقیق : عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض

 

این سخن وی نشان می دهد که نه تنها روایت فوق الذکر در نزد او ثابت و صحیح می باشد بلکه ائمه حدیثی اهل تسنن نیز بدین روایت اعتماد کرده و در کتب خود بیان کرده اند .

 

 

·         شوکانی در " در السحابه " نیز این روایت را به نقل از حاکم نیشابوری بیان می کند و تصحیح حاکم زا نیز آورده و در مورد آن سکوت می کند . 

درّ السحابه فی مناقب القرابه و الصحابه  ، ص 227 ، اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی الصنعانی الوفاة: 1255 هـ ، دار النشر : دارالفکر - دمشق – 1404 هـ - 1984 م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : حسین بن عبدالله العمری

شوکانی در مورد دیگر روایاتی که در این کتابش آورده است ، در صورتی که علّتی در سند آنها وجود داشته باشد بدانها اشاره می کند ولی در مورد این روایت تنها تصحیح حاکم را بیان می کند و محقق کتاب یعنی دکتر حسین بن عبدالله العمری نیز بدون اشاره به ضعف احتمالی این روایت ، آدرس آن در مستدرک حاکم را بیان می کند و این امر نشان می دهد که این روایت در نزد این دو عالم ، صحیح می باشد .

شوکانی این روایت را در کتاب دیگرش "  الفوائد المجموعة فی الأحادیث الموضوعة  " که در باب بیان روایات ضعیف در فقه و فضایل و غیره می باشد ، نیاورده است .

وی در مقدمه این کتابش ضمن اشاره به کتبی که در باب روایات ضعیف در نزد اهل تسنن تالیف شده بیان می کند که در این کتابش مجموعه روایات ضعیف را بیان کرده است :

وها أنا بمعونة الله وتیسیره أجمع فی هذا الکتاب جمیع ما تضمنته هذه المصنفات من الأحادیث الموضوعة وقد أذکر ما لا یصح إطلاق اسم الموضوع علیه بل غایة ما فیه أنه ضعیف بمرة وقد یکون ضعیفا ضعفا خفیفا وقد یکون أعلى من ذلک .... فمن کان عنده هذا الکتاب فقد کان عنده جمیع مصنفات المصنفین فی الموضوعات مع زیادات وقفت علیها فی کتب الجرح والتعدیل وتراجم رجال الروایة وتخریجات المخرجین وتصنیفات المحققین .... وقد ذکرت فی أخریات مناقب الخلفاء الأربعة وسائر الصحابة ...

به کمک خداوند در این کتاب تمامی روایاتی که در کتب مخصوص احادیث موضوعه آمده است را جمع کرده و احادیثی که نمی توان نام موضوع ( جعلی ) را بر آن نهاد بلکه روایاتی که در غایت ضعف و یا دارای ضعف کمتر می باشند را آورده ام ، پس هر کس این کتاب – من – را داشته باشد ، در نزد او مطالب همه کتبی که در مورد احادیث موضوعه نگاشته شده است بعلاوه زیاداتی که از کتب جرح و تعدیل و تراجم آورده ام ، موجود می باشد .و در آخر نیز – احادیث ضعیف – در مناقب خلفای اربعه و دیگر صحابه را نیز آورده ام .

 

با این توصیفات ، اگر روایت فوق الذکر از جمله احادیث ضعیف و مشهور به ضعف بود می بایستی شوکانی در این کتابش بدان اشاره می کرد ( زیرا وی مدعی است که کتابش ، چکیده مجموعه کتب در باب روایات ضعیف است ) ولی وی به این حدیث اشاره نکرده است و این نشان از صحت این روایت در نزد او دارد .

 

علمای دیگری نیز این روایت را در فضایل امیرالمومنین علیه السلام با الفاظ مشابه بیان کرده اند .

من حدیث خیثمة بن سلیمان، ج1، ص72، اسم المولف : أبو الحسن خیثمة بن سلیمان بن حیدرة القرشی الطرابلسی ، الوفاه : 343 هـ ، دارالنشر: شرکة أفق للبرمجیات، مصر، الطبعة: الأولى، 2004م، تحقیق: قسم المخطوطات بشرکة أفق للبرمجیات

ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى ، ج 1 ص 66 ،اسم المؤلف:  محب الدین أحمد بن عبد الله الطبری الوفاة: جمادى الآخرة / 694هـ ، دار النشر : دار الکتب المصریة – مصر

الریاض النضرة فی مناقب العشرة ، باب 4 فصل 6 ذکر اختصاصه أن من آذاه ، اسم المؤلف:  أحمد بن عبد الله بن محمد الطبری أبو جعفر ، الوفاة: جمادى الآخرة / 694هـ

 

العبد الاحقر - مقداد العلوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد