آیا روایت «نگاه کردن به چهره على (ع) عبادت است» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
روایات متعددى در منابع اهل سنت در این زمینه وجود دارد که ثابت مىکند نگاه کردن به چهره نورانى امیرمؤمنان علیه السلام عبادت است.
این فضیلت، از فضائل بىنظیر امیرمؤمنان علیه السلام به شمار مىرود و چنین روایتى در باره هیچ یک از اصحاب و به ویژه خلفاى سه گانه در کتابهاى اهل سنت یافت نمىشود.
نه تنها در باره خلفا چنین روایتى نیست؛ بلکه حتى طبق روایتى که بخارى نقل کرده است امیرمؤمنان علیه السلام از بودن با عمر کراهت داشت و دوست نداشت که چهره او را ببیند:
فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِی بَکْر أَنِ ائْتِنَا، وَلاَ یَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَکَ، کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.
آیا روایت «نگاه کردن به چهره على (ع) عبادت است» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
نگاه کردن به چهره علی (علیه السلام) عبادت است
روایت دهم: ثوبان مولى رسول الله
روایت دوازدهم: عبد الله بن عباس
روایت هیجدهم: الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام
سؤال کننده: حسینی
روایات متعددى در منابع اهل سنت در این زمینه وجود دارد که ثابت مىکند نگاه کردن به چهره نورانى امیرمؤمنان علیه السلام عبادت است.
این فضیلت، از فضائل بىنظیر امیرمؤمنان علیه السلام به شمار مىرود و چنین روایتى در باره هیچ یک از اصحاب و به ویژه خلفاى سه گانه در کتابهاى اهل سنت یافت نمىشود.
نه تنها در باره خلفا چنین روایتى نیست؛ بلکه حتى طبق روایتى که بخارى نقل کرده است امیرمؤمنان علیه السلام از بودن با عمر کراهت داشت و دوست نداشت که چهره او را ببیند:
فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِی بَکْر أَنِ ائْتِنَا، وَلاَ یَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَکَ، کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.
على (علیه السلام) به دنبال ابوبکر فرستاد که نزد ما بیاد؛ ولى هیچ کس با تو نباشد؛ زیرا از همنشینى با عمر کراهت داشت.
صحیح البخاری، ج5 ص 83، ح4240، 4241، کتاب المغازى، ب 38، باب غَزْوَةُ خَیْبَرَ
از نظر سندى نیز نمىتوان بر آن اشکال گرفت؛ چرا که این روایت حد اقل از هیجده نفر از اصحاب نقل شده است، حتى اگر تمام سندهاى آن ضعیف باشد، بازهم حجت است؛ چرا که برخى از علماى اهل سنت روایتى را که از چهار نفر اصحاب نقل شده، متواتر دانستهاند.
این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سندهاى متعدد نقل شده است، گذشته از این که یکى از سندهاى آن توسط حاکم نیشابورى و همچنین شمس الدین ذهبى تصحیح شده، برخی دیگر از سندهای آن قطعا «حسن» هستند.
حتى اگر فرض را بر این بگیریم که تمام سندهاى آن ضعیف نیز باشند، بازهم روایت از حجیت نمىافتد؛ چرا که این تعداد سند از دیدگاه شیعه و سنى متواتر به شمار مىرود و روایت متواتر نیازى به اثبات صحت تک تک طرق ندارد؛ چنانچه البانى وهابى در این باره مىگوید:
ولا یشترط فی الحدیث المتواتر سلامة طرقه من الضعف، لأن ثبوته إنما هو بمجموعها، لا بالفرد منها.
در حدیث متواتر، سالم بودن طرق آن از ضعف، شرط نیست؛ چرا که اثبات روایت با نظر به مجموع طرق آن است، نه با نظر به تک تک طرق.
ألبانی، محمد ناصر (متوفاى1420هـ)، إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، ج6 ص 95، تحقیق: إشراف: زهیر الشاویش، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1405 - 1985 م.
جالب است که برخى از علماى اهل سنت، تصریح کردهاند که این روایت، متواتر است. محمد بن جعفر کتانى در کتاب نظم المتناثر مىنویسد:
(ومنها) حدیث النظر إلى على عبادة ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق قال السیوطی فی التعقبات وتلک عدة التواتر فی رأی جماعة.
الکتانی، ابوعبد الله محمد بن جعفر (متوفاى: 1345 هـ)، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ج1، ص243، تحقیق: شرف حجازی، ناشر: دار الکتب السلفیة - مصر.
جلال الدین سیوطى، عالم نامدار اهل سنت، نیز تصریح کرده است که این روایت متواتر است. علامه مناوى در فیض القدیر که شرحى است بر کتاب جامع الصغیر، بعد از نقل این روایت مىگوید:
وتعقبه المصنف وغیره بأنه ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق وتلک عدة التواتر عند قوم
مصنف (سیوطی) و دیگران به دنبال این روایت گفتهاند: این روایت از یازه نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است، و این تعداد از دیدگاه عدهاى متواتر محسوب مىشود.
المناوی، محمد عبد الرؤوف بن علی بن زین العابدین (متوفاى 1031هـ)، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج6، ص299، ناشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.
على بن محمد کنانى نیز همین مطلب را آورده است:
وهذا الحدیث ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق وتلک عدة التواتر فى رأى قوم ( قلت ): وقال الحافظ العلائى الشافعى بعد أن حکى عن بعضهم أبطال الحدیث: الحکم علیه بالبطلان فیه بعد، ولکنه کما قال الخطیب غریب والله أعلم.
این حدیث از یازده نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است و این تعداد، از دیدگاه عدهاى متواتر محسوب مىشود. من مىگویم: حافظ علائى بعد از این که سخن برخى را مبنى بر باطل بودن آن حکایت کرده، گفته: حکم بر بطلان این روایت، بعید است؛ ولى همان طور که خطیب گفته، این روایت غریب است.
الکنانی، أبو الحسن علی بن محمد بن علی بن عراق (متوفاى 963 هـ)، تنزیه الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة، ج1، ص383، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف / عبد الله محمد الصدیق الغماری، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت،، الطبعة: الأولى،1399 هـ.
علامه سیوطى و دیگران با دیدن یازده سند از اسناد آن، حکم به تواتر کردهاند؛ در حالى که این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سندهاى متعدد نقل شده است؛ پس هیچ تردیدى در متواتر بودن آن نیست
جالب است که علماى اهل سنت وقتى به فضائل ابوبکر مىرسند، مىبینند که سند درستى ندارد؛ اما مىگویند که چون از طریق هشت نفر از اصحاب نقل شده؛ پس متواتر است:
ابن حجر هیثمى بعد از نقل روایت «مروا أبا بکر فلیصلّ بالناس» مىگوید:
اعلم أن هذا الحدیث متواتر فإنه ورد من حدیث عائشة وابن مسعود وابن عباس وابن عمر وعبد الله بن زمعة وأبی سعید وعلی بن أبی طالب وحفصة
بدان که این حدیث متواتر است؛ چرا که از طریق عائشه، ابن مسعود، ابن عباس، ابن عمر، عبد الله بن زمعه، ابن سعید، على بن أبى طالب و حفصه نقل شده است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج1، ص59، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
حتى ابن حزم اندلسى روایتى را که تنها چهار سند دارد، متواتر دانسته و بعد از روایت: «لا تبیعوا الماء» که از چهار نفر از اصحاب نقل شده مىگوید:
فَهَؤُلاَءِ أَرْبَعَةٌ من الصَّحَابَةِ رضی الله عنهم فَهُوَ نَقْلٌ تَوَاتَرَ وَلاَ تَحِلُّ مُخَالَفَتُهُ.
إبن حزم الأندلسی الظاهری، ابومحمد علی بن أحمد بن سعید (متوفاى456هـ)، المحلى، ج9، ص7، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ بُدَیْلٍ الْیَامِیُّ، ثنا یَحْیَى بْنُ عِیسَى، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: «النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ».
عبد الله بن مسعود از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل کرده است که آن حضرت فرمود: نگاه کردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الکبیر، ج10، ص76، ح10006، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
الحلبی، إسماعیل بن القاسم (متوفاى370هـ)، حدیث أبی القاسم الحلبی، ص14، ح36، تحقیق: قسم المخطوطات بشرکة أفق للبرمجیات، ناشر: شرکة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولى، 2004م.
أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهین (متوفاى385 هـ)، الکتاب اللطیف لشرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدین والتمسک بالسنن، ج1، ص155، تحقیق: عبد الله بن محمد البصیری، ناشر: مکتبة الغرباء الأثریة - المدینة المنورة / السعودیة، الطبعة: الأولی، 1416هـ.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4682، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج5، ص58، ناشر: دار الکتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص350، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
عمر بن شاهین بعد از نقل این روایت مىگوید:
تَفَرَّدَ عَلِیٌّ بِهَذِهِ الْفَضِیلَةِ، لَمْ یَشْرَکْهُ فِیهَا أَحَدٌ.
تنها على بن أبى طالب (علیه السلام) این فضیلت را داشته و هیچ کس دیگر در آن شریک نیست.
أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهین (متوفاى385 هـ)، شرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدین والتمسک بالسنن، ج1، ص145، تحقیق: عادل بن محمد، ناشر: مؤسسة قرطبة للنشر والتوزیع، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1995م.
ابونعیم اصفهانى نیز این فضیلت را از فضائل اختصاصى امیرمؤمنان علیه السلام دانسته است، آن جا که مىگوید:
ذکر فضیلة أخرى لأمیر المؤمنین علی، رضی الله عنه، لم یشرکه فیها أحد.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، فضائل الخلفاء الراشدین، ج1، ص66، طبق برنامه الجامع الکبیر.
خطیب بغدادى همین روایت را با همان سند نقل کرده؛ ولى نگاه کردن به خانه خدا و چهره على بن أبىطالب علیه السلام را در کنارهم ذکر کرده است:
أخبرنا الحسن بن أبی بکر حدثنا محمد بن عبد الله بن إبراهیم الشافعی إملاء حدثنا الهیثم بن خلف حدثنا علی بن المثنى الطهوی حدثنا عاصم بن عامر البجلی قال حدثنی یحیى بن عیسى الرملی عن الأعمش عن إبراهیم عن علقمة عن عبد الله قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم النظر إلى البیت عبادة والنظر إلى وجه علی عبادة.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه کردن به خانه (کعبه) عبادت است و نگاه کردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفاى463هـ)، تالی تلخیص المتشابه، ج2، ص365، ح221، تحقیق: مشهور بن حسن آل سلمان / أحمد الشقیرات، ناشر: دار الصمیعی - الریاض، الطبعة: الأولى، 1417هـ
حاکم نیشابورى بعد از نقل همین روایت از زبان عمران بن حصین که بعدا ذکر مىشود، گفته است:
هذا حدیث صحیح الإسناد و شواهده عن عبد الله بن مسعود صحیحة.
و سپس همین روایت عبد الله بن مسعود را به عنوان شاهد براى روایت عمران بن حصین نقل کرده است:
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4682، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
بنابراین، از نظر حاکم نیشابورى روایت عمران بن حصین و همچنین روایت عبد الله بن مسعود صحیح است و اشکالى در سند آن نیست
جالب است که ذهبى در تلخیص المستدرک، روایت عمران بن حصین را موضوع مىداند؛ اما روایت عبد الله بن مسعود را صحیح. وى بعد از سخن حاکم مىنویسد:
قلت: ذا موضوع وشاهده صحیح.
این روایت ساختگى است؛ ولى شاهد آن صحیح است.
المستدرک علی الصحیحین و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، ج3، ص141، کتاب معرفة الصحابة، طبعة مزیدة بفهرس الأحادیث الشریفة، دارالمعرفة، بیروت،1342هـ.
یعنى روایت عمران بن حصین جعلى است؛ اما شاهد آن که روایت عبد الله بن مسعود باشد، صحیح است.
سیوطى در تاریخ الخلفا این روایت را حسن دانسته و مىگوید:
وأخرج الطبرانی والحاکم عن ابن مسعود رضی الله عنهما أن النبی صلى الله علیه وسلم قال: «النظر إلى علی عبادة» إسناده حسن.
این روایت را طبرانى و حاکم از ابن مسعود از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل کرده است که نگاه کردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفاى911هـ)، تاریخ الخلفاء، ج1، ص172، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولى، 1371هـ - 1952م.
و ابن حجر هیثمى بعد از آن مىگوید:
الحدیث الخامس عشر أخرج الطبرانی والحاکم عن ابن مسعود رضی الله عنه أن النبی صلى الله علیه وسلم قال ( النظر إلى علی عبادة ) إسناده حسن.
حدیث پانزدهم: طبرانى و حاکم از ابن مسعود نقل کرده است که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه کردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص360، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
هر چند که همین تصریحات براى اثبات حجیت روایت کفایت مىکند؛ اما در عین حال ناچاریم تک تک روات را نیز بررسى کنیم:
محمد بن عثمان بن أبی شیبة الإمام الحافظ المسند أبو جعفر العبسی الکوفی...
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج14، ص21، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
681 محمد بن عثمان بن أبی شیبة الحافظ البارع محدث الکوفة أبو جعفر العبسی الکوفى
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تذکرة الحفاظ، ج2، ص661، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولى.
أحمد بن بدیل بن قریش أبو جعفر الیامی بالتحتانیة قاضی الکوفة صدوق له أوهام من العاشرة مات سنة ثمان وخمسین ت ق.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقریب التهذیب، ج1 ص77، رقم: 12، تحقیق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.
ذهبى در سیر أعلام النبلاء در شرح حال او مىنویسد:
أحمد بن بدیل ( ت ق ). ابن قریش بن بدیر بن الحارث الیامی قاضی الکوفة ثم همذان الحافظ أبو جعفر عالم دین فاضل معمر....
احمد بن بدیل حافظ (کسى که یک صد هزار حدیث حفظ است)، دانشمند، متدین، فاضل و داراى عمر طولانى بود.
سیر أعلام النبلاء ج12، ص331
از روات مسلم، بخارى در ادب المفرد و سایر صحاح سته:
یحیى بن عیسى التمیمی النهشلی الفاخوری بالفاء والخاء المعجمة الجرار بالجیم وراءین الکوفی نزیل الرملة صدوق یخطىء ورمی بالتشیع من التاسعة مات سنة إحدى ومائتین بخ م د ت ق.
تقریب التهذیب ج1 ص595، رقم: 7619
ذهبى نیز نام او را در کتاب «ذکر من تکلم فیه وهو موثق» آورده است:
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، ذکر أسماء من تکلم فیه وهو موثق، ج1 ص198، رقم: 376، تحقیق: محمد شکور أمریر المیادینی، ناشر: مکتبة المنار - الزرقاء، الطبعة: الأولى، 1406هـ.
البته علماى اهل سنت در این سه راوى که گذشت، اختلاف دارند، برخى آنها را توثیق و برخى تضعیف کردهاند و به تعبیر علماى رجال «مختلف فیه» هستند؛ هر چند که این مسأله ضررى به حجیت روایت نخواهد زد؛ چرا که روایت مختلف فیه از نظر رتبه «حسن» نامیده مىشود و روایت «حسن» نیز همانند روایت «صحیح» حجت است و از این جهت هیچ تفاوتى با یکدیگر ندارند.. شاید به همین خاطر سیوطى و ابن حجر هیثمى حکم به «حسن» بودن آن کرده باشند.
از روات بخارى، مسلم و سایر صحاح سته:
سلیمان بن مهران الأسدی الکاهلی أبو محمد الکوفی الأعمش ثقة حافظ عارف بالقراءات ورع لکنه یدلس من الخامسة مات سنة سبع وأربعین أو ثمان وکان مولده أول سنة إحدى وستین ع.
تقریب التهذیب ج1 ص254، رقم: 2615
إبراهیم بن یزید النخعی أبو عمران الکوفی الفقیه عن خاله الأسود وعلقمة ورأى عائشة وعنه الحکم ومنصور والأعمش وکان عجبا فی الورع والخیر متوقیا للشهرة رأسا فی العلم مات 96 کهلا ع
الکاشف ج1 ص227، رقم: 221
علقمة بن قیس بن عبد الله النخعی الکوفی ثقة ثبت فقیه عابد من الثانیة مات بعد الستین وقیل بعد السبعین ع.
تقریب التهذیب ج1 ص397، رقم: 4681
صحابى.
این روایت از طریق ابوبکر نیز با سندهاى مختلف نقل شده است؛ از جمله ابوالقاسم حلبى در کتاب حدیث خود، محب الدین طبرى در ذخائر العقبى، و ابن عساکر دمشقى در تاریخ مدینه دمشق نوشتهاند:
حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ، نا أَبُو أَحْمَدَ، نا أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ عَمْرٍو الأَزْدِیُّ، نا دُحَیْمٌ، نا شُعَیْبُ بْنُ إِسْحَاقَ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: رَأَیْتُ أَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ یُکْثِرُ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: یَا أَبَةِ إِنَّکَ لَتُکْثِرُ النَّظَرَ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است که گفت: دیدم که ابوبکر زیاد به چهره على بن أبى طالب (علیه السلام) نگاه مىکند، پس گفتم: اى پدر ! شما زیاد به چهره على بنأبى طالب نگاه مىکنى ! پس به من گفت: اى دخترم ! از رسول خدا (ص) شندیم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على عبادت است.
الحلبی، إسماعیل بن القاسم (متوفاى370هـ)، حدیث أبی القاسم الحلبی، ص14، ح37، تحقیق: قسم المخطوطات بشرکة أفق للبرمجیات، ناشر: شرکة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولى، 2004م؛
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص289، ناشر: دار الکتب المصریة – مصر؛
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص350، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
ابوبکر دینورى در المجالسة وجواهر العلم، و ابن عساکر دمشقى آن را با کمى تفاوت نقل کردهاند:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، نا عَلِیُّ بْنُ سَعِیدٍ، نا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقَاضِی، نا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ الصِّدِّیقَةِ ابْنَةِ الصِّدِّیقِ حَبِیبَةِ حَبِیبِ اللَّهِ، قَالَتْ: " قُلْتُ لأَبِی: إِنِّی أَرَاکَ تُطِیلُ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ. فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ ! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: النَّظَرُ فِی وَجْهِهِ عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است که به پدرم گفت: مىبینم که به صورت طولانى به چهره على بن أبى طالب نگاه مىکنى ! پس به من گفت: از ر سول خدا (ص) شنیدم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
الدینوری القاضی المالکی، أبو بکر أحمد بن مروان بن محمد (متوفاى333هـ)، المجالسة وجواهر العلم، ج1، ص592، ح3503 ، ناشر: دار ابن حزم ـ بیروت، الطبعة: الأولى، 1423هـ ـ 2002م.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص350
شمس الدین ذهبى در سیر أعلام النبلاء، آن را با سند دیگر نقل کرده است:
أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ، أَخْبَرَنَا جَعْفَرٌ الْهَمْدَانِیُّ، أَخْبَرَنَا أَبُو طَاهِرٍ السِّلَفِیُّ، أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ مَرْدَکَ بِالرَّیِّ، أَخْبَرَنَا أَبُو سَعْدٍ السَّمَّانُ، أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ بْنُ الْحَاجِّ، وَأَبُو عَلِیِّ بْنُ مَهْدِیٍّ الرَّازِیُّ، قَالا: أَخْبَرَنَا أَبُو الْفَوَارِسِ بْنُ السِّنْدِیِّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّادٍ الطِّهْرَانِیُّ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، عَنْ أَبِی بَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
از عائشه از ابوبکر نقل شده است که از رسول خدا (ص) شنیدم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
البته ذهبى، به این روایت این چنین اشکال مىکند:
فَهَذَا أُدْخِلَ عَلَى أَبِی الْفَوَارِسِ.
این روایت، به أبى فوارس وارد (بسته) شده.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج15، ص542، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
البته باید از ذهبى سؤال کرد که دلیل شما براى این مطلب چیست؟ با این که راوى قبل از ابوفوارس ثقه است؛ پس شما از کجا چنین مطلبى را فهمیدید؟ آیا شما علم غیب دارید؟
واضح و روشن است که مخالفان اهل بیت علیهم السلام براى زیر سؤال بردن فضائل آن بزرگواران نهایت تلاش خود را مىکنند؛ اگر هیچ دلیلى هم نیافتند، از اخبار غیبى ! براى رد کردن آن استفاده مىکنند.
جالب است که ابن حجر هیثمى بعد از نقل این روایت مىگوید:
وکان أبو بکر یکثر النظر إلى وجه علی فسألته عائشة فقال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول ( النظر إلى وجه علی عبادة )
ابوبکر زیاد به چره على نگاه مىکرد؛ پس عائشه از او سؤال کرد؛ پس گفت: از رسول خدا شنیدم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على عبادت است.
سپس مىگوید:
ومر نحو هذا وأنه حدیث حسن.
همانند این روایت پیش از این گذشت و این روایت «حسن» است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص517، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
این روایت از عمران بن حصین با سه طریق نقل شده است:
حاکم نیشابورى در کتاب المستدرک مىنویسد:
حَدَّثَنَا دَعْلَجُ بْنُ أَحْمَدَ السِّجْزِیُّ، ثنا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُعَاوِیَةَ، ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ إِسْحَاقَ الْجُعْفِیُّ، ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ رَبِّهِ الْعِجْلِیُّ، ثنا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ حُمَیْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
از عمران بن حصین نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
حاکم نیشابورى بعد از نقل روایت مىگوید:
هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الإِسْنَادِ، وَشَوَاهِدُهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ صَحِیحَةٌ.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4681، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
این روایت در کتابهاى دیگر نیز نقل شده است که ما به ذکر چند آدرس اکتفا مىکنیم:
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة، ج4، ص2111، ح5307، طبق برنامه الجامع الکبیر؛
الرافعی القزوینی، عبد الکریم بن محمد (متوفاى 623 هـ)، التدوین فی أخبار قزوین، ج3، ص391، تحقیق: عزیز الله العطاری، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - 1987م.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص354، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
ابوالقاسم طبرانى در المعجم الکبیر، ابونعیم اصفهانى در معرفة الصحابة و... این روایت را از طریق طلیق محمد از جدش عمران بن حصین نقل کردهاند:
حَدَّثَنَا أَبُو مُسْلِمٍ الْکَشِّیُّ، ثنا أَبُو نُجَیْدٍ عِمْرَانُ بْنُ خَالِدِ بْنِ طَلِیقٍ الضَّرِیرُ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ: رَأَیْتُ عِمْرَانَ بْنَ حُصَیْنٍ یُحِدُّ النَّظَرَ إِلَى عَلِیٍّ فَقِیلَ لَهُ، فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ رَضِی اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ عِبَادَةٌ "
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الکبیر، ج18، ص109، ح207، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة، ج4، ص2111، ح5306، طبق برنامه الجامع الکبیر.
محمد بن خلف بن حیان در أخبار القضاة و ابن عساکر دمشقى سلفى همین روایت را به صورت دیگر از عمران بن حصین نقل کردهاند:
أَخْبَرَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا عَمِّی أَبُو الْبَرَکَاتِ عَقِیلُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْحُسَیْنِیُّ، أنا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ أَبِی کَامِلٍ، أنا خَالُ أَبِی خَیْثَمَةَ بْنِ سُلَیْمَانَ، نا أَبُو عُمَرَ أَحْمَدُ بْنُ الْغَمْرِ یُعْرَفُ بِابْنِ أَبِی حَمَّادٍ، نا رَجَاءُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّقَطِیُّ، نا عِمْرَانُ بْنُ خَالِدِ بْنِ طُلَیْقٍ، حَدَّثَنِی أَبِی، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ، أَنَّهُ مَرِضَ مَرَضَهُ فَأَتَاهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَعُودُهُ، فَقَالَ:" یَا أَبَا نُجَیْدٍ إِنِّی لآیَسُ لَکَ مِنْ عِلَّتِکَ "، قَالَ: بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی فَلا تَفْعَلْ، فَإِنَّ أَحَبَّ ذَلِکَ إِلَیَّ أَحَبَّهُ إِلَى اللَّهِ، قَالَ: فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى رَأْسِی، فَقَالَ: " لا بَأْسَ عَلَیْکَ یَا عِمْرَانُ "، فَعُوفِیَ مِنْ ذَلِکَ الْوَجَعِ، ثُمَّ انْصَرَفَ النَّبِیُّ (ص) فَأَتَى عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: أَعُدْتَ أَخَاکَ أَبَا نُجَیْدٍ؟ قَالَ: لَمْ أَعْلَمْ، قَالَ: عَزَمْتُ عَلَیْکَ لِمَا لَمْ تَجْلِسْ حَتَّى تَعُودَهُ، فَنَظَرَ إِلَیْهِ عِمْرَانُ مُقْبِلا، فَجَلَسَ إِلَیْهِ وَنَظَرَ إِلَیْهِ، ثُمَّ قَامَ فَأَتْبَعَهُ بَصَرُهُ حَتَّى غَابَ عَنْهُ، فَقَالَ لَهُ جُلَسَاؤُهُ: قَدْ رَأَیْنَاکَ وَمَا صَنَعْتَ، قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: «النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عَبَادَةٌ»
طلیق بن محمد از جدش عمران بن حصین نقل مىکند که او مریض شده بود؛ پس رسول خدا (ص) به عیادت او آمد و فرمود: اى ابا نجید، ما از تو به خاطر بیماریت مأیوس هستیم» عمران گفت: پدر و مادرم به فدایت، شما نگران من نباشید، هر آن چیزى را که خداوند دوست دارد، من همان را دوست دارم. عمران گفت: پس رسول خدا دستش را بر سر من گذاشت و فرمود: اى عمران! تو مشکلى ندارى ! پس من از این بیمارى عافیت پیدا کردم.
رسول خدا برگشت و پیش على بن أبى طالب رفت و فرمود: آیا برادرت ابا نجید را عیادت کردهای؟ گفت: بى خبر بودم. فرمود: تو را قسم مىدهم قبل از این که بنشینى به عیادت او بروى. وقتى على در حال آمدن بود، عمران به او نگاه کرد، وقتى نشست به او نگاه مىکرد، هنگامى که ایستاد تا برود، بازهم از او چشم برنداشت تا این که از دید او خارج شد. پس اهل مجلس به او گفتند: ما دیدیم که تو چه کار کردى. عمران گفت: من از رسول خدا صلى الله علیه وآله نشدیم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص353
محمد بن خلف بن حیان (متوفاى306هـ)، أخبار القضاة، ج2، ص123، ناشر: عالم الکتب – بیروت.
ابن مغازلى در کتاب مناقب أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب (علیه السلام) مىنویسد:
قال: وأخبرنا محمد بن محمود، حدثنا إبراهیم بن عبد السلام، حدثنا محمد بن موسى الحرشی، حدّثنا عمران بن حصین قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم یقول: «النظر إلى وجه علی عبادة»
مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص 287، ح250.
خطیب بغدادى در تاریخ بغداد و ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق، همین روایت را از طریق ابوهریره از معاذ بن جبل نقل کردهاند:
وَأَخْبَرَنا عَلِیٌّ، قَالَ: أخبرنا مُحَمَّدٌ، قَالَ حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ أَیُّوبَ، قَالَ: حدثنا هَوْذَةُ بْنُ خَلِیفَةَ، قَالَ: حدثنا ابْنِ جُرَیْجٍ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: رَأَیْتُ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ یُدِیمُ النَّظَرَ عَلَى ابْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: مَالَکَ تُدِیمُ النَّظَرَ إِلَى عَلِیٍّ کَأَنَّکَ لَمْ تَرَهُ؟ فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ.
از ابوهریره نقل شده است که گفت: دیدم که معاذ بن جبل به صورت طولانى به على بن أبى طالب (علیه السلام) نگاه مىکند، پس گفتم: تو را چه شده، چرا به على طولانى نگاه مىکنى، انگار که او را ندیدهای؟ پس گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفاى463هـ)، تاریخ بغداد، ج2، ص51، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص352، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
ابو نعیم اصفهانى، همین روایت را از طریق عائشه نقل کرده است:
حدثنا أبو نصر أحمد بن الحسین المروانی النیسابوری قال ثنا الحسن ابن موسى السمسار قال ثنا محمد بن عبدک القزوینی قال ثنا عباد بن صهیب قال ثنا هشام بن عروة عن أبیه عن عائشة رضی الله تعالى عنها قالت قال رسول الله (ص) النظر إلى علی عبادة.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج2، ص182، ناشر: دار الکتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.
و باز در دو جاى دیگر از کتاب تاریخ مدینه دمشق و با سند دیگر همین روایت را نقل کرده است:
أَخْبَرَنِی أَبُو الْمَعَالِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُلْوَانِیُّ وَحْدِی، حَدَّثَنِی أَبُو بَکْرِ بْنُ خَلَفٍ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الْحَاکِمُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی وَحْدِی أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْفَارِسِیُّ وحدی، حَدَّثَنِی أَبُو الْحُسَیْنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْزُومٍ الْحَافِظُ وحدی، حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْعَسْکَرِیُّ، وحدی حَدَّثَنِی مُؤَمَّلُ بْنُ إِهَابٍ وَحْدِی، وَحَدَّثَنِی عَبْدُ الرَّزَّاقِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی مَعْمَرٌ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الزُّهْرِیُّ وَحْدِی، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ: أَنّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ:
«النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ».
تاریخ مدینة دمشق ج40، ص9
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355
محب الدین طبرى در ذخائر العقبى روایتى را از جابر بن عبد الله انصارى نقل مىکند که در آن سه نفر از اصحاب شهادت مىدهند که این روایت را از رسول خدا صلى الله علیه وآله شنیدهاند:
وعن جابر قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم لعلی عد عمران بن حصین فأنه مریض فأتاه وعنده معاذ وأبو هریرة فاقبل عمران یحد النظر إلى علی فقال له معاذ لم تحد النظر إلیه فقال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول «النظر إلى علی عبادة» فقال معاذ وأنا سمعته من رسول الله صلى الله علیه وسلم وقال أبو هریرة وأنا سمعت من رسول الله صلى الله علیه وسلم أخرجه ابن أبی الفرات.
از جابر بن عبد الله نقل شده است که رسول خدا (ص) به على (ع) فرمود: به عیادت عمران بن حصین برو؛ چرا که بیمار است. پس به عیادت او آمد؛ در حالى معاذ و ابوهریره نیز آن جا بودند. پس عمران جلو آمد؛ در حالى که چشم از على بر نمىداشت. پس معاذ به او گفت: چرا از او چشم بر نمىداری؟ پس گفت: از رسول خدا صلى الله علیه وآله شنیدم که مىگفت: «نگاه کردن به چهره على، عبادت است» پس معاذ گفت: من نیز آن را از رسول خدا (ص) شنیدهام، ابو هریره نیز گفت: من نیز آن را از پیامبر خدا شنیدهام. این روایت را ابوفرات آورده است.
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص95، ناشر: دار الکتب المصریة – مصر.
ابن عساکر دمشقى، روایت مورد نظر را به صورت مستقیم از خود جابر بن عبد الله نیز نقل کرده است:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْفُرَاوِیُّ، وأبو الْقَاسِمِ الشَّحَّامِیُّ، قَالا: أنا أَبُو سَعْدٍ الْجَنْزَرُودِیُّ، أنا أَبُو الْفَضْلِ نَصْرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَعْقُوبَ الطُّوسِیُّ الْعَطَّارُ، أنا سُلَیْمَانُ بْنُ أَبِی صَلابَةَ، نا أَبُو بَکْرِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا مِقْدَامُ بْنُ رُشَیْدٍ، نا ثَوْبَانُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا سَالِمٌ الْخَوَّاصُ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355
ابن مغازلى در کتاب مناقب امیرمؤمنان علیه السلام، آن را از واثلة بن الأسقع نقل کرده است:
أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنا الحسین بن محمد بن الحسین العدل، حدّثنا محمد بن محمود، حدّثنا إبراهیم بن مهدی الأبلی، حدّثنا عبد الله بن معاویة الجمحی، حدّثنا محمد بن راشد، عن مکحول، عن واثلة بن الأسقع قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم: «النظر إلى علی عبادة».
مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص287، ح251.
عبد الله بن عدى، همین روایترا از طریق ابوهریره در کتاب الکامل فى ضفعاء الرجال، آورده است:
ثنا الحسن بن علی ثنا الصباح بن عبد الله ثنا شعبة عن الأعمش عن أبی صالح عن أبی هریرة قال قال رسول الله النظر إلى وجه علی عبادة.
الجرجانی، عبدالله بن عدی بن عبدالله بن محمد أبو أحمد (متوفاى365هـ)، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج2، ص339، تحقیق: یحیى مختار غزاوی، ناشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1409هـ – 1988م
البته به ما اشکال نکنند که چرا از این کتاب روایت را آوردهایم؛ چون هدف ما اثبات صحت تک تک سندهاى آن نیست، بلکه در این مرحله تنها مىخواهیم ثابت کنیم که این روایت از طریق چند نفر از اصحاب نقل شده است.
این روایت از طریق أنس بن مالک نیز نقل شده است؛ چنانچه ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق مىنویسد:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ بْنُ السَّمَرْقَنْدِیِّ، أنا أَبُو الْقَاسِمِ بْنُ مَسْعَدَةَ، نا حَمْزَةُ بْنُ یُوسُفَ، أنا أَبُو أَحْمَدَ بْنُ عَدِیٍّ، نا حَاجِبُ بْنُ مَالِکٍ، نا عَلِیُّ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنِی عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنِی مَطَرُ بْنُ أَبِی مَطَرٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (ص): " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355
ابن عساکر، آن را طریق ثوبان، غلام رسول خدا نیز نقل کرده است:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ، أنا أَبُو الْقَاسِمِ، أنا حَمْزَةُ، أنا أَبُو أَحْمَدَ، نا حَاجِبُ بْنُ مَالِکٍ، نا عَلِیُّ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ عَطِیَّةَ الْبَزَّارُ، حَدَّثَنِی یَحْیَى بْنُ سَلَمَةَ بْن کُهَیْلٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ سَالِمٍ، عَنْ ثَوْبَانَ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (ص): " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355
ابن عساکر آن را از طریق عثمان بن عفان نقل کرده است:
أَخْبَرَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ، أنا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الآبَنُوسِیُّ، أنا أَبُو نَصْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْمَلاحِمِیُّ الْبُخَارِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْجُرْجَانِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی سَعِیدٍ الْحَافِظُ، أنا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ هَاشِمٍ الطَّرِیقِیُّ، حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عُمَرَ الزَّیَّاتُ الْکُوفِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ غَسَّانَ الأَنْصَارِیُّ، عَنْ یُونُسَ مَوْلَى الرَّشِیدِ، قَالَ: کُنْتُ وَاقِفًا عَلَى رَأْسِ الْمَأْمُونِ، وَعِنْدَهُ یَحْیَى بْنُ أَکْثَمَ الْقَاضِی، فَذَکَرُوا عَلِیًّا وَفَضْلَهُ، فَقَالَ الْمَأْمُونُ: سَمِعْتُ الرَّشِیدَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَهْدِیَّ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ أَبِی، یَقُولُ: سَمِعْتُ جَدِّی، یَقُولُ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ، یَقُولُ: رَجَعَ عُثْمَانُ إِلَى عَلِیٍّ، فَسَأَلَهُ الْمَصِیرَ إِلَیْهِ، فَصَارَ إِلَیْهِ فَجَعَلَ یَحُدُّ النَّظَرَ إِلَیْهِ، فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ: مَالِکٌ یَا عُثْمَانُ؟ مَالِکٌ تَحُدُّ النَّظَرَ إِلَیَّ؟ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عَبَادَةُ ".
از ابن عباس نقل شده ه است که عثمان به طرف على برگشت و از او خواست که پیشش برود؛ پس على (ع) پیش او رفت؛ عثمان چشم از او بر نمىداشت، على (ع) به او گفت: تو را چه شده اى عثمان ! چرا چشم از من بر نمىداری؟ عثمان گفت: از رسول خدا شنیدم که مىگفت: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص350
ابن جوزى همین روایت را از طریق عبد الله بن عباس نقل کرده است:
وأما حدیث ابن عباس: أنبأنا محمد بن ناصر بن علی بن میمون قال أنبأنا علی بن المحسن التنوخی قال أنبأنا عبد الله بن إبراهیم بن جعفر الزینبی قال حدثنا محمد بن سفیان الحنائی قال حدثنا عثمان بن یعقوب العطار قال حدثنا محمد بن محمد البصری عن الحمانی عن ابن فضیل عن یزید بن أبی زیاد عن مجاهد عن ابن عباس أن النبی قال: النظر إلى علی عبادة
ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفاى 597 هـ)، الموضوعات، ج1، ص269، تحقیق: توفیق حمدان، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1415 هـ ـ 1995م.
این روایت از طریق ابوذر غفارى، یار وفادار رسول خدا صلى الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام نیز نقل شده است. ابن عساکر مىنویسد:
أَخْبَرَنَا أَبُو مَنْصُورٍ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ، أنا أَبُو بَکْرٍ الْخَطِیبِ، أنا أَبُو طَاهِرٍ إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَحْیَى الْعَلَوِیُّ، أنا أَبُو المْفُضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الشَّیْبَانِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ مَحْمُودِ ابْنِ بِنْتِ الأَشَجِّ الْکِنْدِیُّ الْکُوفِیُّ، نَزِیلُ إِسْکَرَانَ سَنَةَ ثَمَانِی عَشْرَةَ وَثَلاثِ مِائَةٍ، نا مُحَمَّدُ بْنُ عَبیَسِ بْنِ هِشَامٍ النَّاشِرِیُّ، نا إِسْحَاقُ بْنُ یَزِیدَ، حَدَّثَنِی عَبْدُ الْمُؤْمِنِ بْنُ الْقَاسِمِ، عَنْ صَالِحِ بْنِ مِیثَمٍ، عَنْ یَدِیمِ بْنِ الْعَلاءِ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَثَلُ عَلِیٍّ فِیکُمْ ـ أَوْ قَالَ: فِی هَذِهِ الأُمَّةِ ـ کَمَثَلِ الْکَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ، النَّظَرُ إِلَیْهَا عِبَادَةٌ، وَالْحَجُّ إِلَیْهَا فَرِیضَةٌ».
از ابوذر نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: على، در میان شما (یا در میان این امت) همانند خانه کعبه است که پوشیده شده، نگاه کردن به او عبادت و آمدن به سوى آن براى حج، واجب است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355
ابن کثیر در کتاب البدایة والنهایه، نام خلیفه دوم را نیز در میان راویان این روایت آورده است:
روى من حدیث أبی بکر الصدیق، وعمر وعثمان بن عفان وعبد الله بن مسعود ومعاذ بن جبل وعمران بن حصین وأنس وثوبان وعائشة وأبی ذر وجابر أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال: «النظر إلى وجه علی عبادة».
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفاى774هـ)، البدایة والنهایة، ج7، ص358 ، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.
محب الدین طبرى، بعد از نقل همین روایت از عبد الله بن مسعود، تصریح مىکند که همین روایت از طریق عمرو بن العاص نیز نقل شده است:
وعن ابن مسعود قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم ( النظر إلى وجه علی عبادة ) أخرجه أبو الحسن الحربی
وعن عمرو بن العاص مثله أخرجه الأبهری
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص289، ناشر: دار الکتب المصریة – مصر.
ابن أثیر جزرى در کتاب اسد الغابه، همین روایت از طریق معاذة الغفاریة، یکى از زنهاى مسلمان نقل کرده است:
أخبرنا أبو موسى کتابة قال: أخبرنا أبو سعد محمد بن عبد الله المعدانی، حدثنا أبو الحسین بن أبی القاسم، حدثنا أحمد بن موسى، حدثنی محمد بن علی، حدثنا جعفر بن أحمد بن رَزین الموصلی، حدثنا یعقوب الدورقی، حدثنا یعلى بن عبید، حدثنا حارثة بن أبی الرجال، عن عمرة قالت: قالت لی معاذة الغفاریة: کنت أنیساً برسول الله، أخرج معه فی الأسفار، أقوم على المرضى وأُداوی الجرحى، فدخلت على رسول الله صلى الله علیه وسلّم ببیت عائشة وعلی رضی الله عنهما خارج من عنده، فسمعته یقول: ( یا عائشة، إن هذا أحب الرجال إلیّ وأکرمهم عَلیَّ، فاعرفی له حقه وأکرمی مثواه )... وذکر الحدیث فی النظر إلى عَلیّ عبادة.
از معاذة الغفاریة نقل شده است که: من با رسول خدا (ص) مأنوس بودم، در سفر او را همراهى مىکردم تا بیماران و زخمىها را مداوا کنم. پس زمانى که آن حضرت در خانه عائشه حضور داشت، بر او وارد شدم؛ در حالى که على از پیش او خارج مىشد؛ پس شنیدم مىگفت: «اى عائشه ! این مرد مجبوبترین و گرامىترین شخص در نزد من است؛ پس حق او را بشناس و او را گرامى بدار». تا آن جاى که این مطلب را نقل کرده: نگاه کردن به چهره على، عبادت است.
ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج7، ص289، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.
علامه حموینى در کتاب فرائد السمطین، همین روایت را از ابوسعید خدرى نقل کرده است:
144 ـ أخبرنی ابن عمّی الشیخ الإمام نظام الدین محمد بن علی بن المؤید الحموئی، والشیخ الإمام أستاذی عماد الدین محمد بن أحمد الخطیب الجاجرمی، ونجم الدین محمد بن أبی بکر [ ابن ] بیرایة ـ رحمهم الله ـ والشیخ الإمام أبو عمرو ابن الموفق بقراءتی علیه، بروایتهم عن والدی شیخ الإسلام محمد بن المؤید الحموئی رضی الله عنه، بروایته عن الشیخ العارف المحقّق صدّیق عهده أبی الجناب أحمد بن عمر بن محمد الصوفی قدّس الله روحه، قال: أنبأنا محمد بن عمر بن علی الطوسی بقراءتی علیه بنیسابور، أنبأنا أبو العباس أحمد ابن أبی الفضل الشعانی ، أنبأنا أبو سعید محمد بن طلحة الجنابذی، أنبأنا أبو القاسم السراج إملاءً، أنبأنا أبو علی حامد بن محمد الهروی، أنبأنا محمد بن یونس القرشی، حدثنا إبراهیم بن إسحاق الجعفی، حدثنا عبد الله بن عبد ربّه، حدثنا شعبة، عن قتادة، عن حمید بن عبد الرحمان، عن أبی سعید قال:
قال رسول الله صلّى الله علیه وسلّم: النظر إلى وجه علی بن أبی طالب عبادة.
الجوینی، ابراهیم بن محمد بن مؤید (متوفای 722هـ)، فرائد السمطین، ج2، ص181، ناشر: مؤسسة المحمودی ـ بیروت، 1400هـ.
همچنین علامه حموینى آن را از امیرمؤمنان علیه السلام نقل کرده است:
عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن أمیر المؤمنین علیه السلام وعلیهم، قال: قال: رسول الله صلّى الله علیه وآله:...
ثم قال: صلّى الله علیه وآله: النظر إلى علی عبادة، وذکره عبادة، ولا یقبل الله إیمان عبد إلاّ بولایته والبراءة من أعدائه.
امیرمؤمنان علیه السلام نقل کرده است که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه کردن به چهره على، عبادت است، یاد او عبادت است، خداوند ایمان هیچ بندهاى را نمىپذیرد؛ مگر با قبول ولایت آن حضرت و اعلام بیزارى از دشمنان او.
فرائد السمطین، ج2، ص20
این روایت با بیش از هیجده سند در کتابهاى اهل سنت نقل شده است و این تعداد سند قطعا متواتر محسوب مىشود، حکم به بطلان چنین روایتى با این گستردگى نقل، تنها نشانگر خصومت و عداوت کسانى است که تمام همت خود را به کار بستهاند تا فضائل اهل بیت علیهم السلام را زیر سؤال ببرند.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)